textual

/ˈtekst͡ʃəwəl//ˈtekst͡ʃʊəl/

معنی: لفظی، متنی، مربوط به متن یا نص
معانی دیگر: وابسته به متن، وابسته به نسخه ی اصلی، در متن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: textually (adv.)
(1) تعریف: of, in, or relating to a text.

(2) تعریف: based on a text.

جمله های نمونه

1. Textual analysis identified the author as Shakespeare.
[ترجمه گوگل]تحلیل متن نویسنده را شکسپیر معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]تحلیل Textual نویسنده را به عنوان شکسپیر شناسایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. textual emendations made by the editor.
[ترجمه گوگل]اصلاحات متنی که توسط ویرایشگر انجام شده است
[ترجمه ترگمان]emendations متنی که توسط سردبیر به چاپ رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What Brooke-Rose does with discursive and textual matter in much of her previous fiction she does here with personae.
[ترجمه گوگل]کاری که بروک-رز با موضوع گفتمانی و متنی در بسیاری از داستان های قبلی خود انجام می دهد، او در اینجا با شخصیت ها انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]چیزی که بروک - رز با discursive و متنی که در بسیاری از داستان های گذشته اش وجود دارد با personae در اینجا زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The standardization of textual requirements was an equally important contribution of the Hague Rules to the certainty of the ocean bill.
[ترجمه گوگل]استانداردسازی الزامات متنی کمک به همان اندازه مهم قوانین لاهه برای اطمینان از قبض اقیانوس بود
[ترجمه ترگمان]استاندارد سازی نیازمندی های متنی، یک سهم مساوی از قوانین لاهه با قطعیت قبض اقیانوس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The solution turns on delicate questions of the textual criticism of a few texts.
[ترجمه گوگل]راه حل به سوالات ظریف نقد متنی چند متن می پردازد
[ترجمه ترگمان]راه حل به سوالات ظریف در مورد نقد متنی یک متن اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The current textual unit size is adjusted accordingly.
[ترجمه گوگل]اندازه واحد متنی فعلی بر این اساس تنظیم می شود
[ترجمه ترگمان]اندازه واحد متن جاری مطابق با این روش تنظیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No mere textual reading or logical talisman can solve the dilemma.
[ترجمه گوگل]هیچ خواندن متنی یا طلسم منطقی نمی تواند معضل را حل کند
[ترجمه ترگمان]نه مطالعه متنی ساده یا متنی منطقی می تواند این معضل را حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ostensibly objective textual scholarship adopted editorial policies which for many years worked to ensure the above assumptions could be confirmed.
[ترجمه گوگل]پژوهش‌های متنی ظاهراً عینی سیاست‌های سرمقاله‌ای را اتخاذ کردند که سال‌ها برای اطمینان از تأیید مفروضات بالا کار می‌کردند
[ترجمه ترگمان]تحقیق متنی عینی، سیاست های ویرایشی را اتخاذ کرد که سال ها تلاش کرد تا اطمینان حاصل شود که فرضیات بالا را می توان تایید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Both relate to the way in which textual material is packaged by the writer along patterns familiar to the reader.
[ترجمه گوگل]هر دو به روشی مربوط می شوند که در آن مطالب متنی توسط نویسنده با الگوهای آشنا برای خواننده بسته بندی می شود
[ترجمه ترگمان]هر دو به روشی مرتبط هستند که در آن مواد متنی توسط نویسنده همراه با الگوهای آشنا به خواننده بسته بندی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Textual criticism Textual criticism is concerned with recovering the original text of a document.
[ترجمه گوگل]نقد متنی نقد متنی به بازیابی متن اصلی یک سند می پردازد
[ترجمه ترگمان]انتقاد شدید از انتقاد شدید، به بازیابی متن اصلی یک سند مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sort of scholarship which predominated was textual scholarship, as exemplified by Percy Simpson's monumental edition of Ben Jonson.
[ترجمه گوگل]نوع دانشی که غالب بود، دانش متنی بود، همانطور که در نسخه تاریخی بن جانسون توسط پرسی سیمپسون نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]نوعی بورس تحصیلی که predominated از بورس تحصیلی بود، که به عنوان یک نسخه قدیمی از بن جانسون برجسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Only when the plays enter stabilising textual form do they become available for the type of sophisticated analysis critics undertake.
[ترجمه گوگل]تنها زمانی که نمایشنامه‌ها وارد فرم متنی تثبیت‌کننده شوند، برای نوع تحلیل پیچیده‌ای که منتقدان انجام می‌دهند در دسترس قرار می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]تنها زمانی که نمایش به ایجاد یک شکل متن وارد می شود، آن ها برای نوع تحلیل پیچیده و پیچیده موجود در دسترس قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This hierarchy provides the framework upon which textual units are dynamically aggregated to satisfy varying user requirements.
[ترجمه گوگل]این سلسله مراتب چارچوبی را فراهم می کند که بر اساس آن واحدهای متنی به صورت پویا جمع می شوند تا نیازهای مختلف کاربر را برآورده کنند
[ترجمه ترگمان]این سلسله مراتب چارچوبی را فراهم می کند که در آن واحدهای متنی به طور پویا برای ارضای نیازهای کاربران متغیر جمع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Secondly, I shall discuss textual analysis of the bible which has been carried out by feminists in recent years.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، من در مورد تحلیل متنی کتاب مقدس که توسط فمینیست ها در سال های اخیر انجام شده است بحث خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، من در مورد تجزیه و تحلیل متنی انجیل که در سال های اخیر توسط feminists انجام شده است، بحث خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لفظی (صفت)
verbal, literal, vocabular, textual, textuary

متنی (صفت)
textual, textuary

مربوط به متن یا نص (صفت)
textual

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to words, pertaining to text
textual means relating to the way a work of literature is written; a technical term.

پیشنهاد کاربران

مربوط به متن. در متن
مثال:
textual commentary
شرح و تفسیرِ مربوط به متن
نقلی
نگارشی
نوشتاری
متنی
متنی

بپرس