the sky is the limit


حد ندارد، تا دلت بخواهد، حد و حصری برآن متصور نیست، بسیار زیاد

جمله های نمونه

1. "It appears that the sky is the limit for this tax-spend-and-borrow Democratic majority," said Senator Judd Gregg, the top Republican on the Budget Committee.
[ترجمه گوگل]سناتور جاد گرگ، جمهوری‌خواه ارشد کمیته بودجه گفت: «به نظر می‌رسد که آسمان حد اکثریت دموکرات‌ها برای پرداخت مالیات و قرض است »
[ترجمه ترگمان]سناتور جود Gregg، یک جمهوری خواه برتر در کمیته بودجه گفت: \" به نظر می رسد که آسمان حدی برای اکثریت دموکراتیک خرج کردن و قرض گرفتن اکثریت دموکراتیک است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On that note, Gibbons believes the sky is the limit for where biofuel research and development is headed – and he says that spells opportunity for young people looking ahead to future careers.
[ترجمه گوگل]با توجه به این نکته، گیبون معتقد است که آسمان حد و مرزی است که تحقیق و توسعه سوخت زیستی در آن قرار دارد – و او می‌گوید که این فرصتی برای جوانانی است که به آینده شغلی نگاه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]در آن یادداشت، گیبونز معتقد است که آسمان حدی برای جایی است که تحقیقات زیستی و توسعه پیش می رود - و می گوید که فرصتی برای جوانان به دنبال آینده آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For really creative malicious hackers, the sky is the limit if the user trusts them.
[ترجمه گوگل]برای هکرهای مخرب واقعاً خلاق، اگر کاربر به آنها اعتماد کند، آسمان محدودیت است
[ترجمه ترگمان]برای هکرها که واقعا خلاق هستند، اگر کاربر به آن ها اعتماد کند، آسمان محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The sky is the limit as both the absolute and relative positions of Asian economies get stronger.
[ترجمه گوگل]آسمان حد است زیرا هر دو موقعیت مطلق و نسبی اقتصادهای آسیایی قوی تر می شوند
[ترجمه ترگمان]آسمان حدی است که هم قدرت مطلق و هم نسبی اقتصادهای آسیایی قوی تر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sky is the limit when it comes to animation using these JavaScript libraries.
[ترجمه گوگل]وقتی صحبت از انیمیشن با استفاده از این کتابخانه های جاوا اسکریپت می شود، آسمان محدودیت است
[ترجمه ترگمان]آسمان زمانی است که به انیمیشن با استفاده از این کتابخانه های جاوا اسکریپت وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now the sky is the limit.
[ترجمه گوگل]اکنون آسمان حد است
[ترجمه ترگمان]حالا آسمان محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When someone says, "The Sky is the Limit!", they mean it.
[ترجمه فرشته] هیچ محدودیتی وجود ندارد و کار نشد نداره
|
[ترجمه احمد شیرمحمدی] آسمان حد من است
|
[ترجمه گوگل]وقتی کسی می گوید: «آسمان حد است!»، منظورش این است
[ترجمه ترگمان]وقتی کسی می گوید: \" آسمان the است! او گفت: \" آن ها به این معنی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However, the sky is the limit in just how far to take this customization.
[ترجمه گوگل]با این حال، آسمان حدی است که چقدر باید این سفارشی‌سازی را طی کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، آسمان تنها میزان مصرف این سفارشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Limit: As they say the sky is the limit.
[ترجمه گوگل]حد: چنانکه می گویند آسمان حد است
[ترجمه ترگمان]محدودیت را محدود کنید: همانطور که می گویند آسمان محدوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sky is the limit with this script.
[ترجمه گوگل]با این فیلمنامه آسمان حد است
[ترجمه ترگمان]آسمان محدود به این فیلمنامه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sky is the limit here as you decide how to handle this aspect for your own situation.
[ترجمه گوگل]آسمان در اینجا حد است زیرا شما تصمیم می گیرید که چگونه این جنبه را برای موقعیت خود مدیریت کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی تصمیم می گیرید که چطور این جنبه را برای موقعیت خود کنترل کنید، آسمان در اینجا محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. X: I'm paying tonight. The sky is the limit.
[ترجمه گوگل]X: من امشب پرداخت می کنم آسمان حد است
[ترجمه ترگمان] من امشب پول میدم آسمان یک حدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Add in a talented makeup artist as a collaborator and be sure to try many options and you will find that the sky is the limit.
[ترجمه گوگل]یک آرایشگر با استعداد را به عنوان یک همکار اضافه کنید و مطمئن شوید که گزینه های زیادی را امتحان کنید و متوجه خواهید شد که آسمان محدود است
[ترجمه ترگمان]یک هنرمند با استعداد را به عنوان هم کار خود اضافه کنید و مطمئن شوید که گزینه های زیادی را امتحان کنید و متوجه خواهید شد که آسمان محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I want him to get his rhythm, continue to build his confidence and the sky is the limit for him, " Bryant said after the Lakers defeated the Phoenix Suns on Christmas Day. "
[ترجمه گوگل]برایانت پس از اینکه لیکرز در روز کریسمس فونیکس سانز را شکست داد، گفت: من می‌خواهم او ریتم خود را به دست آورد، به ایجاد اعتماد به نفس خود ادامه دهد و آسمان برای او محدودیت است
[ترجمه ترگمان]\"بریانت\" بعد از اینکه \"لیکرز\" در روز کریسمس، \"فونیکس سانس\" را شکست داد، گفت: \" من از او می خواهم که ریتم خود را بگیرد، به ایجاد اعتماد به نفس خود ادامه دهد و آسمان برای او حدی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• there is no limit, the limit can be set as high as the sky

پیشنهاد کاربران

هیچ محدودیتی وجود ندارد و هرچیزی امکان پذیر است، محدودیت خاصی در کار نیست
اگر آسمان حد و مرزی داره اینم داره! ( استفهام انکاری )
همه میدانیم که آسمان آنقدر بزرگ است که حتی دانشمندان ناسا هم هنوز نمیدانند تا کجا ادامه داره و انتهاش به کدام سقف ختم میشه بنابراین همیشه میگیم آسمان نامحدوده
حالا وقتی میایم حرف از انجام کاری میزنیم و اصطلاح the sky is the limit میاد وسط تحت لفظی یعنی محدودیتش آسمانه!
...
[مشاهده متن کامل]

پس "هیچ حد و مرز و محدودیتی وجود نداره" این میشه معنیش

کار نشد نداره . .
حد و مرز ندارد
غیرممکن، غیرممکنه!
کار نشد نداره
محدودیتی وجود ندارد

بپرس