1. being thankful for your blessings will increase your blessings
شکر نعمت،نعمتت افزون کند
2. be thankful for small mercies
قدر عافیت را دانستن،خدا را شکر کردن
3. i am ever so thankful to you!
بی نهایت از شما سپاسگزارم !
4. Be thankful for what you have; you'll end up having more. If you concentrate on what you don't have, you will never, ever have enough. Oprah Winfrey
[ترجمه گوگل]برای آنچه که دارید سپاسگزار باشید؛ در نهایت بیشتر خواهید داشت اگر روی چیزهایی که ندارید تمرکز کنید، هرگز و هرگز به اندازه کافی نخواهید داشت اپرا وینفری
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که این کار را کردی، آخر سر و کله ات پیدا می شود اگر روی چیزی که نداری تمرکز کنی، هیچ وقت کافی نخواهی بود اپرا Winfrey
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I am very thankful to you.
6. I'll be thankful for a good night's sleep after the week I've had.
[ترجمه گوگل]بعد از هفته ای که داشتم، برای خواب خوب شبانه سپاسگزار خواهم بود
[ترجمه ترگمان]بعد از این که هفته به خیر گذشت از خواب شبانه خوشحال خواهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I hope you are feeling thankful after your supper.
[ترجمه گوگل]امیدوارم بعد از شام احساس شکرگزاری داشته باشید
[ترجمه ترگمان]امیدوارم بعد از شام احساس امتنان داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Be thankful for what you have. You'll end up having more.
[ترجمه گوگل]برای آنچه که دارید سپاسگزار باشید در نهایت بیشتر خواهید داشت
[ترجمه ترگمان] خدا رو شکر کن که چی داری تو به این نتیجه می رسی که بیشتر از این وقت داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You should be thankful to be alive.
[ترجمه گوگل]برای زنده بودن باید شکرگزار باشی
[ترجمه ترگمان] تو باید خدا رو شکر کنی که زنده موندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She was thankful for the darkness which allowed her to slip away unnoticed.
[ترجمه گوگل]او برای تاریکی که به او اجازه داد بدون توجه از بین برود سپاسگزار بود
[ترجمه ترگمان]به خاطر تاریکی که به او اجازه داده بود کسی متوجه نشود، سپاسگزار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She was thankful that Chantal was there.
[ترجمه گوگل]او از حضور شانتال سپاسگزار بود
[ترجمه ترگمان]او سپاسگزار بود که Chantal آنجا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He wasn't badly hurt-that's something to be thankful for.
[ترجمه گوگل]او به شدت آسیب ندیده است - این چیزی است که باید برای آن شکرگزار بود
[ترجمه ترگمان]او به بدی صدمه ندیده بود - این چیزی است که باید سپاسگزار باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I was thankful to see they'd all arrived safely.
[ترجمه گوگل]از اینکه دیدم همه آنها سالم به آنجا رسیده اند سپاسگزار بودم
[ترجمه ترگمان]از اینکه همه آن ها صحیح و سالم رسیدند خوشحال شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Their citizens are very thankful they are not governed by a dictator.
[ترجمه گوگل]شهروندان آنها بسیار سپاسگزارند که توسط یک دیکتاتور اداره نمی شوند
[ترجمه ترگمان]شهروندان آن ها بسیار سپاسگزار هستند که توسط یک دیکتاتور اداره نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We cannot be thankful enough to you for your timely and selfish help.
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم به اندازه کافی از شما برای کمک به موقع و خودخواهانه شما سپاسگزار باشیم
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم به اندازه کافی از شما برای کمک به موقع و خودخواهانه تشکر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید