theatrics

/ˈθiːtrɪks//ˈθiːtrɪks/

(با فعل مفرد) هنر تئاتر، فن نمایش وتاتر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: theatrics
(1) تعریف: (used with a sing. verb) the method and art of staging theatrical productions.
مشابه: drama

(2) تعریف: (used with a pl. verb) theatrical words or actions, sometimes used in another context.

جمله های نمونه

1. The tired theatrics of Super Bowl week have begun and players on both teams are getting a little testy.
[ترجمه گوگل]بازی های خسته کننده هفته سوپربول آغاز شده است و بازیکنان هر دو تیم کمی تست می زنند
[ترجمه ترگمان]نمایش خسته این هفته سوپر بول شروع شده است و بازیکنان هر دو تیم کمی بدخلق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Audiences like to see a bit of theatrics here and there.
[ترجمه گوگل]تماشاگران دوست دارند کمی تئاتر در اینجا و آنجا ببینند
[ترجمه ترگمان]دوست دارم اینجا و اونجا نمایش اجرا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Maybe all the theatrics are necessary.
[ترجمه گوگل]شاید همه تئاترها لازم باشد
[ترجمه ترگمان] شاید همه the لازم باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Their theatrics made a little splash at the time, after which the Fat Underground broke up.
[ترجمه گوگل]تئاتر آنها در آن زمان سروصدا به پا کرد و پس از آن Fat Underground از هم پاشید
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که زیرزمین به هم زد، theatrics کمی ترشح کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The jurors laughed at McKittrick's theatrics, but the judge did not find them so amusing.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه به نمایش مک کیتریک خندیدند، اما قاضی آنها را چندان سرگرم کننده ندانست
[ترجمه ترگمان]اعضای هیات منصفه به نمایش mckittrick خندیدند اما قاضی آن ها را خیلی خنده دار نیافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Between the theatrics, there were also some amazingly covetable draped gowns in sugarplum, white, and peach.
[ترجمه گوگل]بین سالن‌های تئاتر، برخی از لباس‌های پوشیده‌شده شگفت‌انگیز با رنگ‌های آلویی، سفید و هلویی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]بین این نمایش، تعدادی لباس های عجیب و غریب پوشیده بودند که در sugarplum، سفید، سفید و هلویی دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Beyond theatrics, wrestling was also competing against internal IOC politics.
[ترجمه گوگل]فراتر از تئاتر، کشتی همچنین با سیاست داخلی IOC رقابت می کرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، کشتی در زمینه سیاست داخلی نیز رقابت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Theatrics aside, the incident has left him with inferior health.
[ترجمه گوگل]جدای از تئاتر، این حادثه سلامتی او را ضعیف کرده است
[ترجمه ترگمان]گذشته از این حادثه او را به حال خود رها کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Behind Saban's theatrics, Krane concluded, was an intellect as powerful as any he had encountered.
[ترجمه گوگل]کرین به این نتیجه رسید که پشت تئاترهای سابان، عقلی به همان قدرتی بود که او با آن روبرو شده بود
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسید که در پشت صحنه نمایش saban، هوش و ادراک مانند هر کسی که با آن مواجه شده بود قدرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Beyond the youngster-friendly theatrics and high-tech, there's only one exhibit.
[ترجمه گوگل]فراتر از تئاترهای جوان پسند و فناوری پیشرفته، تنها یک نمایشگاه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]فراتر از آن بازی دوستانه، و تکنولوژی بالا، فقط یک نمایشگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The lead-singer theatrics he is alternately out of control like Iggy and in control like Jagger are hardly new.
[ترجمه گوگل]تئاترهای خواننده اصلی که او به طور متناوب مانند ایگی از کنترل خارج است و مانند جگر تحت کنترل است، به سختی جدید هستند
[ترجمه ترگمان]هم چنین او به طور متناوب از کنترل خارج می شود مانند Iggy و در کنترل مانند Jagger به ندرت تازگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are sufficient theatrics and spills that make it akin to a thriller hanging on its final twist.
[ترجمه گوگل]نمایش‌ها و ریزش‌های کافی وجود دارد که آن را شبیه به یک فیلم هیجان‌انگیز می‌کند که در پیچ نهایی‌اش آویزان است
[ترجمه ترگمان]نمایش و نشت کافی وجود دارد که آن را به یک فیلم هیجان انگیز که در آخرین چرخش خود آویزان است، تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bale and pace render theatrics unnecessary My favourite moment of the midweek Barclays Premier League action?
[ترجمه گوگل]بیل و سرعت نمایش را غیرضروری می کنند لحظه مورد علاقه من در اکشن لیگ برتر اواسط هفته بارکلیز؟
[ترجمه ترگمان]بال و سرعت تبدیل به لحظه مورد علاقه من برای اقدام لیگ برتر بارکلیز را غیر ضروری می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Her mother resorts to theatrics when she is nervous.
[ترجمه گوگل]مادرش وقتی عصبی است به تئاتر متوسل می شود
[ترجمه ترگمان]مادر او وقتی عصبی است به نمایش هم نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• theater, art of theater; excessively dramatic behavior

پیشنهاد کاربران

نمایش بازی. فیلم بازی کردن ( = از سر دورویی حرف زدن )
نمایش
کارای نمایشی

بپرس