testicles

پیشنهاد کاربران

بیضتین. [ ب َض َ ت َ ] ( ع اِ ) تثنیه بیضة ( در حالت نصبی و جری ) . دو خایه. دو تخم. ( یادداشت مؤلف ) . رجوع به بیضة شود. || خصیتین. انثیین. تخمگان. هر دو خایه. دو خایه مرد. دو گند. حسکلتان. ( یادداشت مؤلف ) .
bollocks
lady’s jewels ( n. ) [note jewel n. ( 1 ) ]
the testicles
fun and frolics n.
also flowers and frolics=the testicle
love spuds ( n. )
the testicles.
love grenades ( n. )
the testicles.
تخم ها
بیضه ها

بپرس