test ban


(میان ابرقدرت ها) قرارداد منع آزمایش سلاح های اتمی (به ویژه در فضا)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: test-ban (adj.)
• : تعریف: an agreement between nations that produce atomic bombs to refrain from nuclear testing, as in the earth's atmosphere.

جمله های نمونه

1. A multilateral nuclear test ban treaty was to be signed.
[ترجمه گوگل]قرار بود معاهده چندجانبه ممنوعیت آزمایش هسته ای امضا شود
[ترجمه ترگمان]یک معاهده منع آزمایش هسته ای چند جانبه به امضا رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Signatories agreed to support the nuclear test ban.
[ترجمه گوگل]امضاکنندگان موافقت کردند که از ممنوعیت آزمایش هسته ای حمایت کنند
[ترجمه ترگمان]Signatories با حمایت از ممنوعیت آزمایش هسته ای موافقت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A test ban is not a short-cut to a nuclear-free world.
[ترجمه گوگل]ممنوعیت آزمایش راه میانبری برای رسیدن به دنیای عاری از سلاح هسته ای نیست
[ترجمه ترگمان]منع آزمایش برای یک جهان عاری از سلاح یک محدودیت کوتاه مدت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nuclear disarmers are right in saying that a test ban would stop weapons builders trying out new and fancier designs.
[ترجمه گوگل]خلع سلاح‌های هسته‌ای حق دارند که می‌گویند ممنوعیت آزمایشی، سازندگان تسلیحات را از آزمایش طرح‌های جدید و جذاب‌تر باز می‌دارد
[ترجمه ترگمان]disarmers هسته ای حق دارند بگویند که ممنوعیت آزمایشی سازندگان اسلحه را متوقف می کند که طرح های جدید و fancier را امتحان می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We must also pursue a comprehensive test ban treaty.
[ترجمه گوگل]ما همچنین باید یک معاهده جامع ممنوعیت آزمایش را دنبال کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین باید یک معاهده منع آزمایش جامع را دنبال کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A test ban is the least of the proliferators' worries.
[ترجمه گوگل]ممنوعیت آزمایش کمترین نگرانی تکثیرکنندگان است
[ترجمه ترگمان]یک ممنوعیت آزمایشی حداقل نگرانی های proliferators است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Or that a comprehensive test ban might not be possible - even desirable - at some point in the future.
[ترجمه گوگل]یا اینکه ممنوعیت آزمون جامع ممکن است در مقطعی در آینده امکان پذیر نباشد - حتی مطلوب باشد
[ترجمه ترگمان]یا اینکه یک ممنوعیت کامل آزمایشی ممکن است - حتی مطلوب - در برخی از نقاط در آینده وجود نداشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I am increasingly convinced that a comprehensive test ban would be a big step to take in curbing proliferation.
[ترجمه گوگل]من به طور فزاینده ای متقاعد شده ام که ممنوعیت آزمایش جامع گام بزرگی برای مهار گسترش سلاح های هسته ای خواهد بود
[ترجمه ترگمان]من به طور فزاینده ای متقاعد شده ام که تحریم کامل یک گام بزرگ برای جلوگیری از تکثیر سلاح های هسته ای خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A test ban that could not inspire confidence would undermine stability and might even provoke a new arms race.
[ترجمه گوگل]ممنوعیت آزمایشی که نمی تواند اعتماد به نفس ایجاد کند، ثبات را تضعیف می کند و حتی ممکن است یک مسابقه تسلیحاتی جدید را تحریک کند
[ترجمه ترگمان]یک ممنوعیت آزمایشی که نمی توانست اعتماد به نفس را القا کند باعث تضعیف ثبات و حتی ایجاد یک مسابقه تسلیحاتی جدید خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Michael, we're just coming into the test ban now.
[ترجمه گوگل]مایکل، ما اکنون وارد ممنوعیت آزمایشی می شویم
[ترجمه ترگمان]مایکل، ما الان داریم به منع آزمایش می رسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. China signed the Nuclear Test Ban Treaty.
[ترجمه گوگل]چین معاهده منع آزمایش هسته ای را امضا کرد
[ترجمه ترگمان]چین معاهده منع آزمایش هسته ای را امضا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If so during the test ban will extend the time Shi.
[ترجمه گوگل]اگر چنین است در طول ممنوعیت آزمون، زمان Shi تمدید خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اگر این کار در طول ممنوعیت آزمایش، زمان شیعیان را گسترش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The rejection of the "Comprehensive Test Ban Treaty" by the Senate reflected the influence of Neoconservatism on arms control policy.
[ترجمه گوگل]رد "پیمان جامع ممنوعیت آزمایش" توسط سنا نشان دهنده تأثیر نومحافظه کاری بر سیاست کنترل تسلیحات بود
[ترجمه ترگمان]رد \"معاهده منع آزمایش\" که توسط سنا رد شد، تاثیر of بر سیاست کنترل سلاح را منعکس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. a test ban treaty.
[ترجمه گوگل]معاهده ممنوعیت آزمایش
[ترجمه ترگمان]یک معاهده منع آزمایش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس