the flu:به معنی بیماری به نام آنفولانزا
بیماری
The flu:sick
آنفلوانزا، سرماخوردگی شدید
هم معنی : آنفولانزا
Influenza , cold
تعریف : یک بیماری جدی و خطرناک که بوجود آمده از یک ویروس خطرناک .
. a serious disease caused caused by a virous
مثال آکسفورد ادونس لرنرز دیکشنری oxford advanced learners dictionary : همه ی خانواده آنفولانزا دارند .
... [مشاهده متن کامل]
. The whole family has the flu
جمله ای که من ساختم : دوست من هرسال واکسن آنفولانزا می زند .
. My friend gets the flu vaccine every year
🔴 پیشنهاد میکنم از دیکشنری آکسفورد ادونس لرنرز که اسمش رو بالاتر گذاشتم استفاده کنید خیلی کامل و عالی ست .
تعریف : یک بیماری جدی و خطرناک که بوجود آمده از یک ویروس خطرناک .
مثال آکسفورد ادونس لرنرز دیکشنری oxford advanced learners dictionary : همه ی خانواده آنفولانزا دارند .
... [مشاهده متن کامل]
جمله ای که من ساختم : دوست من هرسال واکسن آنفولانزا می زند .
🔴 پیشنهاد میکنم از دیکشنری آکسفورد ادونس لرنرز که اسمش رو بالاتر گذاشتم استفاده کنید خیلی کامل و عالی ست .
انفولانزا یا سرما خورده گی
انفلانزا 🥵
سرماخوردگی🥶
سرماخوردگی🥶
طب ، آنفولانزا
آنفولانزا یا سرما خوردگی شدید
کانون زبان ایران ✌
کانون زبان ایران ✌
سرماخوردگی شدید
این رو نوشتم تا به موضوع ارتباط داشته باشد ، اما بهتر نیست سعی کنیم معانی تکراری رو بارها ننویسیم.
این رو نوشتم تا به موضوع ارتباط داشته باشد ، اما بهتر نیست سعی کنیم معانی تکراری رو بارها ننویسیم.
سرما خوردگی بد
یک نوع مریضی ( an illness like a bad cold )
مثال:Five month ago I had a bad the flu and I thout I die!
من ۵ ماه پیش آنفولانزای بد داشتم در حدی که فکر کردم میمیرم!
مثال:Five month ago I had a bad the flu and I thout I die!
من ۵ ماه پیش آنفولانزای بد داشتم در حدی که فکر کردم میمیرم!
سرما خوردگی
سلام ، برای کسایی که در سطح reach one هستن، معنیش میشه an illness like a bad cold. معنی فارسیش میشه سرماخوردگی یا آنفولانزا.
در کانون زبان reach1 امده است
به معنای آنفونلانزا ، بیماری ، سرماخوردهگی شدید
مریضی آنفولانزا
آنفلوآنزا یا همون سرما خوردگی
النفولانزا خطرناک
آنفولانزا
نوعی سرما خورگی بد
نوعی سرما خورگی بد
مخفف: influenza
البته برای سرماخوردگی شدید هم استفاده میگردد.
علائمی چون سرماخوردگی دارد اما حاد تر از آن است.
influenza: آنفولانزا
سرما خوردگی شدید یا آنفولانزا
آنفولانزا . سرما خوردگی
بیماری یا همان سرما خوردگی شدید
مثال:when we had the flu we shoud go to the docter
یه بیماری وخیم مثل سرماخوردگی که خیلی شدید باشه!
بیماری ، مریضی ، سرماخوردگیnoun
بیماری
سرماخوردگی
انفولانزا
سرماخوردگی
انفولانزا
انفولانزا
سر ما خوردگی شدید
آنفولانزا
سرما خوردگی
همون انفولانزا میشه یا به عبارتی سرماخوردگی بسیار شدید
سرما خوردگی بد
سرما خوردگی
سرما خوردگی
سرما خوردگی
یه نوع بیماری مثه سرماخوردگی. گلو درد. حالت تهوع
بیماری، سرماخوردگی
فکر کنم بیماری سرماخورده گی باشه ولی بهتر
بگین سرماخوردهگی
بگین سرماخوردهگی
سرما خوردگی یا بیماری در اثر سرما
آنفولانزا
بیماری
بیماری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٨)