that much

جمله های نمونه

1. It's monstrous to charge that much for a hotel room.
[ترجمه گوگل]گرفتن چنین مبلغی برای اتاق هتل بسیار وحشتناک است
[ترجمه ترگمان]خیلی سخت است که این پول را برای یک اتاق هتل بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It didn't hurt that much - don't be such a baby!
[ترجمه گوگل]آنقدرها هم درد نداشت - اینقدر بچه نباش!
[ترجمه ترگمان]خیلی درد گرفت - بچه بازی در نیار!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I don't have that much money on me.
[ترجمه کیان] من اونمقدار پول همراه ندارم ( اینمقدار پول همراهم نیست )
|
[ترجمه گوگل]من آنقدر پول ندارم
[ترجمه ترگمان]من پول زیادی روی خودم ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He missed hitting the car in front by that much.
[ترجمه گوگل]دلش برای ضربه زدن به ماشین جلویی تنگ شده بود
[ترجمه ترگمان]دلش برای ضربه زدن به اتومبیل در مقابل این همه چیز تنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No one expected it to cost that much.
[ترجمه گوگل]هیچ کس انتظار نداشت آنقدر هزینه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس انتظار نداشت که این مقدار هزینه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I know that much.
[ترجمه گوگل]من اینقدر می دانم
[ترجمه ترگمان]من این را می دانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We now realize that much of Burt's research was presented with a statistical sleight of hand.
[ترجمه گوگل]اکنون متوجه شده‌ایم که بسیاری از تحقیقات برت با تدبیر آماری ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]حالا متوجه شدیم که خیلی از تحقیقات برت با تردستی و تردستی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That much money is not to be tossed away lightly.
[ترجمه گوگل]این مقدار پول را نباید به راحتی دور انداخت
[ترجمه ترگمان]این همه پول نباید سرسری پرتاب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I wouldn't want that much pressure, but she seems to thrive on it.
[ترجمه گوگل]من نمی‌خواهم آنقدر فشار بیاورم، اما به نظر می‌رسد که او با این فشار پیشرفت می‌کند
[ترجمه ترگمان]من اون فشار زیاد رو نمی خوام، اما به نظر میاد روش پیشرفت می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Straight up? Did you really pay that much for it?
[ترجمه نیما] واقعا؟ آیا واقعا تو اینقدر براش پول دادی؟
|
[ترجمه گوگل]مستقیم؟ واقعا اینقدر برایش هزینه کردی؟
[ترجمه ترگمان]مستقیم بریم بالا؟ واقعا به این پول دادی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I didn't like it that much. Also, it was much too expensive.
[ترجمه گوگل]من آنقدر دوست نداشتم در ضمن خیلی گران بود
[ترجمه ترگمان]من این را زیاد دوست نداشتم در ضمن، خیلی گرون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He now frankly admits that much of his former playboy lifestyle was superficial.
[ترجمه گوگل]او اکنون صراحتاً اعتراف می کند که بسیاری از سبک زندگی پلی بوی سابق او سطحی بوده است
[ترجمه ترگمان]او اکنون صراحتا اذعان می کند که بیشتر سبک زندگی خوش گذران او سطحی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's never worth that much - I think he pulled a fast one on you.
[ترجمه گوگل]هرگز آنقدر ارزش ندارد - فکر می‌کنم او سریع روی تو کشیده است
[ترجمه ترگمان]این هیچ وقت ارزش این همه رو نداره - فکر کنم اون یکی از اونا رو خیلی زود به سمت تو کشیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I don't think it matters all that much.
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم آنقدرها مهم باشد
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم زیاد مهم باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Research workers are well aware that much of their time and effort is unproductive.
[ترجمه گوگل]پژوهشگران به خوبی می‌دانند که بیشتر وقت و تلاش آنها بی‌ثمر است
[ترجمه ترگمان]کارکنان تحقیق به خوبی آگاه هستند که بیشتر زمان و تلاش آن ها بی ثمر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• this thing; this quantity

پیشنهاد کاربران

همین قدر، همان قدر
اونقدرها. . .
. It's never worth that much - I think he pulled a fast one on you
اصلاً اینقدر نمی ارزه، فکر کنم گولت زدند.
خیلی غذای رستوران خیلی سالم نیست. Restaurant food is not that much healthy.
این قدر
آن قدر

بپرس