theatricality

جمله های نمونه

1. I was fascinated by the theatricality of the event.
[ترجمه گوگل]من مجذوب نمایشی بودن این رویداد بودم
[ترجمه ترگمان]بعد از آن واقعه، من مجذوب آن واقعه شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The speech reflected his love of theatricality and rhetoric.
[ترجمه گوگل]این سخنرانی نشان دهنده عشق او به تئاتر و بلاغت بود
[ترجمه ترگمان]سخنرانی بازتاب عشق او به theatricality و معانی بیان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Another sore point was de Gaulle's fondness for theatricality and rhetoric, which sometimes came at the expense of substance.
[ترجمه گوگل]نکته دردناک دیگر، علاقه دوگل به نمایشنامه و بلاغت بود که گاهی اوقات به قیمت تمام شدن محتوا تمام می شد
[ترجمه ترگمان]نکته دردناک دیگر علاقه گل دو گل به theatricality و معانی بیان بود که گاهی به بهای مواد مورد توجه قرار می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That is what Bill Clinton did with superb theatricality after suffering his own mid-term setback in 199
[ترجمه گوگل]این همان کاری است که بیل کلینتون پس از شکست میان دوره ای خود در سال 199 با نمایشی فوق العاده انجام داد
[ترجمه ترگمان]این همان کاری است که بیل کلینتون پس از تحمل شکست در سال ۱۹۹ پیش خود انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Though the terms of hallucination and theatricality in theatrical performance system occurred comparatively late, they are very important in history in that all the efforts and disputes related to.
[ترجمه گوگل]گرچه اصطلاحات توهم و تئاتری بودن در سیستم نمایشی نسبتاً دیر رخ داده است، اما در تاریخ از آن جهت اهمیت زیادی دارد که همه تلاش ها و اختلافات مربوط به آن است
[ترجمه ترگمان]با اینکه شرایط توهم و theatricality در سیستم عملکرد تئاتر نسبتا دیر انجام شده است اما در تاریخ بسیار مهم هستند که تمام تلاش ها و اختلافات مربوط به آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The scene breaks out before you with the theatricality of a curtain lifted from a stage.
[ترجمه گوگل]صحنه با نمایشی بودن پرده‌ای که از روی صحنه برداشته می‌شود، پیش روی شما قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]صحنه پیش از آن که اثر یک پرده از روی صحنه بلند شود، صحنه محو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'd hate to miss out on the theatricality of a wedding.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم که تئاتری بودن یک عروسی را از دست بدهم
[ترجمه ترگمان]متنفرم از اینکه نمایش عروسی رو از دست بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To display the theatricality of performance has become more and more frequent in recent France.
[ترجمه گوگل]نمایش تئاتری بودن اجرا در فرانسه اخیر بیشتر و بیشتر شده است
[ترجمه ترگمان]نمایش the عملکرد در فرانسه اخیر بیشتر و بیشتر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This article is meant to discuss the theatricality of a performance, taking as an example Hidden Fees, a production by students of the Directing Department, the Central Academy of Drama.
[ترجمه گوگل]این مقاله به منظور بحث در مورد نمایشی بودن یک اجرا، با در نظر گرفتن هزینه های پنهان، محصولی توسط دانشجویان بخش کارگردانی، آکادمی مرکزی نمایشنامه است
[ترجمه ترگمان]هدف از این مقاله، بحث در مورد the عملکرد، به عنوان مثال هزینه پنهان، تولید توسط دانشجویان بخش کارگردانی، آکادمی مرکزی درام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dropouts from drama school who had learned just enough about theatricality to make a nuisance of themselves.
[ترجمه گوگل]انصراف‌دهنده‌های مدرسه نمایشی که آنقدر درباره تئاتر آموخته بودند که خودشان را آزار دهند
[ترجمه ترگمان]dropouts از مدرسه درام که به اندازه کافی درباره theatricality یاد گرفته بودند تا برای خودشان مزاحمت ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The movie's larger-than life tone is mostly justified by the quality of the performance and the theatricality of the settings.
[ترجمه گوگل]لحن بزرگتر از زندگی فیلم بیشتر با کیفیت اجرا و نمایشی بودن تنظیمات توجیه می شود
[ترجمه ترگمان]این فیلم بزرگ تر از لحن زندگی است که اغلب با کیفیت عملکرد و the تنظیمات توجیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sound and audio elements are natural and, in the course of directing, performing and appreciating of the spoken drama, they have gradually become the audio discourse with unique theatricality .
[ترجمه گوگل]عناصر صوتی و صوتی طبیعی هستند و در مسیر کارگردانی، اجرا و قدردانی از درام گفتاری، کم کم با نمایشی منحصر به فرد به گفتمان صوتی تبدیل شده اند
[ترجمه ترگمان]عناصر صوتی و صدا طبیعی هستند و در مسیر هدایت، اجرا و قدردانی از درام گفتاری، به تدریج به گفتمان صوتی با theatricality منحصر به فرد تبدیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The dark shadows on the canvas sings a melancholic tune that the aged, weighty eyes tell, and we find ourselves trapped in the spell of this theatricality.
[ترجمه گوگل]سایه‌های تاریک روی بوم آهنگی غمگین را می‌خواند که چشم‌های پیر و سنگین آن را می‌گویند و ما خود را در طلسم این تئاتری بودن گرفتار می‌یابیم
[ترجمه ترگمان]سایه های تیره روی پرده، آهنگی دارند که با چشمان درشت و سنگین آن را به هم می زنند، و ما خود را در افسون این نمایش، به دام انداخته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In filmizing literary masterpieces such as A Dream in Red Mansions, their theatricality should be watchful.
[ترجمه گوگل]در فیلمبرداری شاهکارهای ادبی مانند رویایی در عمارت‌های سرخ، نمایشی بودن آنها باید مراقب بود
[ترجمه ترگمان]در شاهکارهای ادبی filmizing مانند رویای در عمارت قرمز، theatricality باید مراقب باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This play, by the fusion of theatrical forms from East and West as well as the theory of "the theatricality " which Gao Xingjian advocated, presents a novel modem play style.
[ترجمه گوگل]این نمایش با آمیختگی فرم‌های نمایشی شرق و غرب و همچنین تئوری «تئاترگرایی» که گائو شینگ‌جیان از آن دفاع می‌کرد، یک سبک بازی مدرن را ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این نمایش با ترکیب اشکال نمایشی از شرق و غرب و همچنین تئوری \"the\" که Gao Xingjian از آن حمایت می کند سبک بازی مدرن مودم را ارائه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] تئاتری بودن

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being overdramatic, state of being theatrical; exaggerated behavior, artificiality

پیشنهاد کاربران

تئاتریکالیته
تئاتریت
تئاتری بودن
حیث ِ تئاتری
آرتیست بازی
تئاتری بودن، زیبا جلوه دادن
مثال:
. Theatricality and deception are powerful agents
زیبا جلوه دادن و فریب دو عامل{یا مامور} قدرتمند هستد
حقه

بپرس