terminus

/ˈtɜːrmɪnəs//ˈtɜːmɪnəs/

معنی: پایانه، ایستگاه نهایی
معانی دیگر: ته، نوک، پایانجا، پایانگاه، انتها، آخر، حد، مرز، ستون مرزنما، علامت مشخص کننده ی حدود و ثغور، مقصد، هدف، (انگلیس - اتوبوس و ترن و غیره) ترمینال، آخر خط، ایستگاه آخر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: termini, terminuses
(1) تعریف: the end or final point of something.
مشابه: end, last, terminal

(2) تعریف: the point at which something, such as an endeavor, aims; goal.
مشابه: end

(3) تعریف: the end of a railway line, trolley line, or bus route.
مشابه: terminal

(4) تعریف: a spatial limit or boundary.
مشابه: end

جمله های نمونه

1. the terminus of a glacier
پایانگاه یک یخرود

2. the terminus of a peninsula
ته یک شبه جزیره

3. We arrived at the terminus.
[ترجمه گوگل]به پایانه رسیدیم
[ترجمه ترگمان]به ایستگاه رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. How much to the terminus, please?
[ترجمه گوگل]لطفا به پایانه چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]چه قدر به ایستگاه راهه، لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Every one could hop out,(Sentence dictionary)it's the terminus.
[ترجمه گوگل]هرکسی می‌تواند بیرون بزند، (فرهنگ جملات) این پایانه است
[ترجمه ترگمان]هر کسی می تواند به بیرون بپرد، (فرهنگ لغت جملات)پایانه پایانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And you men and half of Terminus as well are just as bad.
[ترجمه گوگل]و شما مردان و نیمی از ترمینوس نیز به همان اندازه بد هستید
[ترجمه ترگمان]و شماها و نصفی از ترمینوس، به همون اندازه هم بد هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Ferry terminus with double-deckers and the North Euston Hotel in the background.
[ترجمه گوگل]پایانه فری با دو طبقه و هتل نورث یوستون در پس‌زمینه
[ترجمه ترگمان]پایانه Ferry با دو - و هتل Euston شمالی در پس زمینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The next time I noticed was at the terminus where he was pretending to direct the buses.
[ترجمه گوگل]دفعه بعد که متوجه شدم در پایانه ای بود که او وانمود می کرد اتوبوس ها را هدایت می کند
[ترجمه ترگمان]دفعه بعد من متوجه شدم که او دارد وانمود می کند که اتوبوس ها را هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We are talking about a terminus in the heart of a great city and some proper consideration should be given to that.
[ترجمه گوگل]ما در مورد پایانه ای در قلب یک شهر بزرگ صحبت می کنیم و باید به آن توجه درستی کرد
[ترجمه ترگمان]ما در مورد یک پایانه در قلب یک شهر بزرگ صحبت می کنیم و باید به آن توجه داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Absence of the carboxy terminus of dystrophin is associated with severe phenotypes in most muscular dystrophy patients.
[ترجمه گوگل]عدم وجود انتهای کربوکسی دیستروفین با فنوتیپ های شدید در اکثر بیماران دیستروفی عضلانی همراه است
[ترجمه ترگمان]عدم وجود پایانه terminus carboxy با phenotypes شدید در اغلب بیماران سرطانی در ارتباط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It now formed a terminus and for the final two miles to Bishop's Castle the train had to reverse.
[ترجمه گوگل]اکنون یک پایانه تشکیل شده بود و برای دو مایلی آخر تا قلعه اسقف، قطار باید به عقب برود
[ترجمه ترگمان]اکنون یک پایانه و برای دو مایل آخر به قلعه اسقفی اسقف شده بود که قطار مجبور شده بود معکوس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The blast at the Sealdah railway terminus in central Calcutta occurred during the evening rush hour.
[ترجمه گوگل]انفجار در پایانه راه آهن سیالدا در مرکز کلکته در ساعات شلوغی عصر رخ داد
[ترجمه ترگمان]انفجار در ایستگاه راه آهن Sealdah در مرکز کلکته در طی ساعت شلوغی عصرگاهی رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Above: South Shore terminus with four Dreadnoughts in line abreast, demonstrating their legendary capacity to absorb crowds.
[ترجمه گوگل]در بالا: پایانه ساحل جنوبی با چهار Dreadnought در کنار هم، که ظرفیت افسانه‌ای آنها را برای جذب جمعیت نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]بالا: پایانه ساحل جنوبی با چهار Dreadnoughts در خط کنار، نشان دادن ظرفیت افسانه ای خود برای جذب جمعیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Your grandparents left for Terminus a few months back in my time and since then I have suffered a rather inconvenient paralysis.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ و مادربزرگ شما چند ماه پیش در زمان من به ترمینوس رفتند و از آن زمان به بعد من دچار فلج نسبتاً ناخوشایندی شدم
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگ ها و مادر بزرگ شما چند ماه پس از این چند ماه به این نتیجه رسیده اند و از آن زمان به بعد دچار فلج نسبتا نامناسب شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The least defined regions are residues 1-4 at the N terminus of CyP and the loop composed of CyP residues 41-4
[ترجمه گوگل]کمترین مناطق تعریف شده باقیمانده های 1-4 در انتهای N CyP و حلقه متشکل از باقی مانده های CyP 41-4 هستند
[ترجمه ترگمان]حداقل مناطق تعریف شده، باقی مانده ۱ - ۴ در پایانه پایانه N of و حلقه متشکل از باقی مانده CyP ۴۱ - ۴ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پایانه (اسم)
terminus

ایستگاه نهایی (اسم)
terminal, terminus

تخصصی

[ریاضیات] ایستگاه نهائی، پایانه

انگلیسی به انگلیسی

• roman god presiding over landmarks and boundaries
last station, terminal; end, term (latin)
a terminus is a place where trains or buses begin or end their journeys.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: The final destination or goal of a journey 🚉
🔍 مترادف: End - point
✅ مثال: The train finally arrived at its terminus after a long journey.
نقطۀ پایانی در مکان یا زمان
نقطۀ پایانی

بپرس