معنی: ترساندن، ترور کردن، ارعابگری کردنمعانی دیگر: (سخت) ترساندن، وحشت زده کردن، ایجاد همه ترسی کردن، مردم ترسانی کردن، با تهدید وارعاب کاری انجام دادن، با تهدید وارعاب حکومت کردن
• (1)تعریف: to intimidate or coerce with threats or acts of violence. • مشابه: bully
• (2)تعریف: to cause to feel or be overcome by terror; terrify. • مشابه: frighten, terrify
جمله های نمونه
1. A criminal gang terrorized the neighbourhood.
[ترجمه Mjg] یک گروه جنایتکار محله را وحشت زده کردند.
|
[ترجمه گوگل]یک گروه تبهکار محله را به وحشت انداختند [ترجمه ترگمان]یه گروه جنایی در همسایگی رو تهدید کردن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A number of unruly youth ganged up and terrorized the district.
[ترجمه گوگل]تعدادی از جوانان سرکش باند گروهی تشکیل داده و منطقه را به وحشت انداختند [ترجمه ترگمان]تعدادی از جوانان سرکش از جا برخاستند و منطقه را به وحشت انداختند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A number of unruly youths ganged up and terrorized the district.
[ترجمه گوگل]تعدادی از جوانان سرکش دست به دست هم داده و منطقه را به وحشت انداختند [ترجمه ترگمان]تعدادی از جوانان سرکش از جا بلند شدند و منطقه را به وحشت انداختند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! [ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Thousands of people were terrorized into leaving their homes.
[ترجمه گوگل]هزاران نفر وحشت زده شدند و خانه های خود را ترک کردند [ترجمه ترگمان]هزاران نفر از مردم در ترک خانه های خود به وحشت افتادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Many people have been terrorized into leaving.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم وحشت زده شده اند تا آنجا را ترک کنند [ترجمه ترگمان] خیلی از مردم از اینجا رفتن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Street gangs have been terrorizing the neighbourhood.
[ترجمه گوگل]باندهای خیابانی محله را به وحشت انداخته اند [ترجمه ترگمان] اراذل و اوباش خیابونی دارن همسایه ها رو رعب و وحشت میکنن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The bandits terrorized the villagers.
[ترجمه گوگل]راهزنان روستاییان را به وحشت انداختند [ترجمه ترگمان]راهزن ها روستا رو به وحشت انداختن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Bands of gunmen have hijacked food shipments and terrorized relief workers.
[ترجمه گوگل]گروههایی از مردان مسلح محمولههای مواد غذایی را ربوده و نیروهای امدادی را به وحشت انداختهاند [ترجمه ترگمان]گروه ها از افراد مسلح محموله های غذا را ربوده و امدادرسانان را به وحشت می انداختند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Criminal gangs are terrorizing the city with apparent impunity.
[ترجمه گوگل]باندهای جنایتکار با مصونیت آشکار شهر را به وحشت می اندازند [ترجمه ترگمان]تبهکاران مجرم، شهر را با مصونیت آشکار وحشت می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The terrorized novice promptly returned it, claiming that he was being haunted by apparitions for his act.
[ترجمه گوگل]تازه کار وحشت زده بی درنگ آن را پس داد و ادعا کرد که به خاطر عمل خود توسط اشیا تحت تعقیب قرار گرفته است [ترجمه ترگمان]کشیش تازه کار به سرعت آن را پس داد و ادعا کرد که اشباح و اشباح او را تسخیر کرده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They terrorized him into compliance.
[ترجمه گوگل]آنها او را به اطاعت از خود ترساندند [ترجمه ترگمان]آن ها او را به اطاعت متهم کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The local railway administrators were terrorized into collaborating.
[ترجمه گوگل]مدیران راهآهن محلی برای همکاری وحشتزده شدند [ترجمه ترگمان]مدیران راه آهن محلی به هم کاری تبدیل شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And yet you never hear about one sect of Baywatchers violently terrorizing another.
[ترجمه گوگل]و با این حال هرگز نمی شنوید که یک فرقه از Baywatchers با خشونت دیگری را وحشت زده کند [ترجمه ترگمان]با این همه شما هرگز درباره یک فرقه of که به شدت وحشت زده می شود، چیزی نشنیدید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She descended into hell to attend the funeral of the raging bull of heaven, her instrument for terrorizing the earth.
[ترجمه گوگل]او به جهنم فرود آمد تا در تشییع جنازه گاو خشمگین بهشت که ابزار او برای ترساندن زمین بود شرکت کند [ترجمه ترگمان]او به جهنم رفت تا به مراسم تدفین گاو وحشی آسمانی و ساز او برای ترساندن زمین بپردازد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• terrify, intimidate, dominate or coerce through intimidation (also terrorise) if someone terrorizes you, they frighten you by threatening you.
پیشنهاد کاربران
⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تروریختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Terorixtan • ⚫ آمیخته از: ترور ( terror ) و �یز، یختن� ( ize ) • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند: ... [مشاهده متن کامل]
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی • ⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.