tessellation

/ˌtesəˈleɪʃən//ˌtesɪˈleɪʃən/

معنی: موزاییک کاری، مفروش سازی با اجر موزاییک
معانی دیگر: مفروش سازی با اجر موزاییک، موزاییک کاری

جمله های نمونه

1. One such addition is GPU tessellation.
[ترجمه گوگل]یکی از این موارد افزودنی GPU Tessellation است
[ترجمه ترگمان]یکی از این addition GPU tessellation است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The result of tessellation is deterministic and therefore well adapted to many CAD situations.
[ترجمه گوگل]نتیجه Tessellation قطعی است و بنابراین به خوبی با بسیاری از موقعیت های CAD سازگار است
[ترجمه ترگمان]نتیجه of قطعی است و به خوبی با بسیاری از موقعیت های CAD تطبیق داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Note: Terrain tessellation currently does not use contour lines and spot elevations as elevation source.
[ترجمه گوگل]توجه: تسلیت زمین در حال حاضر از خطوط کانتور و ارتفاعات نقطه ای به عنوان منبع ارتفاع استفاده نمی کند
[ترجمه ترگمان]توجه: پهنه زمین در حال حاضر از خطوط contour و ارتفاع نقطه به عنوان منبع ارتفاع استفاده نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tessellation of simple surfaces such as spheres andcylinders is not difficult.
[ترجمه گوگل]تسمه کردن سطوح ساده مانند کروی و استوانه کار دشواری نیست
[ترجمه ترگمان]استفاده از سطوح ساده مثل spheres دشوار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An octahedral tessellation approximates a spherewith an octahedron whose vertices are all on the unIt'sphere.
[ترجمه گوگل]یک بند هشت وجهی تقریباً به یک کره با یک هشت وجهی نزدیک می شود که رئوس آن همه روی یک کره است
[ترجمه ترگمان]An octahedral approximates a spherewith a spherewith a octahedron است که ریوس آن همگی در حوزه unit قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Filling up space completely with almost no gaps in between is called tessellation.
[ترجمه گوگل]پر کردن فضا به طور کامل و تقریباً بدون هیچ شکافی در بین آنها، تسلاسیون نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]پر کردن کامل فضا با تقریبا هیچ شکافی در بین آن tessellation نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موزاییک کاری (اسم)
parquetry, tessellation

مفروش سازی با اجر موزاییک (اسم)
tessellation

تخصصی

[زمین شناسی] سنگفرش
[آمار] سنگفرش

انگلیسی به انگلیسی

• filling with mosaics

پیشنهاد کاربران

tessellation ( مهندسی نقشه‏برداری )
واژه مصوب: پاره بندی
تعریف: درمورد یک صفحه، مجموعه شکل هایی که صفحه را بدون هم پوشانی و بدون جاافتادگی پر کند
پاره بندی
مفروش سازی

بپرس