the invisible hero

پیشنهاد کاربران

قهرمانِ نامرئی / قهرمانِ نادیدنی ( کسی که دیده نمیشه ولی کارای قهرمانانه می کنه ) - Noun Phrase
The comic book featured the invisible hero saving the city
قهرمانِ گمنام / قهرمانِ بی نام ونشان ( کسی که کارای بزرگ می کنه ولی کسی نمی شناسش یا ازش تقدیر نمی کنه ) - Noun Phrase
...
[مشاهده متن کامل]

She was the invisible hero who donated money anonymously
ناجیِ پنهان / قهرمانِ پشت پرده ( کسی که بی سروصدا و بدون دیده شدن کمک می کنه یا مشکل رو حل می کنه ) - Noun Phrase
The IT guy was the invisible hero who fixed the server crash
آدمِ خفنِ بی ادعا / قهرمانِ فروتن ( کسی که کارای مهمی می کنه ولی دنبال شهرت و دیده شدن نیست ) - Noun Phrase
He is the invisible hero of the team always supporting others quietly

بپرس