the case

پیشنهاد کاربران

اینطور
مثال:
At first, scientists thought that the temperature decreased continuously with increasing altitude, but at the present time, we know that it's not the case
در ابتدا، دانشمندان فکر میکردند که با افزایش ارتفاع، دما مداوماً کاهش می یابد ولی در حال حاضر میدانیم که اینطور نیست.
از آکسفورد:
a set of facts or arguments supporting one side in a legal case.
"the case for the defence"
a set of facts or arguments supporting one side of a debate or controversy.
"the case against tobacco advertising"
...
[مشاهده متن کامل]

در این دو مثال بالا یعنی
شواهد و مدارک
واقعیات و استدلالها
حقایق
( که نشان می دهند یک سمت بحث یا پرونده حقوقی بر حق یا خلاف آن است )

درستش اینه که. . .
حقیقتش اینه که. . .
Some thing Be the case
یعنی اینکه آن چیز درست یا صحیح است.
you say that something is the case, you
mean that it is true or correct
Collins dictionary
معناى همینطور بودن میده
مثلا
That's always the case
همیشه همینطور بوده
be the case : to be true or correct
چنین بودن، درست بودن، صحت داشتن، صدق کردن، صادق بودن
this doesn't appear to be the case = به نظر نمی آید چنین باشد، به نظر نمی رسد صحت داشته باشد
موقعیت

بپرس