نسل جدید سپویل کردن هم میگن
( چیزی یا کاری که اگه در موردش گفته شود ) مزه اش می رود و یا لطفش را از دست می دهد و یا همانطور که دوستان پیشنهاد داده اند لو می رود.
Example 1: 👇
A: "Does this mean that we're getting a puppy after all?" B: "Now, now, that would be telling. Just have patience!".
... [مشاهده متن کامل]
نفر اول: یعنی بالاخره ما یه توله سگ می گیریم؟ نفر دوم: نمی تو�م بگم. اگه بگم لطفش از بین میره. یه کم صبور باش.
Example 2: 👇
TRACY ( Reading sheets ) : Oh! The absolute devilish— Who publishes Destiny?
SANDY: Sydney Kidd. — Also, Dime, also Spy, the picture sheet. I worked on time for two summers, you know that.
TRACY: Stopped? It's got to be! I’ll go to him myself.
SANDY: A fat lot of good that would do. You're too much alike. God save us from the strong. I saw Kidd the day before yesterday.
TRACY: What happened?
SANDY: I think i fixed things.
TRACY: How?
SANDY: That would be telling.
* The Philadelphia Story - a play by Philip Barry
تریسی ( در حال خواندن روزنامه های چاپ شده ) : اوه! شیطان مطلق - چه کسی Destiny رو منتشر می کند؟
سندی: سیدنی کید. - همچنین، Dime، همچنین Spy، روزنامه ی عکس دار. من دو تا تابستون براشون کار کردم، این رو می دونستی؟
تریسی: دیگه براشون کار نمی کنی؟ کار درستی کردی! من خودم میرم پیشش.
سندی: هیچ فایده ای نداره. شما خیلی شبیه هم هستید. خدایا ما را از قدرتمندان نجات بده. پریروز کید رو دیدم.
تریسی: چی شد؟
سندی: فکر می کنم کارا رو راست و ریس کردم.
تریسی: چطور؟
سندی: اگه بگم مزه اش میره ( لطفش رو از دست میده )
گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری
... [مشاهده متن کامل]
نفر اول: یعنی بالاخره ما یه توله سگ می گیریم؟ نفر دوم: نمی تو�م بگم. اگه بگم لطفش از بین میره. یه کم صبور باش.
تریسی ( در حال خواندن روزنامه های چاپ شده ) : اوه! شیطان مطلق - چه کسی Destiny رو منتشر می کند؟
سندی: سیدنی کید. - همچنین، Dime، همچنین Spy، روزنامه ی عکس دار. من دو تا تابستون براشون کار کردم، این رو می دونستی؟
تریسی: دیگه براشون کار نمی کنی؟ کار درستی کردی! من خودم میرم پیشش.
سندی: هیچ فایده ای نداره. شما خیلی شبیه هم هستید. خدایا ما را از قدرتمندان نجات بده. پریروز کید رو دیدم.
تریسی: چی شد؟
سندی: فکر می کنم کارا رو راست و ریس کردم.
تریسی: چطور؟
سندی: اگه بگم مزه اش میره ( لطفش رو از دست میده )
گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری
بگم لو میره
اینجا telling به معنای افشاگری هست، این کلمه اسمه و فعل نیست که آخرش ing اضافه شده باشه
تحت اللفظیش این میشه که اگه جواب بدم افشاگری میشه و قضیه لو میره
اینجا telling به معنای افشاگری هست، این کلمه اسمه و فعل نیست که آخرش ing اضافه شده باشه
تحت اللفظیش این میشه که اگه جواب بدم افشاگری میشه و قضیه لو میره
گفته خواهد شد
حالا نمیشه گفت، باشه بعدا
حالا نمیشه گفت، باشه بعدا
این خبرکشی میشه
اینطور میگن
دهان به دهان میگرده
نمیگم چون لو میره