teratoid


(زیست شناسی) ناقص الخلقه، دیو دیس

جمله های نمونه

1. "But it looks like a teratoid," he said.
[ترجمه گوگل]او گفت: «اما شبیه تراتوئید است
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" اما مانند یک teratoid به نظر می رسد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusion:MRI is the best detecting method for teratoid tumors which can provide more details than other imaging findings.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: MRI بهترین روش تشخیص تومورهای تراتوئید است که می تواند جزئیات بیشتری را نسبت به سایر یافته های تصویربرداری ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: MRI بهترین روش تشخیص تومورهای teratoid است که می توانند جزییات بیشتری نسبت به یافته های تصویربرداری دیگر ارایه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. RESULTS: There were good results after benign teratoid tumor extrated or combined lobectomy or decortication .
[ترجمه گوگل]نتایج: نتایج خوبی پس از خارج کردن تومور تراتوئید خوش خیم یا لوبکتومی یا دکورتیکاسیون ترکیبی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]نتایج: نتایج خوبی بعد از تومور خوش خیم tumor و یا ترکیب lobectomy یا decortication وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods:The clinical date, pathological and imaging findings of teratoid tumors proved surgically and pathologically in 12 cases were analyzed retrospectively.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: تاریخ بالینی، یافته‌های پاتولوژیک و تصویربرداری تومورهای تراتوئید از نظر جراحی و پاتولوژی در 12 مورد به صورت گذشته‌نگر بررسی شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: تاریخ بالینی، یافته های بیمارگونه و تصویربرداری از تومورهای سرطانی، که در عرض ۱۲ مورد با دقت مورد بررسی قرار گرفته بودند، مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are four histological subtypes of nasopharyngeal teratomas –dermoid, teratoid, true teratoma, and epignathic – of which the dermoid subtype comprises the majority.
[ترجمه گوگل]چهار زیرگروه بافتی از تراتوم های نازوفارنکس وجود دارد - درموئید، تراتوئید، تراتوم واقعی و اپیگناتیک - که زیرگروه درموئید اکثریت آنها را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]چهار نوع فرعی بافتی بافتی از nasopharyngeal teratomas - dermoid، teratoid، teratoma حقیقی و epignathic - وجود دارد که شامل اکثریت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To investigate clinicopathological and immunohistochemical features of 31 cases of oral teratoid cyst.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی های بالینی آسیب شناسی و ایمونوهیستوشیمی 31 مورد کیست تراتوئید دهان
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ویژگی های clinicopathological و immunohistochemical ۳۱ مورد کیست teratoid شفاهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having a visible developmental deformity

پیشنهاد کاربران

Teratoid /ˈtɛrəˌtɔɪd/ ( adj - biology ) – meaning:
resembling a monster, malformed, or abnormal, typically in a biological context like tumors or developmental abnormalities. It's derived from the Greek word "teratos" meaning "monster" or "abnormal prodigy". In medical terms, it can also refer to a teratoma, a type of tumor containing different types of tissue.
...
[مشاهده متن کامل]

شبیه یک هیولا، ( معمولاً در زمینه های بیولوژیکی مانند تومورها یا ناهنجاری های رشدی ) بدشکل یا غیرطبیعی. این کلمه از کلمه یونانی "teratos" به معنای "هیولا" یا "اعجوبه غیرطبیعی" گرفته شده است. در اصطلاح پزشکی، می تواند به تراتوم، نوعی تومور حاوی انواع مختلف بافت، نیز اشاره داشته باشد.
Example 1 👇
The goggles gave his eyes a comical, teratoid largeness, like that of a bug or a puppet.
عینک ایمنی ( شنا، غواصی، اسکی ) چشماش رو به بزرگی چشم یک هیولا می کرد و حالت خنده داری مثل چشم یک حشره یا عروسک رو به چشماش می داد.
Example 2 👇
The newly discovered microorganism was described as teratoid for its bulging, asymmetrical shape.
این میکروارگانیسم تازه کشف شده به دلیل شکل برآمده و نامتقارنش به عنوان گونه ی غیر طبیعی توصیف شد.
Example 3 👇
The teratoid growth was removed during surgery.
زائده توموری طی عمل جراحی برداشته شد.

teratoid
منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/teratoid

بپرس