• : تعریف: a decision has been made and will not be reversed.
جمله های نمونه
1. From the moment the negotiations failed, the die was cast and war was inevitable.
[ترجمه sanaz nasseri] از همون لحظه ای که مذاکرات شکست خورد، کاراز کار گذشت و جنگ اجتناب ناپذیر شد.
|
[ترجمه گوگل]از لحظهای که مذاکرات با شکست مواجه شد، قالب ریخته شد و جنگ اجتنابناپذیر بود [ترجمه ترگمان]از لحظه ای که مذاکرات به پایان رسید، مرگ آغاز شد و جنگ اجتناب ناپذیر بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Now the die was cast he felt a certain calm.
[ترجمه sanaz nasseri] حالا دیگه کارها تموم شده بود و اون آرامش خاصی احساس میکرد
|
[ترجمه گوگل]حالا قالب ریخته شده بود، او آرامش خاصی را احساس می کرد [ترجمه ترگمان]اکنون مرگ او را آرام می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The die was cast for great species longevity.
[ترجمه گوگل]قالب برای طول عمر زیاد گونه ها ریخته شد [ترجمه ترگمان]این مرگ برای طول عمر بسیاری از گونه ها ایجاد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The die is cast now, but I still say they were too young to get married.
[ترجمه مهدیه] کار از کار گذشته حالا ، اما من هنوز می گویم که آنها برای ازدواج خیلی جوان بودند
|
[ترجمه گوگل]قالب در حال حاضر ساخته شده است، اما من هنوز هم می گویم آنها برای ازدواج خیلی جوان بودند [ترجمه ترگمان]مرگ اکنون اجرا می شود، اما من هنوز می گویم که آن ها برای ازدواج خیلی جوان بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Hey, the die is cast. Stop blaming yourself.
[ترجمه Michel] هی کار از کار گذشته، خودتو سرزنش نکن
|
[ترجمه گوگل]هی، قالب ریخته شده است دست از سرزنش خود بردارید [ترجمه ترگمان] هی، مرگ داره اجرا میشه خودتو سرزنش نکن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The stage is set, and the die is cast, and this process of change will happen whatever the Dark Ones try to do, as it is a Divine Decree.
[ترجمه گوگل]صحنه آماده می شود، و قالب ریخته می شود، و این روند تغییر هر آنچه که تاریکی ها بخواهند انجام دهند، اتفاق می افتد، زیرا این یک حکم الهی است [ترجمه ترگمان]صحنه نمایش داده می شود، و مردن ریخته می شود، و این فرآیند تغییر هر چیزی که the Dark انجام دهد اتفاق خواهد افتاد، چون این یک فرمان الهی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There is no turning back now, the die is cast.
[ترجمه گوگل]اکنون راه برگشتی وجود ندارد، قالب ریخته شده است [ترجمه ترگمان]حالا دیگر راه برگشتی نیست، کشته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But the die is cast for a protracted weakening of the world's biggest spender.
[ترجمه گوگل]اما مرگ برای تضعیف طولانی مدت بزرگترین خرج کننده جهان ریخته می شود [ترجمه ترگمان]اما این مرگ برای تضعیف طولانی مدت بزرگ ترین spender جهان در نظر گرفته می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The die is cast.
[ترجمه گوگل]قالب ریخته می شود [ترجمه ترگمان] مرگ داره اجرا میشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Well, the die is cast.
[ترجمه گوگل]خوب، قالب ریخته شده است [ترجمه ترگمان] خب، مرگ داره اجرا میشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You are up and contemplating your orange juice when you realize that the die is cast.
[ترجمه گوگل]وقتی متوجه میشوید که قالب ریختهشده است، بلند میشوید و به آب پرتقال خود فکر میکنید [ترجمه ترگمان]شما از خواب بیدار می شوید و وقتی متوجه می شوید که مرگ در حال ریختن است، آب نارنجی خود را تماشا می کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Your choice cannot be dependent on the results you anticipate or hope for, because you will not know those results till after the die is cast.
[ترجمه گوگل]انتخاب شما نمی تواند به نتایجی که پیش بینی می کنید یا به آن امیدوار هستید بستگی داشته باشد، زیرا تا زمانی که قالب ریخته شود، آن نتایج را نمی دانید [ترجمه ترگمان]انتخاب شما نمی تواند به نتایجی که شما انتظار دارید و یا امید به آن نیاز دارید بستگی داشته باشد، زیرا شما نتایج آن را پس از مرگ نمی دانید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• the issue is determined, the decision has been made, the subject is already decided
پیشنهاد کاربران
سرنوشت را نمی توان تغییر داد
تصمیمی است که گرفته شده و تغییر نمی کند. این عبارت به دوران روم باستان بازمی گردد. در آن زمان، معمولا از سکه ها برای تصمیم گیری استفاده می شد. سکه ها در یک ظرف شیشه ای پر از آب قرار می گرفتند و پس از تکان دادن ظرف، هر سکه ای که به طور تصادفی بالاتر بود انتخاب می شد. اگر سکه با شماره مشخصی بالا می آمد، همان انتخاب می شد و دیگر قابل تغییر نبود. این عبارت به دلیل استفاده از سکه در تصمیم گیری ها به کار رفته است. ... [مشاهده متن کامل]
این عبارت شامل سه واژه است: فعل “is”، اسم “die” و فعل گذشته “cast”. فعل “is” به عنوان فعل اصلی در این عبارت به کار رفته است. اسم “die” به معنای سکه است و فعل گذشته “cast” به معنای پرتاب شدن سکه به کار رفته است.
said when a situation is certain to develop in a particular way because decisions have been taken that cannot be changed زمانی گفته می شود که وضعیت به شکلی خاص توسعه می یابد زیرا تصمیماتی گرفته شده که قابل تغییر نیستند ... [مشاهده متن کامل]
کار از کار گذشته عبارتی است که به این معنی است که تصمیمی گرفته شده و بازگشتی وجود ندارد. این عبارت از عبارت لاتین "alea iacta est" گرفته شده، که گفته می شود ژولیوس سزار قبل از عبور از رود روبیکون در سال 49 قبل از میلاد به زبان آورده است، که نشانه ای از قصد او برای لشکرکشی به رم و آغاز یک جنگ داخلی است. From the moment the negotiations failed, the die was cast and war was inevitable.
کاریه که شده
بهترین ترجمه: کار از کار گذشت اتفاقیه که افتاده نمیشه کاریش کرد
تیر از کمان رها شد = کار از کار گذشت
Damage is done
راهی واسه برگشت نمونده
Once something is done you can't change or undo it.