teratoma


(غده ی حاوی بافت های جنینی مانند مو و دندان) دیو آمو، تراتوم، تومور متشکله از انساج مختلف جنینی

جمله های نمونه

1. Methods Clinical data of nine children with gastric teratoma were retrospectively analyzed in hospitalization from 1986 to 2002 period.
[ترجمه گوگل]MethodsClinical داده های نه کودک مبتلا به تراتوم معده در بستری شدن در بیمارستان از سال 1986 تا 2002 دوره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش های موجود در داده های بالینی نه کودک مبتلا به teratoma، در دوره بستری از ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۲ آنالیز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The benign teratoma as seen from pathological reports with upward AFP, should be checked very carefully to assure there were endodermal sinus tissue in teratoma tissues or not.
[ترجمه گوگل]تراتوم خوش خیم همانطور که از گزارش های پاتولوژیک با AFP رو به بالا مشاهده می شود، باید به دقت بررسی شود تا اطمینان حاصل شود که بافت سینوس اندودرمی در بافت های تراتوم وجود دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]The مهربان همانطور که از گزارش ها pathological با خبرگزاری فرانسه دیده شد، باید با دقت بررسی شود تا اطمینان حاصل شود که بافت سینوس در بافت teratoma وجود دارد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This neoplasm microscopically contained mainly teratoma, but areas of embryonal carcinoma were also present.
[ترجمه گوگل]این نئوپلاسم از نظر میکروسکوپی عمدتاً حاوی تراتوم بود، اما مناطقی از کارسینوم جنینی نیز وجود داشت
[ترجمه ترگمان]این مقدار از microscopically عمدتا teratoma است، اما مناطق of embryonal نیز وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Result To study patients, 20 immature teratoma (IT), 11 endodermal sinus tumor, 8 dysgerminoma, 6 mixed germ cell tumors.
[ترجمه گوگل]نتایج برای بیماران مورد مطالعه، 20 تراتوم نابالغ (IT)، 11 تومور سینوس انددرمال، 8 تومور دیس ژرمینوما، 6 تومور سلول زایای مخلوط
[ترجمه ترگمان]نتیجه برای مطالعه بیماران، ۲۰ teratoma نابالغ (IT)، ۱۱ endodermal sinus، ۸ dysgerminoma و ۶ تومور بافت میکروب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are four histological subtypes of nasopharyngeal teratomas –dermoid, teratoid, true teratoma, and epignathic – of which the dermoid subtype comprises the majority.
[ترجمه گوگل]چهار زیرگروه بافتی از تراتوم های نازوفارنکس وجود دارد - درموئید، تراتوئید، تراتوم واقعی و اپیگناتیک - که زیرگروه درموئید اکثریت آنها را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]چهار نوع فرعی بافتی بافتی از nasopharyngeal teratomas - dermoid، teratoid، teratoma حقیقی و epignathic - وجود دارد که شامل اکثریت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Here is a testicular neoplasm that is teratoma, but embryonal carcinoma and seminoma were found microscopically.
[ترجمه گوگل]در اینجا یک نئوپلاسم بیضه است که تراتوم است، اما کارسینوم و سمینوم جنینی در میکروسکوپی یافت شد
[ترجمه ترگمان]در اینجا از neoplasm testicular استفاده شده است که teratoma است، اما embryonal embryonal و seminoma از طریق میکروسکوپی پیدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Spontaneous rupture of a huge mediastinal teratoma into the pleural cavity causing dyspnea is rare. A 14-year-old female presented with acute onset of severe chest pain, chills, fever, and dyspnea.
[ترجمه گوگل]پارگی خودبخودی تراتوم بزرگ مدیاستن به داخل حفره پلور که باعث تنگی نفس می شود، نادر است یک خانم 14 ساله با شروع حاد درد شدید قفسه سینه، لرز، تب و تنگی نفس مراجعه کرد
[ترجمه ترگمان]گسیختگی Spontaneous یک mediastinal بزرگ در حفره pleural که باعث ایجاد dyspnea می شود، نادر است یک زن ۱۴ ساله با هجوم شدید درد قفسه سینه، لرز، تب، و dyspnea مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Since the mediastinal teratoma has no specific symptoms, its definite diagnosis is difficult before surgical intervention.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که تراتوم مدیاستن علائم خاصی ندارد، تشخیص قطعی آن قبل از مداخله جراحی مشکل است
[ترجمه ترگمان]از آنجایی که the teratoma هیچ نشانه خاصی ندارد، تشخیص قطعی آن قبل از مداخله جراحی دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The residual cells were able to form teratoma at the injection site, and mature endoderm, mesoderm and ectoderm tissues could be found in teratoma tissues.
[ترجمه گوگل]سلول‌های باقی‌مانده قادر به تشکیل تراتوم در محل تزریق بودند و بافت‌های بالغ آندودرم، مزودرم و اکتودرم در بافت‌های تراتوم یافت می‌شوند
[ترجمه ترگمان]سلول های باقیمانده قادر به تشکیل teratoma در محل تزریق بودند و endoderm بالغ، مزودرم و اکتودرم ectoderm را می توان در بافت های teratoma یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Since mediastinal teratoma has no specific symptoms, its definite diagnosis is difficult before surgical intervention.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که تراتوم مدیاستن علائم خاصی ندارد، تشخیص قطعی آن قبل از مداخله جراحی مشکل است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که mediastinal teratoma هیچ نشانه خاصی ندارد، تشخیص قطعی آن قبل از مداخله جراحی دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A primary retroperitoneal teratoma a relatively rare disease in adults.
[ترجمه گوگل]تراتوم خلفی صفاقی اولیه یک بیماری نسبتا نادر در بزرگسالان است
[ترجمه ترگمان]A اولیه یک بیماری نسبتا نادر در بزرگسالان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is embryonal carcinoma mixed with teratoma.
[ترجمه گوگل]این کارسینوم جنینی مخلوط با تراتوم است
[ترجمه ترگمان]این یک carcinoma است که با teratoma مخلوط شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The accurate rate of frozen section for adolescent teratoma is lower.
[ترجمه گوگل]میزان دقیق برش منجمد برای تراتوم نوجوانان کمتر است
[ترجمه ترگمان]میزان دقیق مقطع یخ زده برای teratoma نوجوان کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

دگردیس تود ( اسم ) : تودینه ای ( به ویژه در تخمدان یا بیضه ) که از بافتی تشکیل شده است که معمولاً در آن قسمت از بدن یافت نمی شود.
تومور مرکب بیضه

بپرس