terminology

/ˌtərməˈnɑːlədʒi//ˌtɜːmɪˈnɒlədʒi/

معنی: واژگان، مجموعه اصطلاحات، کلمات فنی، لفظ گذاری، اصطلاحات علمی یافنی
معانی دیگر: اصطلاحات (ویژه ی دانش بخصوص)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: terminologies
مشتقات: terminological (adj.), terminologically (adv.), terminologist (n.)
(1) تعریف: the specialized vocabulary and expressions used in a particular field or subject; nomenclature.
مشابه: cant, lexicon

- This course introduces the student to the most important concepts and terminology of the field of economics.
[ترجمه گوگل] این دوره دانشجو را با مهمترین مفاهیم و اصطلاحات رشته اقتصاد آشنا می کند
[ترجمه ترگمان] این درس دانش آموزان را به مهم ترین مفاهیم و اصطلاحات حوزه اقتصاد معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the study of such vocabulary and verbal usages.

جمله های نمونه

1. scientific terminology
واژگان علمی

2. He particularly criticized the terminology in the document.
[ترجمه گوگل]او به ویژه از اصطلاحات موجود در سند انتقاد کرد
[ترجمه ترگمان]او به ویژه از اصطلاحات در این سند انتقاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The article uses rather specialized musical terminology.
[ترجمه گوگل]این مقاله از اصطلاحات نسبتاً تخصصی موسیقی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله از اصطلاحات موسیقی تخصصی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's couched in such very user-unfriendly terminology.
[ترجمه گوگل]آن را در چنین اصطلاحات بسیار غیر دوستانه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]در آن اصطلاحات بسیار غیر دوستانه ای ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The outer walls, in building terminology, are "double skin".
[ترجمه گوگل]دیوارهای بیرونی، در اصطلاح ساختمان، "دو پوسته" هستند
[ترجمه ترگمان]دیواره ای بیرونی، در اصطلاح ساختمان، \"پوست دوگانه\" هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The exact terminology eludes me for the moment.
[ترجمه گوگل]اصطلاحات دقیق فعلاً از من دوری می‌کنند
[ترجمه ترگمان]کلمات دقیق برای لحظه ای از من دوری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In biological terminology life is divided into two groups: plants and animals.
[ترجمه گوگل]در اصطلاح زیست شناسی زندگی به دو گروه گیاهان و حیوانات تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]در فرهنگ لغت بیولوژیکی به دو گروه تقسیم می شود: گیاهان و حیوانات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is considerable imprecision in the terminology used.
[ترجمه گوگل]عدم دقت قابل توجهی در اصطلاحات استفاده شده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]عدم دقت قابل توجهی در اصطلاح مورد استفاده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The disagreement arose over a difference use of terminology.
[ترجمه گوگل]اختلاف نظر بر سر استفاده متفاوت از اصطلاحات به وجود آمد
[ترجمه ترگمان]اختلاف نظر بر سر استفاده از اصطلاحات مختلف مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many would beg to differ with his terminology.
[ترجمه گوگل]خیلی ها التماس می کنند که با اصطلاحات او متفاوت باشند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها با اصطلاحات او فرق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To employ Popper's terminology, it is to move from the world of subjective knowledge to the world of objective knowledge.
[ترجمه گوگل]برای استفاده از اصطلاحات پوپر، حرکت از دنیای دانش ذهنی به دنیای دانش عینی است
[ترجمه ترگمان]برای استفاده از واژگان Popper، حرکت از دنیای دانش ذهنی تا دنیای دانش عینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Research expanded; neural net-work terminology came into its own.
[ترجمه گوگل]تحقیقات گسترش یافت؛ اصطلاحات شبکه عصبی خودش را پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات گسترش یافت؛ اصطلاحات شبکه عصبی - کار به خودی خود مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The consequence in the terminology of Berle and Means is that there is a separation between ownership and control.
[ترجمه گوگل]نتیجه در اصطلاح Berle و Means این است که بین مالکیت و کنترل جدایی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه در اصطلاح of و مینز این است که تفکیک بین مالکیت و کنترل وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Even more bizarre was the terminology the firm used to describe its internal problems.
[ترجمه گوگل]حتی عجیب تر از آن، اصطلاحی بود که شرکت برای توصیف مشکلات داخلی خود استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]حتی بیش از اندازه bizarre واژه ای بود که شرکت برای توصیف مشکلات داخلی آن استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

واژگان (اسم)
terminology, vocabulary

مجموعه اصطلاحات (اسم)
terminology

کلمات فنی (اسم)
terminology

لفظ گذاری (اسم)
terminology

اصطلاحات علمی یا فنی (اسم)
terminology

تخصصی

[ریاضیات] اطلاحات علمی یا فنی، اصطلاحات، اصطلاح، مجموعه ی اصطلاحات
[پلیمر] اصطلاح شناسی

انگلیسی به انگلیسی

• nomenclature, study of names and terms
the terminology of a subject is the set of special words and expressions used in connection with it.

پیشنهاد کاربران

دانشواژه شناسی
اصطلاح تخصصی - شناسی
1 - علم اصطلاح شناسی 2 - واژه شناسی
اِصطلاح شناسی
علم اصطلاحات
تِرمینولوژی
اصطلاحا
اصطلاح تخصصی
The word “terminology” is a noun that refers to the body of terms used with a particular technical application in a subject of study, profession, et. It can also refer to the study of such terms and their use.
...
[مشاهده متن کامل]

اصطلاح شناسی، ترم شناسی، تِرمینولوژی یا تِرم یک کلمه کلی است که به گروهی از واژه های تخصصی یا معانی تخصصی در یک حوزه به خصوص اشاره دارد. اصطلاح شناسی همچنین آن اصطلاح ها، و نحوه استفاده از آن ها را مطالعه و بررسی می کند. به اصطلاح شناسی علم اصطلاحات هم می گویند.
به مجموعه اصطلاحاتی اطلاق می شود که با یک کاربرد فنی خاص در یک موضوع تحصیلی، حرفه ای و غیره استفاده می شود. همچنین می توان به بررسی این گونه اصطلاحات و کاربرد آنها اشاره کرد.
“The terminology of semiotics. ”
“Specialized terminologies for higher education. ”

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Terminology
terminology ( اصطلاح شناسی )
واژه مصوب: واژه گزینی
تعریف: فعالیتی نظام مند شامل گردآوری و توصیف و پردازش و ارائة مفاهیم و استانداردسازی و معادل یـابی برای آنها
واژه شناسی ، واژگان تخصصی
برابر پارسی آن ( دانشواژه شناسی ) می شود.
لغات تخصصی
واژگان ، اصطلاحات
واژگان شناسی ، اصطلاح شناسی
واژه گزینی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس