terseness


ایجاز، اختصار، خالی بودن ازشا  وبرگ

جمله های نمونه

1. This last example has all Gracian's terseness, while Perez' "Amigos deste Siglo, rostros humanos, coracones de fieras" [*2] (ii.
[ترجمه گوگل]این نمونه آخر تمام صراحت گریسیان را دارد، در حالی که پرز «Amigos deste Siglo, rostros humanos, coracones de fieras» [*2] (ii
[ترجمه ترگمان]این مثال آخر همه terseness Gracian را دارد، در حالی که پرز \"دوست Amigos، rostros humanos، coracones de fieras\" [ ۲ ] (۲)(۲)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Featured as terseness, flexibility and generality, vague language successfully meets the demand of diplomacy.
[ترجمه گوگل]زبان مبهم که به عنوان کوتاهی، انعطاف پذیری و کلیت برجسته می شود، با موفقیت خواسته های دیپلماسی را برآورده می کند
[ترجمه ترگمان]به عنوان terseness، انعطاف پذیری و عمومیت، زبان گنگ با موفقیت پاسخگوی تقاضای دیپلماسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Classical Chinese poetry is characterized by its terseness in language, abstruseness in meaning, richness in imagery, sharpness in emotion, and distinctiveness in rhyme and rhythm.
[ترجمه گوگل]ویژگی شعر کلاسیک چینی عبارت است از کوتاهی در زبان، ابهام در معنا، غنای تصویر، وضوح در احساسات، و متمایز بودن در قافیه و ریتم
[ترجمه ترگمان]شعر کلاسیک چینی با terseness به زبان، abstruseness در معنا، غنا در تصویرسازی، وضوح در احساس، و تمایز در قافیه و ریتم مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But as a rule the terseness and point of the maxim approximate to the modern epigram.
[ترجمه گوگل]اما به عنوان یک قاعده کوتاهی و نقطه حداکثر تقریبی به اپیگرام مدرن است
[ترجمه ترگمان]اما به عنوان یک قاعده، اصل و اصل of تقریبی به این لطیفه جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My room, terseness, economy, cosiness, I like it.
[ترجمه گوگل]اتاق من، تندی، اقتصادی، راحتی، آن را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]اتاق من، طبق قانون، اقتصاد، cosiness، من از آن خوشم می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Classical Chinese poetry, with terseness in language, implicit emotion, abstruseness in ideorealm, and distinctiveness in rhythm and rhyme, has been praised as the treasure of Chinese culture.
[ترجمه گوگل]شعر کلاسیک چینی، با صراحت در زبان، عواطف ضمنی، ابهام در قلمرو ایده‌آل، و متمایز بودن در ریتم و قافیه، به عنوان گنجینه فرهنگ چینی ستایش شده است
[ترجمه ترگمان]شعر کلاسیک چین با terseness در زبان، احساسات ضمنی، abstruseness در ideorealm، و تمایز در ریتم و قافیه، به عنوان گنجینه فرهنگ چین مورد تمجید قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Classical Chinese Poetry (CCP) is characterized by its terseness in language, abstruseness in meaning, richness in imagery, sharpness in emotion, and distinctiveness in rhyme and rhythm.
[ترجمه گوگل]شعر کلاسیک چینی (CCP) با کوتاهی در زبان، ابهام در معنا، غنای تصویری، وضوح در احساسات، و متمایز بودن در قافیه و ریتم مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]شعر کلاسیک چینی (CCP)با terseness به زبان، abstruseness در معنا، غنا در تصویرسازی، وضوح در احساسات، و تمایز در قافیه و ریتم مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Terseness or succinctness of style or expression.
[ترجمه گوگل]کوتاهی یا موجز بودن سبک یا بیان
[ترجمه ترگمان]terseness یا succinctness سبک و یا حالت چهره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Principles of accuracy, completion, terseness and adaptability are followed during building up models.
[ترجمه گوگل]اصول دقت، تکمیل، کوتاهی و سازگاری در ساخت مدل ها رعایت می شود
[ترجمه ترگمان]اصول دقت، تکمیل، terseness و سازگاری در طول ساخت مدل دنبال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The relative terseness of the XSL transform makes the underlying concepts more apparent and thus easier to debug and maintain.
[ترجمه گوگل]کوتاهی نسبی تبدیل XSL باعث می شود مفاهیم اساسی آشکارتر شوند و در نتیجه اشکال زدایی و نگهداری آنها آسان تر می شود
[ترجمه ترگمان]انتقال نسبی تبدیل XSL مفاهیم اساسی را آشکارتر و در نتیجه به اشکال زدایی و نگهداری آسان تر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The terseness is indeed excessive and carried to Tacitean extremes.
[ترجمه گوگل]تندی در واقع بیش از حد است و به افراط تاسیتی کشیده شده است
[ترجمه ترگمان]The در واقع بیش از حد افراطی است و به حد افراط می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In an informationalized community, news, which takes precision, terseness and vividness as its features, is playing a more and more significant role.
[ترجمه گوگل]در یک جامعه اطلاعاتی، اخبار که دقت، صریح بودن و واضح بودن را از ویژگی های خود می دانند، روز به روز نقش پررنگ تری ایفا می کنند
[ترجمه ترگمان]در جامعه informationalized، اخبار، که دقت، دقت و روشنی را به عنوان ویژگی های آن در نظر می گیرد، نقش مهمتری را ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The kid's terseness is a mild parody of B-movie westerns.
[ترجمه گوگل]تندی بچه تقلید ملایمی از فیلم های وسترن B است
[ترجمه ترگمان]سبک کودکانه این کودک، یک تقلید ملایم از وسترن فیلم های ب - فیلم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. has both terseness and cynicism.
[ترجمه گوگل]هم تندی و هم بدبینی دارد
[ترجمه ترگمان] هم مثل cynicism و cynicism …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• conciseness, succinctness, curtness, abruptness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : terseness
✅️ صفت ( adjective ) : terse
✅️ قید ( adverb ) : tersely

بپرس