that was that

پیشنهاد کاربران

�دیگه تموم شد�، �همین بود و بس�، �دیگه کاریش نمی شه کرد�، یا �قضیه بسته شد�
### چند معادل محاوره ای فارسی:
- دیگه حرفشم نزن
- تموم شد رفت
- دیگه کاریش نمی شه کرد
- دیگه بسته شد رفت
...
[مشاهده متن کامل]

- همین و بس
### مثال:
🔹 He said he didn’t love me anymore, and that was that.
گفت دیگه دوستم نداره، دیگه کاریش نمی شد کرد.
🔹 They decided to sell the house, and that was that.
تصمیم گرفتن خونه رو بفروشن، دیگه تموم شد رفت.
اگه بخوای، می تونم برات بگم تو چه موقعیت هایی استفاده می شه یا چه اصطلاحاتی شبیهشن.
حتماً! در ادامه ۱۰ جمله طبیعی با "that was that" به همراه معنی فارسی شون رو برات نوشتم:
1. He said he wasn’t coming back, and that was that.
گفت که دیگه برنمی گرده، و دیگه تموم شد.
2. I told her the truth, and that was that.
حقیقت رو بهش گفتم، و موضوع همون جا تموم شد.
3. They refused our offer, and that was that.
پیشنهاد ما رو رد کردن، و قضیه فیصله پیدا کرد.
4. We ran out of time, and that was that.
وقتمون تموم شد، و دیگه کاری از دستمون برنمی اومد.
5. The teacher said no extensions, and that was that.
معلم گفت تمدید نداریم، و همین بود و بس.
6. She ended the call without saying goodbye, and that was that.
بدون خداحافظی تماس رو قطع کرد، و همه چی همون جا تموم شد.
7. He took his bag and left — that was that.
کیفشو برداشت و رفت — دیگه حرفی باقی نموند.
8. We lost the game, and that was that.
بازی رو باختیم، و دیگه کاریش نمی شد کرد.
9. I asked once, she said no, and that was that.
یه بار پرسیدم، گفت نه، و قضیه بسته شد.
10. Nobody agreed with my idea, so that was that.
هیچ کس با ایده م موافق نبود، پس دیگه ادامه ندادم.
chatgpt

عبارت “And that was that” به معنی “و تمام شد” یا “و این هم از این بود” است.
این جمله معمولاً برای اشاره به پایان یک موقعیت یا اتفاق استفاده می شود و حس نهایی بودن یا تمام شدن یک روند رو منتقل می کند.
there is nothing more to do or say about the matter.
همین بود
I won't agree to it and that's that ( = I won't discuss it any longer ) .
همین!
تمام!
شد آن چه که نباید می شد.
همش همین بود، همون بود

بپرس