### **Meaning:** "The end of the line" refers to the final point of a journey, process, or situation. It can indicate a literal stopping point ( like a train reaching its last station ) or a figurative one ( reaching the limit of something, like patience, resources, or opportunities ) .
... [مشاهده متن کامل]
### **Examples:**
1. **After so many failures, I feel like I've reached the end of the line. **
- بعد از این همه شکست، احساس می کنم که به آخر راه رسیده ام.
2. **If we don’t get funding, this company will reach the end of the line. **
- اگر سرمایه ای دریافت نکنیم، این شرکت به آخر راه خود خواهد رسید.
3. **For criminals, prison is often the end of the line. **
- برای مجرمان، زندان اغلب پایان راه است.
4. **He kept gambling despite losing everything, but now he’s at the end of the line. **
- او با وجود از دست دادن همه چیز به قمار ادامه داد، اما حالا به آخر خط رسیده است.
6. **After years of financial struggles, the company has finally reached the end of the line. **
- پس از سال ها مشکلات مالی، این شرکت سرانجام به پایان راه خود رسیده است.
7. **When she refused to change her behavior, her boss told her it was the end of the line for her at the company. **
- وقتی او حاضر نشد رفتار خود را تغییر دهد، رئیسش به او گفت که دیگر پایان راهش در این شرکت است.
8. **If we don’t find a solution soon, this project will be at the end of the line. **
- اگر به زودی راه حلی پیدا نکنیم، این پروژه به پایان خواهد رسید.
9. **Their relationship had been struggling for years, and now it looks like it’s the end of the line for them. **
- رابطه آن ها سال ها درگیر مشکل بود و حالا به نظر می رسد که به پایان راه رسیده است.
10. **I’ve tried everything to fix this old car, but I think it’s the end of the line for it. **
- هر کاری برای تعمیر این ماشین قدیمی انجام داده ام، اما فکر می کنم دیگر عمرش به سر آمده است.
این اصطلاح معمولاً در شرایطی استفاده می شود که دیگر هیچ امیدی برای ادامه وجود ندارد.
chatgpt
