terrene

/teˈriːn//teˈriːn/

معنی: زمین، سرزمین، خاکی، دنیوی، زمینی
معانی دیگر: وابسته به کره ی زمین، دنیوی (در برابر: اخروی)، این جهانی، کره ی زمین

جمله های نمونه

1. In multilayered terrene slope structure, the reliability index increase with the decrease of correlation coefficients between layers.
[ترجمه گوگل]در ساختار شیب زمینی چندلایه، با کاهش ضرایب همبستگی بین لایه‌ها، شاخص قابلیت اطمینان افزایش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]در ساختار شیب چند لایه، شاخص قابلیت اطمینان با کاهش ضریب همبستگی بین لایه ها افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wetland is the conjunction of lake and terrene and has important ecology function.
[ترجمه گوگل]تالاب محل پیوند دریاچه و زمین است و عملکرد اکولوژیکی مهمی دارد
[ترجمه ترگمان]Wetland، ترکیب دریاچه و terrene است و نقش اکولوژی مهمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Precambrian high grade terrene(granulite facies terrene), consisting of all continental shields (basements) in the world, are the representatives of lower crust.
[ترجمه گوگل]زمین پرکامبرین (گرانولیت رخساره زمین)، متشکل از تمام سپرهای قاره ای (زیرزمین) در جهان، نمایندگان پوسته پایین هستند
[ترجمه ترگمان]Precambrian grade (granulite facies)، متشکل از همه پوشش های قاره (زیرزمین)در جهان، نمایندگان قشر پایینی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The collapse column is production of sink terrene of the abstruse ash dissolve rock inanition, the form of the dissolve rock falling pole first rest with collapse column' grade of the development.
[ترجمه گوگل]ستون فروپاشی تولید زمین غرق از خاکستر آبستوره انحلال سنگ است، شکل از محلول سنگ سقوط قطب اول با درجه فروپاشی ستون توسعه است
[ترجمه ترگمان]ستون فروپاشی در حال تولید of sink از خاکستر پیچیده است که در حال حل شدن است، در حالی که فرم انحلال صخره در حال افتادن با درجه پایین ستونی از توسعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Results The main architectural characteristic is flat-headed and terrene house that is made of big wood and soil in this area.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها مشخصه اصلی معماری، خانه‌ای مسطح و زمینی است که از چوب و خاک بزرگ در این منطقه ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج مشخصه اصلی معماری، خانه ای صاف و terrene است که از چوب و خاک بزرگ در این منطقه ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Se vi ho parlato delle cose terrene e non credete, come crederete delle cose celesti?
[ترجمه گوگل]Se vi ho parlato delle cose terrene e non credete، come crederete delle cose celesti؟
[ترجمه ترگمان]سینیور Se vi ho delle terrene e، crederete cose celesti celesti come come come celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti celesti
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The terrene building is a special kind construction in a special region of Chinese country.
[ترجمه گوگل]ساختمان زمینی نوعی ساخت و ساز خاص در منطقه خاصی از کشور چین است
[ترجمه ترگمان]ساختمان terrene یک ساختمان ویژه در منطقه ویژه کشور چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The reciprocity between terrene surface with atmosphere is one of the important research content on geography, what ' s more, it ' s the key in many fields.
[ترجمه گوگل]رابطه متقابل بین سطح زمین با اتمسفر یکی از مطالب مهم تحقیقاتی در زمینه جغرافیا است، علاوه بر این، در بسیاری از زمینه ها کلیدی است
[ترجمه ترگمان]عمل متقابل بین سطح terrene با جو، یکی از مضامین تحقیق مهم در زمینه جغرافیا است، چیزی که بیشتر است، و در بسیاری از زمینه ها مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. River is a bridge between terrene and ocean. It is very important to study the flux of river active material flowing into the sea for current ecological geochemical evaluation.
[ترجمه گوگل]رودخانه پلی بین زمین و اقیانوس است مطالعه شار مواد فعال رودخانه که به دریا می ریزد برای ارزیابی ژئوشیمیایی اکولوژیکی فعلی بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]رودخانه پلی بین terrene و اقیانوس است مطالعه شار مواد فعال رودخانه در دریا برای ارزیابی ژئوشیمیایی اکولوژیکی جاری بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Northern Jiangsu basin lies in the transitional area from ocean to terrene. The climate of this area is influenced significantly by the East-Asian monsoon.
[ترجمه گوگل]حوضه شمالی جیانگسو در منطقه انتقالی از اقیانوس به زمین قرار دارد آب و هوای این منطقه به طور قابل توجهی تحت تأثیر بادهای موسمی شرق آسیا است
[ترجمه ترگمان]حوضه Jiangsu شمالی در منطقه انتقالی از اقیانوس تا terrene قرار دارد آب و هوای این منطقه به طور قابل توجهی تحت تاثیر باران های موسمی شرق - آسیایی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this article, the author discusses how to choose the tentative design on complicated terrene slope, and introduces the characteristic of construction technology.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نویسنده به چگونگی انتخاب طرح آزمایشی در شیب زمین پیچیده می‌پردازد و ویژگی‌های فناوری ساخت و ساز را معرفی می‌کند
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، نویسنده در مورد چگونگی انتخاب طرح آزمایشی بر روی شیب های پیچیده terrene بحث می کند و مشخصه فن آوری ساخت وساز را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Raohe granites mainly distribute in northeast part of Raohe area with two big outcrops: Hamahe terrene and Taipingcun terrene.
[ترجمه گوگل]گرانیت های راوهه عمدتاً در قسمت شمال شرقی منطقه راوهه با دو رخنمون بزرگ پخش می شوند: زمین هامهه و زمین تایپینگ کان
[ترجمه ترگمان]Raohe عمدتا در بخش شمال شرقی منطقه Raohe با دو قسمت بزرگ توزیع می شود: Hamahe terrene و Taipingcun terrene
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Combined with mathematics and geological practice, a new expression for calculating true thickness of terrene is deduced.
[ترجمه گوگل]ترکیب با ریاضیات و تمرینات زمین شناسی، بیان جدیدی برای محاسبه ضخامت واقعی زمین استنباط می شود
[ترجمه ترگمان]ترکیبی از ریاضیات و عملکرد زمین شناسی، عبارت جدیدی از محاسبه ضخامت واقعی of استنتاج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Short is life. There is only one fruit of this terrene life, a pious disposition and social acts.
[ترجمه گوگل]زندگی کوتاه است فقط یک ثمره از این زندگی زمینی وجود دارد، یک روحیه پارسا و اعمال اجتماعی
[ترجمه ترگمان]زندگی کوتاه است فقط یک میوه از این زندگی terrene وجود دارد، خلق و خویی پرهیزگار و اعمال اجتماعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زمین (اسم)
ground, acre, land, earth, field, soil, vale, globe, domain, zone, terrain, territory, glebe, terrene

سرزمین (اسم)
country, region, land, soil, territory, clime, terrene

خاکی (صفت)
humble, earthly, terrestrial, earthy, mortal, dun, earthen, worldly, khaki, earthborn, mundane, tellurian, terrene

دنیوی (صفت)
terrestrial, earthy, secular, temporal, worldly, mundane, sublunar, sublunary, terrene

زمینی (صفت)
agrarian, earthly, terrestrial, territorial, earthy, geocentric, geomorphic, sublunar, sublunary, tellurian, telluric, tellurous, terrene

پیشنهاد کاربران

بپرس