terminating

/ˈtɜːrməˌnetɪŋ//ˈtɜːmɪneɪtɪŋ/

پایان دار، پایان بخش

جمله های نمونه

1. Named after Schwarzenegger for his terminating exploits, the big, strong tabby fell to an unseen swift car bumper blow.
[ترجمه گوگل]این تابی بزرگ و قوی که از شوارتزنگر به‌خاطر کارهای پایان‌دهنده‌اش نام‌گذاری شد، در اثر ضربه‌ی سریع و نادیده‌ای به سپر ماشین افتاد
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که for terminating his، Schwarzenegger شد، تبی قوی و قوی همچون سپر ماشینی دیده شد که به سرعت منفجر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. From above, the sandstone looks like solid rock, terminating at a 20-foot cliff.
[ترجمه گوگل]از بالا، ماسه سنگ مانند سنگ جامد به نظر می رسد که به یک صخره 20 فوتی ختم می شود
[ترجمه ترگمان]از بالا، صخره ها مثل سنگ جامد به نظر می رسند، و به یک صخره ۲۰ متری منتهی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We need some notation for terminating the binary description of a number.
[ترجمه گوگل]برای پایان دادن به توصیف دودویی یک عدد به مقداری نماد نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]ما به یک نماد برای خاتمه دادن به توصیف دودویی یک عدد نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, some skins had long side-burns terminating at the lower jaw.
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از پوست ها سوختگی های جانبی طولانی داشتند که به فک پایین ختم می شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، بعضی از مشک های دریده بودند که به فک اسفل و پایین منتهی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tasks of selecting, evaluating, rewarding, and even terminating subordinates are essential ingredients of position power.
[ترجمه گوگل]وظایف انتخاب، ارزیابی، پاداش و حتی خاتمه دادن به زیردستان اجزای اساسی قدرت موقعیت هستند
[ترجمه ترگمان]وظایف انتخاب، ارزیابی، پاداش دادن و حتی پایان دادن به زیردستان، اجزای ضروری قدرت موقعیت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, the court did restrain Virgin from terminating or altering the terms of Fields's service agreements.
[ترجمه گوگل]با این حال، دادگاه ویرجین را از فسخ یا تغییر شرایط قراردادهای خدمات فیلدز منع کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، دادگاه مریم عذرا را از خاتمه دادن یا تغییر شرایط توافق نامه های خدمات فیلدز منع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Note that the terminating controls are correctly placed outside the tabbed pane, in the lower right.
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که کنترل‌های پایان‌دهنده به درستی در خارج از صفحه زبانه‌ها در پایین سمت راست قرار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که کنترل های خاتمه دهی به درستی خارج از شیشه tabbed، در سمت راست پایین قرار داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Terminating a job after a certain time, or after other criteria are met, usually involves having one process to run the job and another to monitor the completion criteria.
[ترجمه گوگل]خاتمه دادن به یک کار پس از یک زمان معین، یا پس از برآورده شدن سایر معیارها، معمولاً شامل داشتن یک فرآیند برای اجرای کار و دیگری برای نظارت بر معیارهای تکمیل است
[ترجمه ترگمان]تعیین یک شغل پس از یک زمان خاص، یا پس از انجام معیارهای دیگر، معمولا شامل داشتن یک فرآیند برای اداره کار و دیگری برای نظارت بر معیارهای تکمیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Terminating the unimplemented credit line according to the covenants and provisions.
[ترجمه گوگل]خاتمه خط اعتباری اجرا نشده طبق میثاق ها و مفاد
[ترجمه ترگمان]خط اعتباری unimplemented را مطابق با covenants و مفاد قرارداد ببندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Article 40 While terminating a juristic person shall discontinue all activities except for liquidation by law.
[ترجمه گوگل]ماده 40 : شخص حقوقی در حین فسخ از کلیه فعالیتهای خود بجز انحلال به موجب قانون منصرف می شود
[ترجمه ترگمان]ماده ۴۰ در حالی که به یک فرد juristic خاتمه می دهد همه فعالیت ها را به جز برای از بین بردن قانون متوقف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Other conditions include NYSE terminating its merger agreement with Deutsche Boerse and the NYSE board approving the Nasdaq/ICE offer.
[ترجمه گوگل]سایر شرایط شامل فسخ قرارداد ادغام NYSE با Deutsche Boerse و تصویب پیشنهاد Nasdaq/ICE توسط هیئت مدیره NYSE است
[ترجمه ترگمان]شرایط دیگر شامل NYSE به توافق merger با آلمان Boerse و تخته NYSE برای پیشنهاد Nasdaq \/ ICE است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this interim phase, the process state is terminating and a "process terminating" event (4200 is written.
[ترجمه گوگل]در این مرحله میانی، وضعیت فرآیند در حال خاتمه است و یک رویداد "پایان فرآیند" (4200 نوشته می شود
[ترجمه ترگمان]در این مرحله موقتی، وضعیت فرآیند به پایان رسیده و \"خاتمه دادن به\" رویداد \" ۴۲۰۰ خط می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Congress is considering terminating the Apollo program, and discontinuing all missions after Apollo 1
[ترجمه گوگل]کنگره در نظر دارد برنامه آپولو را خاتمه دهد و تمام ماموریت ها را پس از آپولو 1 متوقف کند
[ترجمه ترگمان]کنگره در نظر دارد به برنامه آپولو پایان دهد و بعد از (آپولو ۱)همه ماموریت ها را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "People are terminating their contracts with Lehman, " said Robert G. Pickel, chief executive of the association. "People are trying to close those positions and come up with values. "
[ترجمه گوگل]رابرت جی پیکل، مدیر اجرایی انجمن گفت: «مردم قراردادهای خود را با لیمن فسخ می کنند مردم در تلاشند تا این مواضع را ببندند و به ارزش‌ها برسند »
[ترجمه ترگمان]روبرت جی می گوید: \" مردم به قراردادهای خود با لمان پایان می دهند \" Pickel، مدیر اجرایی این اتحادیه، گفت: \" مردم می کوشند تا این پست ها را ببندند و با ارزش ها بیایند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In this event, the terminating shareholder in the liquidation.
[ترجمه گوگل]در این صورت، سهامدار خاتمه یافته در انحلال
[ترجمه ترگمان]در این رویداد، پایان دادن به سهام داران در انحلال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] ختم کردن، خروجی گرفتن
[نساجی] انتهایی - پایانی
[ریاضیات] پایاندار، محدود، مختوم

پیشنهاد کاربران

فسخ قرارداد
اتمام، به نتیجه رساندن
خاتمه دادن

بپرس