thallium

/ˈθæliəm//ˈθæliəm/

معنی: تالیوم
معانی دیگر: (شیمی) تالیم (عنصر نادر و زهرین و نرم - نشان: tl، وزن اتمی: 204/37، شماره ی اتمی: 81، چگالی: 11/58، نقطه ی گداز: 303/5 درجه سانتیگراد، نقطه ی جوش: 1457 درجه سانتیگراد)، عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت ti

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical element that has eighty-one protons in each nucleus and that can be isolated as a soft easily corroding toxic metal whose sulfate salt is sometimes used as a pesticide. (symbol: Tl)

جمله های نمونه

1. He really liked Chicken Thallium and he wanted people to know that he did.
[ترجمه گوگل]او واقعاً تالیم مرغ را دوست داشت و می خواست مردم بدانند که او دوست دارد
[ترجمه ترگمان]اون واقعا جوجه رو دوست داشت و می خواست که مردم بدونند که اون این کارو کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Maybe not, since Henry, unless he got the thallium anywhere near the chicken leg, would be feeling fine.
[ترجمه گوگل]شاید نه، چون هنری، مگر اینکه تالیم را در نزدیکی پای مرغ دریافت کند، احساس خوبی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]شاید هم نه، از زمان هنری، مگر اینکه از نزدیک پای مرغ سوخاری داشته باشد، احساس خوبی خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Two, three, four huge chunks of Chicken Thallium.
[ترجمه گوگل]دو، سه، چهار تکه بزرگ تالیم مرغ
[ترجمه ترگمان]دو، سه، چهار تکه بزرگ مرغ Thallium
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the greenish cast of the thallium iodide driving light, Pat lands us gently on pillow basalts.
[ترجمه گوگل]در رنگ سبز مایل به نور محرک یدید تالیوم، پت ما را به آرامی روی بازالت های بالشی فرود می آورد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از نور متمایل به سبز یدید thallium یدید که نور را می راند، پت ما را آرام بر روی بالش قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Or else, possibly, the thallium was starting to affect his brain.
[ترجمه گوگل]یا احتمالاً تالیم شروع به تأثیرگذاری بر مغز او کرده است
[ترجمه ترگمان]یا شایدم، \"تالیوم\" کم کم داشت روی مغزش اثر میذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was no chance that Donald would diagnose thallium poisoning.
[ترجمه گوگل]هیچ شانسی وجود نداشت که دونالد مسمومیت با تالیم را تشخیص دهد
[ترجمه ترگمان]هیچ شانسی وجود نداشت که دانلد بیماری مقاربتی رو تشخیص بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Clutching the phial of thallium in his pocket he got back into the car.
[ترجمه گوگل]فیال تالیم را در جیبش گرفت و دوباره سوار ماشین شد
[ترجمه ترگمان]شیشه شیرش را در جیبش نگه داشت و سوار اتومبیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On top of the thallium he sprinkled salt, a very little pepper and a coating of tarragon leaves.
[ترجمه گوگل]روی تالیم نمک، کمی فلفل و پوششی از برگ های ترخون پاشید
[ترجمه ترگمان]در بالای تپه نمک مقداری فلفل نمکی و کمی فلفل نمکی به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thallium was an Alfa Romeo among poisons, its charm being the fact that it was almost impossible to detect.
[ترجمه گوگل]تالیم یک آلفارومئو در میان سموم بود و جذابیت آن این بود که تشخیص آن تقریبا غیرممکن بود
[ترجمه ترگمان]Thallium رومئو و poisons و charm بود که تقریبا غیرممکن بود بتوان آن را تشخیص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Electrocatalysis of ascorbic acid, dopamine, bromine, thallium and iron was studied at polyaniline modified electrodes.
[ترجمه گوگل]الکتروکاتالیز اسید اسکوربیک، دوپامین، برم، تالیم و آهن در الکترودهای اصلاح شده پلی آنیلین مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]Electrocatalysis اسید ascorbic، دوپامین، برومین، thallium و آهن در الکترودهای اصلاح شده polyaniline مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The distribution of thallium in leaf and seed of rice sativa L.
[ترجمه گوگل]توزیع تالیم در برگ و دانه برنج sativa L
[ترجمه ترگمان]توزیع thallium در برگ و دانه برنج sativa L است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Scientists charted levels of thallium, cadmium and lead in an ice core sample drilled in Greenland.
[ترجمه گوگل]دانشمندان سطوح تالیم، کادمیوم و سرب را در یک نمونه هسته یخی حفاری شده در گرینلند ترسیم کردند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان سطوح thallium، کادمیوم و سرب را در یک نمونه هسته یخی که در گرینلند حفر شده است را نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Addition of heavy metal thallium, bismuth, silver, mercury and lead will greatly widen potential zone of activation dissolution of gold and significantly improve the anodic current density.
[ترجمه گوگل]افزودن فلزات سنگین تالیوم، بیسموت، نقره، جیوه و سرب منطقه بالقوه انحلال فعال سازی طلا را تا حد زیادی گسترش می دهد و به طور قابل توجهی چگالی جریان آندی را بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]افزودن فلزات سنگین فلزی، حاوی مواد رادیواکتیو، نقره، جیوه و سرب موجب گسترش محدوده پتانسیل انحلال طلا و افزایش قابل توجه چگالی جریان آندی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Both gadolinium oxysulfide and thallium doped cesium iodide, CsI(Tl), produce their peak light output at this frequency.
[ترجمه گوگل]هم اکسی سولفید گادولینیوم و هم یدید سزیم آغشته به تالیوم، CsI(Tl)، حداکثر خروجی نور خود را در این فرکانس تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]هر دو gadolinium oxysulfide و thallium iodide doped، csi (Tl)، خروجی نور پیک خود را در این فرکانس تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Luminous characters of thallium iodide used as luminous material in metal halid. . .
[ترجمه گوگل]ویژگی های درخشان یدید تالیوم به عنوان ماده درخشان در هالید فلزی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]ویژگی های نوری یدید thallium به عنوان ماده درخشان در halid فلزی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تالیوم (اسم)
thallium

تخصصی

[شیمی] تالیم - عنصر نادر و زهرین و نرم
[برق و الکترونیک] تالیم عنصری با عدد اتمی 81 و وزن اتمی 204/37 ایزوتوپهای مختلفغ تالیم جزء مجموعه های پرتوزای اورانیم، اکتینیم، توریم و نپتونیم هستند.

انگلیسی به انگلیسی

• metallic chemical element

پیشنهاد کاربران

بپرس