tests

جمله های نمونه

1. achievement tests each sampling a different area of learning
آزمون های تحصیلی که هر کدام بخشی از جنبه های تحصیلی را مورد بررسی قرار می دهد.

2. laboratory tests also corroborated einstein's theory
آزمون های آزمایشگاهی نیز نظریه ی انشتین را تایید کردند.

3. new tests can establish paternity beyond doubt
آزمایش های جدید می تواند بدون شک و تردید پدر واقعی کودک را تعیین کنند.

4. numerous tests have proven that this substance is innocuous
آزمایش های متعدد ثابت کرده اند که این ماده بی زیان است.

5. projective tests
آزمون های فرافکن

6. parallel tests
آزمون های همتا

7. diagnostic reading tests
آزمون های تشخیصی (بازشناختی) خواندن

8. a battery of hard tests
یک سلسله آزمون های مشکل

9. a long series of medical tests
یک سلسله آزمایش های پزشکی طولانی

10. a unilateral halting of nuclear tests
متوقف ساختن یک جانبه ی آزمایش های اتمی

پیشنهاد کاربران

کشیدن
آزم ن یا اگر بخواهیم این کلمه در ذهنمان همیشه جاری باشد و آن بهتر در ذهنمان جای گیرد همه باید بدانیم که تست مربوط به آزمون این پی کلمه ی test'sمیشود آزمون

بپرس