terms of trade

جمله های نمونه

1. Nationally, unequal terms of trade between the agricultural and industrial sectors serve to subsidize manufacturing.
[ترجمه گوگل]در سطح ملی، شرایط نابرابر تجارت بین بخش‌های کشاورزی و صنعتی در خدمت یارانه دادن به تولید است
[ترجمه ترگمان]به لحاظ ملی، شرایط نابرابر تجاری بین بخش های کشاورزی و صنعتی به یارانه تولید کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This shifted the terms of trade between the manufacturing and agricultural sectors in favour of the former.
[ترجمه گوگل]این امر شرایط تجارت بین بخش های تولیدی و کشاورزی را به نفع بخش اول تغییر داد
[ترجمه ترگمان]این امر شرایط تجارت بین بخش های تولیدی و کشاورزی را به نفع دولت قبلی تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The deterioration in the domestic country's terms of trade is the essence of trade diversion.
[ترجمه گوگل]بدتر شدن شرایط تجارت کشور داخلی، جوهره انحراف تجارت است
[ترجمه ترگمان]وخامت اوضاع داخلی کشور ماهیت انحراف تجارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Kiyonga said that declining terms of trade and heavy debt service payments continued to prevent rapid economic rehabilitation.
[ترجمه گوگل]کیونگا گفت که کاهش شرایط تجارت و پرداخت بدهی های سنگین همچنان ادامه دارد تا از بازسازی سریع اقتصادی جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]Kiyonga گفت که کاهش شرایط پرداخت بدهی و بدهی سنگین به جلوگیری از توان بخشی سریع اقتصادی ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ceteris paribus, deteriorating terms of trade means that the real exchange rate value of the domestic currency will fall.
[ترجمه گوگل]بدتر شدن شرایط تجارت به معنای کاهش ارزش واقعی نرخ ارز داخلی است
[ترجمه ترگمان]Ceteris paribus، شرایط رو به وخامت تجارت به این معنا است که ارزش ارز واقعی ارز داخلی کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In 2008 the company introduced a new barter terms of trade, which increased sales revenue and profits, also strengthened the company's praseodymium neodymium oxide control of the market.
[ترجمه گوگل]در سال 2008، شرکت شرایط مبادله مبادله ای جدیدی را معرفی کرد که درآمد و سود فروش را افزایش داد و همچنین کنترل اکسید نئودیمیم پراسئودیمیوم شرکت را در بازار تقویت کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰۸، شرکت یک معامله پایاپای جدیدی را معرفی کرد که درآمد و سود فروش را افزایش داد و همچنین کنترل oxide neodymium s را در بازار تقویت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The terms of trade adjustment reflects changes in the capacity of exports to buy imports.
[ترجمه گوگل]شرایط تعدیل تجارت منعکس کننده تغییرات در ظرفیت صادرات برای خرید واردات است
[ترجمه ترگمان]شرایط تنظیم تجاری منعکس کننده تغییرات در ظرفیت صادرات به خرید واردات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It'showed the trend with the exasperate terms of trade of the developing country.
[ترجمه گوگل]این روند را با شرایط سخت تجارت کشور در حال توسعه نشان داد
[ترجمه ترگمان]این روند، روند را با خشم از دست دادن تجارت کشور در حال توسعه نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Gross Barter terms of trade is the quantity of imports divided by the quantity of exports.
[ترجمه گوگل]شرایط مبادله ناخالص مبادله ای عبارت است از مقدار واردات تقسیم بر مقدار صادرات
[ترجمه ترگمان]تولید ناخالص داخلی حجم واردات را به مقدار صادرات تقسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Self - dependence also entails setting terms of trade and deciding whom to engage in commerce.
[ترجمه گوگل]وابستگی به خود همچنین مستلزم تعیین شرایط تجارت و تصمیم گیری برای شرکت در تجارت است
[ترجمه ترگمان]وابستگی به نفس نیز مستلزم تعیین شرایط تجارت و تصمیم گیری برای شرکت در تجارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So we think in terms of trade areas or regions.
[ترجمه گوگل]بنابراین ما بر حسب مناطق یا مناطق تجاری فکر می کنیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما به لحاظ مناطق تجاری یا مناطق فکر می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Careful selection of terms of trade transactions to avoid the risk of being embodied this principle.
[ترجمه گوگل]انتخاب دقیق شرایط معاملات تجاری برای جلوگیری از خطر تجسم این اصل
[ترجمه ترگمان]انتخاب دقیق شرایط معاملات تجاری برای جلوگیری از خطر تجسم این اصل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Income terms of trade: The net barter terms of trade weighted by the volume of exports. It gives an indication of the purchasing power of exports.
[ترجمه گوگل]شرایط درآمد تجارت: شرایط خالص مبادله مبادله ای به وزن صادرات این نشان دهنده قدرت خرید صادرات است
[ترجمه ترگمان]میزان درآمد حاصل از تجارت: خالص معامله پایاپای با حجم صادرات این نشان دهنده قدرت خرید صادرات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We should like to know your terms of trade.
[ترجمه گوگل]ما باید شرایط تجارت شما را بدانیم
[ترجمه ترگمان]ما دوست داریم از اصطلاحات تجاری شما بدانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] شرایط داد و ستد
[نساجی] روابط بازرگانی
[آمار] شرایط داد و ستد

انگلیسی به انگلیسی

• prices of products exported from a country compared to the price of goods imported

پیشنهاد کاربران

terms of trade ( اقتصاد )
واژه مصوب: رابطۀ مبادله
تعریف: نسبت شاخص قیمت صادرات به شاخص قیمت واردات یک کشور
رابطه مبادله

بپرس