terpsichorean

/ˌtɜːrpsɪkəˈriːən//ˌtɜːpsɪkəˈriːən/

وابسته به رقص، رقصنده، رقاص، رقصگر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to dancing.
اسم ( noun )
• : تعریف: one who dances; dancer.

جمله های نمونه

1. His fiancee is a promissing young terpsichorean.
[ترجمه گوگل]نامزد او یک ترپسیکور جوان آینده دار است
[ترجمه ترگمان]نامزد او a جوان promissing است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Young lady man is a promising young terpsichorean .
[ترجمه گوگل]بانوی جوان یک ترپسیکور جوان آینده دار است
[ترجمه ترگمان]خانم جوان جوان نوید بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His fiancee is a promising young terpsichorean .
[ترجمه گوگل]نامزد او یک ترپسیکور جوان آینده دار است
[ترجمه ترگمان]نامزد او یک دختر جوان امیدوار کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The reviewers lauded the ballet troupe for its terpsichorean artistry.
[ترجمه گوگل]بازبینان گروه باله را به خاطر هنر ترپسیکورانه اش تحسین کردند
[ترجمه ترگمان]The از گروه باله برای هنرمندی terpsichorean قدردانی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is famous as a eximious terpsichorean .
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک terpsichorean eximious مشهور است
[ترجمه ترگمان]به نام a eximious معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She is a gifted terpsichorean.
[ترجمه گوگل]او یک terpsichorean با استعداد است
[ترجمه ترگمان] اون دختر باهوشی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I have a dream that I can organize Chinese artists and vocalists, musicians and terpsichorean to give Aids Benefit Concerts all over the world.
[ترجمه گوگل]من رویایی دارم که بتوانم هنرمندان و خوانندگان، نوازندگان و ترپسیکورهای چینی را سازماندهی کنم تا کنسرت های Aids Benefit را در سراسر جهان برگزار کنند
[ترجمه ترگمان]من یک رویا دارم که می توانم هنرمندان چینی و خوانندگان، موسیقی دانان و terpsichorean را سازماندهی کنم تا در سراسر جهان در کنسرت های خیریه شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of dancing

پیشنهاد کاربران

بپرس