theist

/ˈθiːɪst//ˈθiːɪst/

معنی: خدا پرست، خدا شناس، موحد، یزدان گرای، معتقد بخدا
معانی دیگر: یزدان گرای، معتقد بخدا، خدا شناس، موحد، خدا پرست

جمله های نمونه

1. The theist does not see this as a chance consequence of the working out of blind laws of physics.
[ترجمه گوگل]خداباور این را به عنوان یک نتیجه تصادفی از کار کردن قوانین کور فیزیک نمی بیند
[ترجمه ترگمان]فرد theist این را به عنوان یک پیامد تصادفی از کار کردن قوانین کور در فیزیک نمی بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The theist thereby comes to justify as a paradox what the atheist is wont to dismiss as a confusion.
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب، خداباور آنچه را که ملحد به عنوان سردرگمی رد می کند، به عنوان یک پارادوکس توجیه می کند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، \"theist\" به عنوان پارادوکس توجیه می شود که the آن را به عنوان یک سردرگمی رد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The theist can not deny that DNA replication could have come about by an exceedingly improbable chance.
[ترجمه گوگل]خداباور نمی تواند انکار کند که همانندسازی DNA ممکن است با یک شانس بسیار نامحتمل به وجود آمده باشد
[ترجمه ترگمان]The نمی تواند انکار کند که تکثیر DNA می تواند با یک شانس بسیار غیر محتمل به وجود آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This purpose, for the theist, is real and rooted in an objective cosmic mind.
[ترجمه گوگل]این هدف برای خداباور واقعی است و ریشه در ذهن کیهانی عینی دارد
[ترجمه ترگمان]این هدف، به طور ایده آل، واقعی است و در یک ذهن کیهانی عینی ریشه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I am neither antitheist nor theist.
[ترجمه گوگل]من نه ضد خدا هستم و نه خداباور
[ترجمه ترگمان]من نه antitheist هستم و نه خدایی گرای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the third part, the theist pointedly points out the 40-word countermeasure to prevent the corruption of political power in the transforming period.
[ترجمه گوگل]در بخش سوم، خداباور با اشاره به اقدام متقابل 40 کلمه ای برای جلوگیری از فساد قدرت سیاسی در دوره دگرگونی اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]در بخش سوم، theist به pointedly اشاره می کند تا از فساد قدرت سیاسی در دوره تبدیل جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The research in this theist is all based on device physical, is reliable, which can be made important reference to new ESD protection devices design.
[ترجمه گوگل]تحقیقات در این خداباور همه بر اساس فیزیکی دستگاه است، قابل اعتماد است، که می تواند به طراحی دستگاه های حفاظتی جدید ESD اشاره مهمی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]تحقیق در این نوع theist تماما مبتنی بر وسایل فیزیکی دستگاه است، قابل اعتماد است، که می تواند مرجعی مهم برای طراحی وسایل حفاظت ESD جدید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is, therefore, claimed that the desire of the theist to make a necessarily true statement of fact is impossible.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ادعا می‌شود که تمایل خداباور به بیان یک واقعیت لزوماً واقعی غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ادعا می شود که تمایل فرد متعصب برای بیان لزوما واقعیت غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The key to prevent such phenomena is to dissolve these exclusive or hostile theist elements in religions and to base their doctrines on a universal humanist idea.
[ترجمه گوگل]کلید جلوگیری از چنین پدیده هایی این است که این عناصر خداباور انحصاری یا متخاصم را در ادیان از بین ببریم و آموزه های آنها را بر یک ایده جهانی اومانیستی بنا کنیم
[ترجمه ترگمان]کلید جلوگیری از چنین پدیده هایی، منحل کردن این عناصر منحصر به فرد یا متخاصم در ادیان و ارایه اصول آن ها به یک ایده humanist جهانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is at once a hedonist who preaches prudence and temperance, a theist who rejects divine intervention and the survival of the soul, and an atomist who upholds both mechanism and free will.
[ترجمه گوگل]او در عین حال لذت‌گرای است که احتیاط و اعتدال را موعظه می‌کند، خداباوری است که مداخله الهی و بقای روح را رد می‌کند، و اتمیستی است که هم مکانیسم و ​​هم از اراده آزاد را حمایت می‌کند
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر a است که احتیاط و میانه روی را موعظه می کند، و theist است که مداخله الهی و بقای روح را رد می کند، و an که هر دو مکانیسم و اراده آزاد را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What does he mean when he complains that the theist without evidence displays a cognitive defect of some sort?
[ترجمه گوگل]وقتی شکایت می کند که خداباور بدون مدرک نوعی نقص شناختی از خود نشان می دهد، منظورش چیست؟
[ترجمه ترگمان]او چه معنی می دهد وقتی شکایت می کند که فرد متعصب بدون مدرک، یک نقص شناختی از نوعی را نشان می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I find it possible to remember English words faster in theist way.
[ترجمه گوگل]به نظر من این امکان وجود دارد که کلمات انگلیسی را سریعتر به روش خداباوری به خاطر بسپارم
[ترجمه ترگمان]به طور مطلق می توانم کلمات انگلیسی را به طور کامل به یاد بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Therefore, it was not entirely impossible for a materialist to become a theist .
[ترجمه گوگل]بنابراین، برای یک ماتریالیست کاملاً غیرممکن نبود که خداباور شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، آن کاملا غیر ممکن نبود که یک ماده materialist شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خدا پرست (اسم)
deist, theist

خدا شناس (اسم)
theist, theologian

موحد (اسم)
theist, unitarian

یزدان گرای (اسم)
theist

معتقد بخدا (اسم)
theist

انگلیسی به انگلیسی

• one who believes in one or more gods, deist

پیشنهاد کاربران

🔴 the belief that God exists or that many gods exist
Theism : خداباوری - خداباورگرایی
Deism : دادارباوری - خدااِنگاری - دئیسم
Monotheism : تک خداپرستی - یکتاپرستی
Polytheism : چندخداپرستی
...
[مشاهده متن کامل]

Pantheism : همه خدایی یا پانتئیسم
Panentheism : همه درخدایی - خدافراگیردانی - پان انتئیسم
Atheism : خداناباوری، بی خدایی یا آتئیسم
Nontheism : غیرخداباوری
Henotheism : تک خداگزینی یا هنوتئیسم
Trinity : تَثلیث یا سه گانه باوری
Apatheism : خدانامهم دانی، اپاتئیسم یا بی خدایی عمل گرا

خداباور
Man's Nature is theist and he finds peace with God, and He who does not answer his Nature is always shaking in life.
سرشت انسان موحد است و او با خدا به آرامش دست پیدا می کند و کسی که به سرشت خودش پاسخ نمی دهد همیشه در زندگی متزلزل است.

بپرس