tetrahedron

/ˌtetrəˈhiːdrən//ˌtetrəˈhiːdrən/

معنی: چهار ضلعی، جسم چهار سطحی
معانی دیگر: (هندسه ی فضایی) چهار وجهی، چهار رویی، چهار رویه، هرم مثلث القاعده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: tetrahedra, tetrahedrons
• : تعریف: a solid figure formed by four triangular faces; triangular pyramid.

جمله های نمونه

1. The tetrahedron is contained within the diagonals of its six faces.
[ترجمه گوگل]چهار وجهی در قطرهای شش وجهی آن قرار دارد
[ترجمه ترگمان]شکل چهاروجهی در پهنای باند شش صورت خود قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The clays consist of silica tetrahedra and the octahedra contain magnesia surrounded by oxygen atoms and hydroxyl groups.
[ترجمه گوگل]خاک رس از چهار وجهی سیلیس تشکیل شده است و هشت وجهی حاوی منیزیم است که توسط اتم های اکسیژن و گروه های هیدروکسیل احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]خاک رس متشکل از tetrahedra سیلیکا و the حاوی magnesia است که توسط اتم های اکسیژن و گروه های هیدروکسیل احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tetrahedron has four faces, each an equilateral triangle.
[ترجمه گوگل]چهار وجهی چهار وجه دارد که هر یک مثلث متساوی الاضلاع است
[ترجمه ترگمان]چهار وجه، هر یک مثلث متساوی الاضلاع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Isolated tetrahedra are linked by mutual bonding to a cation between.
[ترجمه گوگل]چهار وجهی جدا شده با پیوند متقابل به یک کاتیون بین آنها متصل می شود
[ترجمه ترگمان]tetrahedra منزوی توسط پیوند متقابل بین یک کاتیون در ارتباط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Folding of square, pentagon, ellipse, spider and tetrahedron.
[ترجمه گوگل]چین خوردگی مربع، پنج ضلعی، بیضی، عنکبوت و چهار وجهی
[ترجمه ترگمان]چهار ضلعی، چهار ضلعی، بیضی، عنکبوت و چهار ضلعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tetrahedron sandstone statues tower, the existing four, descending, were folded pyramid.
[ترجمه گوگل]برج مجسمه های ماسه سنگی چهار وجهی، چهار وجهی موجود، نزولی، هرم چین خورده بودند
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که چهار مجسمه سنگی که از آن عبور کردند هرم چهار نفری موجود را تشکیل دادند که به شکل هرم در آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Based on the experimental results, the tetrahedron - like penetrating frame was used in actual projects.
[ترجمه گوگل]بر اساس نتایج تجربی، از قاب نفوذی چهاروجهی در پروژه‌های واقعی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]براساس نتایج تجربی، چارچوب نفوذ چهاروجهی در پروژه های واقعی مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An algorithm for tetrahedron mesh that can approach to the conicoid boundary during the refined process was presented.
[ترجمه گوگل]الگوریتمی برای شبکه چهار وجهی که می تواند در طول فرآیند تصفیه شده به مرز مخروطی نزدیک شود ارائه شد
[ترجمه ترگمان]الگوریتمی برای شبکه چهاروجهی که می تواند در طول فرآیند پالایش به مرز conicoid نزدیک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Each tetrahedron shares two of its oxygens with neighboring tetrahedra.
[ترجمه گوگل]هر چهار وجهی دو تا از اکسیژن های خود را با چهار وجهی همسایه اش به اشتراک می گذارد
[ترجمه ترگمان]هر چهار ضلعی دوتا از oxygens را با tetrahedra مجاور به اشتراک می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We can now use tetrahedron and hexahedron elements in three - dimensional stress analysis.
[ترجمه گوگل]اکنون می توانیم از عناصر چهار وجهی و شش وجهی در تحلیل تنش سه بعدی استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر می توان از مولفه های چهار وجهی و hexahedron در تحلیل استرس سه بعدی استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The most likely alternative structure, the tetrahedron, would produce only one isomer for this composition.
[ترجمه گوگل]محتمل ترین ساختار جایگزین، چهار وجهی، تنها یک ایزومر برای این ترکیب تولید می کند
[ترجمه ترگمان]محتمل ترین ساختار جایگزین، چهاروجهی، تنها یک ایزومر برای این ترکیب تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The simulation calculation of kinematics for tetrahedron - tetrahedron variable geometry truss manipulator is given.
[ترجمه گوگل]محاسبات شبیه‌سازی سینماتیک برای دستکاریگر هندسه متغیر چهار وجهی - چهاروجهی خرپا ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]محاسبه شبیه سازی سینماتیک برای چهار ضلعی متغیر چهار وجهی به صورت دستی داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A new bank - protection technology using tetrahedron - like penetrating frame groups is introduced.
[ترجمه گوگل]یک بانک جدید - فناوری حفاظتی با استفاده از گروه‌های قاب نفوذی چهار وجهی - معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]یک تکنولوژی جدید حفاظت از بانک با استفاده از چهار گروه چارچوب نفوذ چهاروجهی معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The center of inscribed circle of tetrahedron is called incenter.
[ترجمه گوگل]مرکز دایره محاطی چهار وجهی مرکز نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]مرکز دایره چهار وجهی به نام incenter نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In addition, the convergence tests of linear tetrahedron elements and the quadratic tetrahedron elements were performed. Then, the available element size and element type were determined.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آزمون همگرایی عناصر چهار وجهی خطی و عناصر چهار وجهی درجه دوم انجام شد سپس اندازه عنصر و نوع عنصر موجود مشخص شد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آزمون های هم گرایی مولفه های چهاروجهی خطی و عناصر چهاروجهی درجه دوم انجام شده است سپس اندازه عنصر موجود و نوع آلمان مشخص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چهار ضلعی (اسم)
foursquare, tetrahedron

جسم چهار سطحی (اسم)
tetrahedron

تخصصی

[شیمی] چهار وجهی
[عمران و معماری] چهاروجهی - هرم - چهارپا
[ریاضیات] چهار وجهی

انگلیسی به انگلیسی

• figure having four triangular surfaces; triangular pyramid

پیشنهاد کاربران

tetrahedron ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: چهاروجهی
تعریف: [زمین‏شناسی] دیسۀ بلوری در بلورهای مکعبی با تقارن m و3 - 4 یا 3 2|||[فیزیک]‏ هرمی با قاعدۀ مثلث که هر چهار وجه آن مثلث متساوی الاضلاع است
چهارضلعی منتظم

بپرس