terra cotta

/ˈterəˈkɑːtə//ˈterəˈkɑːtə/

معنی: سفال، قرمز مایل به قهوهای
معانی دیگر: خاک رس (به ویژه خاک سرخ که در سفالگری به کار می رود)، سفالینه، کاشی بی لعاب، گل صورت سازی، قرمز مایل به قهوه ای، سفالینه، گل صورت سازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: terra-cotta (adj.)
(1) تعریف: a hard brownish red ceramic clay, used in the making of sculpture, pottery, architectural ornaments, and building components.

(2) تعریف: a brownish red or brown-orange color.

جمله های نمونه

1. Elephants carved in wood, a bull in terra cotta.
[ترجمه گوگل]فیل‌هایی که در چوب حکاکی شده‌اند، یک گاو نر در کوتا
[ترجمه ترگمان]فیل ها در چوب، یک گاو نر در گل سفالینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Do you have the imitation terra cotta warriors of the Qin Dynasty?
[ترجمه گوگل]آیا شما جنگجویان تقلیدی از سلسله کین را دارید؟
[ترجمه ترگمان]آیا تقلید از گل سفالینه سازان سلسله کین را دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Etruscans created fine art with terra cotta, or baked clay.
[ترجمه گوگل]اتروسک ها هنرهای زیبایی را با کوتا یا خاک رس پخته ایجاد کردند
[ترجمه ترگمان](اتروسکان)ها هنر خوبی را با سفالینه لعابی یا گل پخته به وجود آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Student drawings of China's terra cotta army hung in the hallway.
[ترجمه گوگل]نقاشی‌های دانش‌آموزان از ارتش تراکوتا چین در راهرو آویزان بود
[ترجمه ترگمان]طرح های دانشجویی سی و برگ cotta چین در راهرو آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Etruscans created fine art with terra cotta, or beitbaked clay.
[ترجمه گوگل]اتروسک ها هنرهای ظریفی را با ترا کوتا یا خاک رس پخته به وجود آوردند
[ترجمه ترگمان](اتروسکان)ها هنر خوبی را با سفالینه لعابی یا گل رس می ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My soldiers began their life made out of terra cotta stone.
[ترجمه گوگل]سربازان من زندگی خود را از سنگ تراکوتا شروع کردند
[ترجمه ترگمان]سربازان من زندگی خود را از سنگ سفالی پنهان ساخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Etruscans created fine art with terra cotta, or bak baked clay.
[ترجمه گوگل]اتروسک ها هنرهای زیبایی را با ترا کوتا یا خاک رس پخته خلق کردند
[ترجمه ترگمان](اتروسکان)ها هنر خوبی را با سفالینه لعابی، و یا خاکستر داغ به وجود آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Three pit respectively denominate is 3 Terra Cotta Warriors pit.
[ترجمه گوگل]سه گودال به ترتیب 3 گودال Terra Cotta Warriors است
[ترجمه ترگمان]سه حفره به ترتیب denominate pit Warriors ۳ ۳ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We're going to see the Terra Cotta Warriors.
[ترجمه گوگل]ما به دیدن جنگجویان ترا کوتا می رویم
[ترجمه ترگمان]می خواهیم the Cotta Warriors را ببینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jim, you saw Emperor Qin's Terra Cotta Warriors last week, did not you ?
[ترجمه گوگل]جیم، شما هفته گذشته جنگجویان ترا کوتا امپراطور Qin را دیدید، نه؟
[ترجمه ترگمان]جیم، تو هفته پیش امپراطور چین Terra s را دیدی، مگر نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. LINDA: We're going to see the Terra Cotta Warriors.
[ترجمه گوگل]لیندا: ما می‌خواهیم جنگجویان ترا کوتا را ببینیم
[ترجمه ترگمان]LINDA: ما می خواهیم the Cotta Warriors را ببینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Terra Cotta Worries are beautiful and tired, but they won't die quickly.
[ترجمه گوگل]نگرانی های Terra Cotta زیبا و خسته هستند، اما به سرعت نمی میرند
[ترجمه ترگمان]ترا Cotta زیبا و خسته است، اما زود می میرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We trudged home at dusk when the city glows in burnished tones of copper and terra cotta.
[ترجمه گوگل]هنگام غروب زمانی که شهر در رنگ‌های براق مسی و تراکوتا می‌درخشد، به خانه رفتیم
[ترجمه ترگمان]هنگامی که هوا تاریک شد، وقتی شهر از تن مس و سفالینه لعابی می درخشید، به سوی خانه به راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The room itself owed much to Ixibatabian fashion, being decorated in deep reds, terra cotta, and ochre yellow.
[ترجمه گوگل]خود اتاق تا حد زیادی مدیون مد ایکسی‌باتابیان است که با رنگ‌های قرمز تیره، سفال‌کوتا و زرد اخرایی تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]خود این اتاق به سبک Ixibatabian بود که با رنگ های قرمز تیره، سفالینه لعابی و زرد رنگ تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Our kitchen tiles are made from terracotta.
[ترجمه گوگل]کاشی های آشپزخانه ما از سفالین ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]کاشی های آشپزخانه ما از سفال ساخته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. A large terracotta pot planted with Busy Lizzie provides a fiery bright red display.
[ترجمه گوگل]یک گلدان سفالی بزرگ که با Busy Lizzie کاشته شده است، یک صفحه نمایش قرمز روشن و آتشین را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]یک قابلمه بزرگ سفالی که با لیزی سرگرم کار گذاشته شده یک صفحه نمایش قرمز آتشین را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The courtyard was full of exotic plants in terracotta pots.
[ترجمه گوگل]حیاط پر از گیاهان عجیب و غریب در گلدان های سفالی بود
[ترجمه ترگمان]حیاط پر از گیاهان عجیب و غریب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Decorative rope-top edgings in terracotta contain the borders and ball-topped corner posts add an extra finishing touch.
[ترجمه گوگل]لبه های تزئینی روی طناب در سفالین حاوی حاشیه ها و ستون های گوشه ای که روی توپ قرار گرفته اند، یک لمس تکمیلی اضافه می کنند
[ترجمه ترگمان]طناب تزیینی - edgings های تزیینی در سفالینه، شامل مرزها و ایست های بازرسی که در راس آن ها قرار دارند، یک تماس نهایی اضافی را اضافه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The walls are all a warm, pale terracotta.
[ترجمه گوگل]دیوارها همگی یک سفال گرم و کم رنگ هستند
[ترجمه ترگمان]دیوارها تماما گرم و رنگ پریده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. I've painted my bedroom terracotta.
[ترجمه گوگل]من اتاق خوابم را سفالی رنگ کرده ام
[ترجمه ترگمان]اتاق خوابم را نقاشی کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. HAND-MADE, frost-proof and beautiful - Brannam Pottery's Terrachino terracotta pot.
[ترجمه گوگل]دست ساز، ضد یخ و زیبا - گلدان سفالی تراچینو Brannam Pottery
[ترجمه ترگمان]این ظروف سفالی، ضد یخ، ضد یخ و سفالی beautiful سفالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Several small terracotta birds were found with goddess idols in a shrine at Agia Triadha.
[ترجمه گوگل]چندین پرنده کوچک سفالی با بت های الهه در زیارتگاهی در Agia Triadha پیدا شد
[ترجمه ترگمان]چندین پرنده سفالی کوچک با بت ها در یک مقبره در Agia Triadha یافت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. We stock an attractive range of terracotta pots which complement the herbs very well.
[ترجمه گوگل]ما طیف جذابی از گلدان های سفالی را ذخیره می کنیم که به خوبی گیاهان را تکمیل می کند
[ترجمه ترگمان]ما طیف وسیعی از گلدان های سفالین را که به خوبی گیاهان را تکمیل می کنند، در نظر می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Stippled with terracotta markings, could anything earthly ever be so exposed?
[ترجمه گوگل]آیا با نشانه‌های سفالی، می‌توان چیزی زمینی را تا این حد در معرض دید قرار داد؟
[ترجمه ترگمان]با نشانه های terracotta هیچ چیز دنیوی ای نمی توانست در معرض دید قرار گیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Apply cream blusher in a soft terracotta shade, or powder first, then apply a powder blusher in glowing earthy tone.
[ترجمه گوگل]ابتدا رژگونه کرم را با رنگ مایل به خاکستری ملایم یا پودر بزنید، سپس یک رژگونه پودری را با رنگ خاکی درخشان بزنید
[ترجمه ترگمان]در ابتدا کرم پودر را در یک رنگ نرم سفالی، یا پودر خود بمالید و سپس پودر پودر را با صدای صاف و زمینی به کار ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. In its place, they were erecting a flamboyant, terracotta cathedral to the glory of the Prudential Insurance company.
[ترجمه گوگل]به جای آن، آنها یک کلیسای جامع پر زرق و برق و سفالین را به شکوه شرکت بیمه محتاط برپا می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در محل خود یک کلیسای جامع سفالی و سفالی را به افتخار شرکت بیمه prudential برپا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. The farms were wooden buildings on stilts, with terracotta roofs that glowed peachy-orange against the forest greenery.
[ترجمه گوگل]مزارع ساختمان‌های چوبی روی پایه‌ها بودند، با سقف‌های سفالی که به رنگ هلویی-نارنجی در برابر فضای سبز جنگل می‌درخشیدند
[ترجمه ترگمان]مزارع، ساختمان های چوبی بر روی پایه هایی بنا شده بودند، با بام های سفالی که به رنگ هلویی - نارنجی در مقابل سبزی جنگل می درخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Topped with terracotta, this is a city of true Tuscan colours.
[ترجمه گوگل]این شهر با رنگ‌های سفالی توسکانی در بالای آن قرار دارد
[ترجمه ترگمان]با سفالی، این شهر یک شهر از رنگ های واقعی (توسکان)واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Next door, Frank Dobson's modelled terracotta study for Pax is set beside the work of five other portrait painters.
[ترجمه گوگل]در همسایگی، مطالعه سفالی مدل‌سازی‌شده فرانک دابسون برای Pax در کنار آثار پنج نقاش پرتره دیگر قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در خانه بعدی \"فرانک دابسون\" در کنار محل کار وی در کنار پنج نقاش دیگر نقاشی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سفال (اسم)
shard, clay, earthenware, tile, terracotta

قرمز مایل به قهوه ای (صفت)
terracotta

تخصصی

[عمران و معماری] گل پخته - گل صورتگری - خاک پخته - سفال

انگلیسی به انگلیسی

• terra cotta is a brownish-red clay that has been baked but not glazed and that is used for making things such as flower pots and small statues.

پیشنهاد کاربران

Terracotta, also known as terra cotta or terra - cotta
hard, baked, red - brown clay
خاک رس سخت، پخته، قرمز قهوه ای
راکوتا نوعی سفال است که از رُسِ کوره پُخته شده و در مایه رنگ آجری با تِم کمی سرخ و یا رنگ سفالِ کوره رفته است.
terra - cotta tiles
terra cottaterra cotta
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/terra-cotta• https://en.wikipedia.org/wiki/Terracotta
terra cotta: سفالینه
ware: سفال
terra cotta: سفالینه
کاشی بی لعاب

بپرس