tetrahedral

/ˌtetrəˈhiːdrəl//ˌtetrəˈhiːdrəl/

معنی: چهار ضلعی
معانی دیگر: (هندسه فضایی) چهار وجهی، چهار رویی، چهار رویه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or shaped like a tetrahedron.

جمله های نمونه

1. John McCurdy pilots Alexander Graham Bell's experimental tetrahedral kite, the Cygnet III, which left the ground via powered flight in March 19
[ترجمه گوگل]جان مک‌کردی، بادبادک چهاروجهی آزمایشی الکساندر گراهام بل، Cygnet III را خلبان می‌کند که در ۱۹ مارس با پرواز برقی زمین را ترک کرد
[ترجمه ترگمان]جان خلبان الکساندر گراه ام بل بادبادک تجربی (Cygnet III)که زمین را از طریق پرواز با نیروی هوایی در ۱۹ مارس ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As the tetrahedral grids exist in the majority area, the pentahedral prism grids are adopted near the boundary, which meets the SST model's requirement of mesh in the boundary layer.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که شبکه های چهار وجهی در ناحیه اکثریت وجود دارند، شبکه های منشور پنج وجهی در نزدیکی مرز اتخاذ می شوند که نیاز مدل SST به مش در لایه مرزی را برآورده می کند
[ترجمه ترگمان]همان طور که شبکه های چهاروجهی در بخش عمده وجود دارند، شبکه های prism pentahedral در نزدیکی مرز مورد استفاده قرار می گیرند، که نیاز مدل SST of در لایه مرزی را برآورده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The basic process of tetrahedral octree spatial decomposition for using directly in finite element analysis is described.
[ترجمه گوگل]فرآیند اصلی تجزیه فضایی هشت وجهی چهار وجهی برای استفاده مستقیم در تحلیل المان محدود شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]فرآیند اولیه تجزیه و تحلیل فضایی چهاروجهی octree برای استفاده مستقیم در تحلیل آلمان محدود توصیف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A tetrahedral mesh generating method based on 2D contour series was proposed to reconstruct 3D medical geometric models of genual tissues.
[ترجمه گوگل]یک روش تولید مش چهاروجهی بر اساس سری کانتور دو بعدی برای بازسازی مدل‌های هندسی پزشکی سه‌بعدی بافت‌های اصلی پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]یک روش تولید شبکه ای چهاروجهی مبتنی بر سری های contour ۲ بعدی برای بازسازی مدل های هندسی پزشکی ۳ بعدی از بافت های genual پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His work with tetrahedral kites led to the development of this flying machine a few years before 19
[ترجمه گوگل]کار او با بادبادک های چهار وجهی منجر به توسعه این ماشین پرنده چند سال قبل از 19 شد
[ترجمه ترگمان]کار او با کایت سواری منجر به توسعه این ماشین پرنده چند سال قبل از ۱۹ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tetrahedral amorphous carbon (ta-C) films have been deposited on P-type (100) polished c-silicon wafer with different substrate negative bias by filtered cathodic vacuum arc technology.
[ترجمه گوگل]فیلم‌های کربن آمورف چهار وجهی (ta-C) بر روی ویفر c-سیلیکونی صیقل‌شده نوع P (100) با بایاس منفی زیرلایه‌های مختلف توسط فناوری قوس خلاء کاتدی فیلتر شده قرار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]لایه های کربن آمورف tetrahedral (C - C)بر روی ویفر سیلیکونی (۱۰۰)صیقل یافته (۱۰۰)صیقل یافته با لایه های مختلف منفی زیرلایه، با استفاده از تکنولوژی قوس خلا کاتدی فیلتر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Even the highly unstable tetrahedral tetroxide XeO4 was made (J. L. Houston, 196.
[ترجمه گوگل]حتی تتروکسید چهار وجهی بسیار ناپایدار XeO4 ساخته شد (J L Houston, 196
[ترجمه ترگمان]حتی the که به شدت ناپایدار بود (J آل هیوستون، ۱۹۶ نفر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In diamonds, the carbon atoms are packed in a tetrahedral pattern which is extremely stable.
[ترجمه گوگل]در الماس، اتم های کربن در یک الگوی چهار وجهی بسته بندی شده اند که بسیار پایدار است
[ترجمه ترگمان]در الماس، اتم های کربن در یک الگوی چهاروجهی انباشته شده اند که بسیار پایدار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cytokinesis in the microspore is of the simultaneous type and microspore tetrads are mainly tetrahedral. Pollen grains are mainly 2-celled when shed.
[ترجمه گوگل]سیتوکینز در میکروسپور از نوع همزمان و تترادهای میکروسپور عمدتاً چهار وجهی هستند دانه های گرده در هنگام ریختن عمدتاً 2 سلولی هستند
[ترجمه ترگمان]Cytokinesis در microspore از نوع همزمان و microspore tetrads عمدتا چهاروجهی هستند دانه های گرده در هنگام ریختن به طور عمده ۲ تا تک سلولی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Later in the book a group of criminals who have infiltrated a huge tetrahedral building make use of some illicitly obtained MGN—military-grade nano.
[ترجمه گوگل]در ادامه این کتاب، گروهی از تبهکاران که به یک ساختمان چهاروجهی بزرگ نفوذ کرده‌اند، از نانو MGN به‌دست‌آمده غیرقانونی استفاده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بعدها در کتاب گروهی از تبهکاران که به ساختمانی بزرگ چهاروجهی وارد شده بودند، از برخی از some به طور غیر قانونی نانو درجه نظامی نانو استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this paper, calculation of load performance of a 28V, 35A claw-pole alternator is presented using three dimensional finite element method with tetrahedral edge elements.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، محاسبه عملکرد بار یک دینام قطب پنجه ای 28 ولت، 35 آمپر با استفاده از روش المان محدود سه بعدی با المان های لبه چهار وجهی ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، محاسبه عملکرد بار یک آلترناتور ۲۸ V، ۳۵ V با استفاده از روش آلمان محدود سه بعدی با عناصر لبه ای چهاروجهی ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It will be noted that between the two layers there exist interstices of two types: tetrahedral and octahedral.
[ترجمه گوگل]لازم به ذکر است که بین دو لایه بینابینی از دو نوع چهار وجهی و هشت وجهی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مشاهده خواهد شد که بین دو لایه بین دو لایه وجود دارد: چهاروجهی و اکتاهدرال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The archesporial cells differentiated from single archesporium, the meiosis of microspore mother cells were continuous type and tetrads were tetrahedral.
[ترجمه گوگل]سلول های آرکسپوریال از آرکسپوریوم منفرد تمایز یافتند، میوز سلول های مادر میکروسپور از نوع پیوسته و تترادها چهار وجهی بودند
[ترجمه ترگمان]سلول های archesporial از تک archesporium متمایز شدند، meiosis سلول های مادر microspore، نوع پیوسته و tetrads بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cytokinesis was simultaneous and the arrangement of microspores in the tetrad was tetrahedral.
[ترجمه گوگل]سیتوکینز همزمان بود و آرایش میکروسپورها در تتراد چهار وجهی بود
[ترجمه ترگمان]Cytokinesis همزمان بود و آرایش of در the به صورت چهاروجهی اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چهار ضلعی (صفت)
foursquare, quadrilateral, tetrahedral

تخصصی

[ریاضیات] چهاروجهی، مربوط به چهاروجهی
[پلیمر] چهاروجهی

انگلیسی به انگلیسی

• having four triangular surfaces

پیشنهاد کاربران

بپرس