tepid

/ˈtepəd//ˈtepɪd/

معنی: نیم گرم، ولرم
معانی دیگر: سست

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: tepidly (adv.), tepidity (n.), tepidness (n.)
(1) تعریف: somewhat warm; lukewarm.
مترادف: lukewarm, warmish
مشابه: mild, moderate, temperate

- By the time I had a chance to drink my tea, it was tepid.
[ترجمه گوگل] زمانی که فرصتی برای نوشیدن چای پیدا کردم، هوا ولرم شده بود
[ترجمه ترگمان] وقتی فرصتی برای نوشیدن چای و نوشیدن چای به دست آوردم، الکلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Use tepid water to get out the stain; using hot or cold will only set it.
[ترجمه گوگل] برای از بین بردن لکه از آب ولرم استفاده کنید استفاده از گرم یا سرد فقط آن را تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان] برای بیرون آوردن لکه از آب ولرم استفاده کنید؛ با استفاده از گرم یا سرد فقط آن را تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: lacking enthusiasm or passion.
متضاد: enthusiastic, passionate, rip-roaring

- The audience gave the show a tepid response.
[ترجمه گوگل] تماشاگران به نمایش پاسخ ملایمی دادند
[ترجمه ترگمان] حضار واکنش خوبی نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- These kids have only a tepid interest poetry.
[ترجمه گوگل] این بچه ها فقط یک شعر کم علاقه دارند
[ترجمه ترگمان] این کودکان فقط یک شعر جالب توجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. tepid water
آب ولرم

2. The critics's reaction to the film was rather tepid.
[ترجمه گوگل]واکنش منتقدان به فیلم نسبتاً ملایم بود
[ترجمه ترگمان]واکنش منتقدان به این فیلم بسیار کم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I got a tepid response to my suggestion that we should start work earlier.
[ترجمه گوگل]من به پیشنهادم که باید زودتر کار را شروع کنیم، پاسخ ملایمی دریافت کردم
[ترجمه ترگمان]من واکنش خوبی به پیشنهاد من دریافت کردم که باید زودتر کار را شروع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Leave for half an hour before rinsing with tepid water. Spread on slices of cooling cucumber or cold bags.
[ترجمه گوگل]بگذارید نیم ساعت بماند و سپس با آب ولرم بشویید روی برش های خیار خنک کننده یا کیسه های سرد بمالید
[ترجمه ترگمان]قبل از شستشو با آب ولرم، نیم ساعت وقت بگذارید تکه های خیار سرد شده و یا کیسه های یخ را پخش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My first tepid foray into activism was the Pillbox Hat Incident.
[ترجمه گوگل]اولین حمله تلخ من به کنشگری، حادثه کلاه Pillbox بود
[ترجمه ترگمان]اولین تاخت و تاز tepid من به فعالیت ها، حادثه pillbox Hat بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Unfortunately for Mr Wilson, that comeback will be tepid - and probably hardly noticeable until after next year's gubernatorial election.
[ترجمه گوگل]متأسفانه برای آقای ویلسون، این بازگشت کم خواهد بود - و احتمالاً تا پس از انتخابات فرمانداری سال آینده به سختی قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]متاسفانه برای آقای ویلسون، بازگشت دوباره کم خواهد بود - و احتمالا تا بعد از انتخابات gubernatorial سال آینده کم تر قابل توجه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Relax for fifteen minutes, then rinse off with tepid water.
[ترجمه گوگل]به مدت پانزده دقیقه استراحت کنید، سپس با آب ولرم بشویید
[ترجمه ترگمان]برای ۱۵ دقیقه آرام باشید، سپس با آب ولرم بشویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The water was tepid.
[ترجمه گوگل]آب ولرم بود
[ترجمه ترگمان]آب ولرم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Allow to cool until tepid. Cut the mangoes in half and scoop out the flesh with a metal spoon.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید خنک شود تا ولرم شود انبه ها را از وسط نصف کنید و گوشت آن را با قاشق فلزی جدا کنید
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید تا دمای سرد سرد شود انبه را نصف کنید و گوشت را با قاشق فلزی بیرون بیاورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Suavely, I propagate in the tepid pipes and filters of the air-conditioning.
[ترجمه گوگل]در لوله های ولرم و فیلترهای تهویه مطبوع تکثیر می کنم
[ترجمه ترگمان]من در میان لوله ها و فیلترهای هوای تهویه هوا پخش می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The tepid federal response to the assault and murder of civil rights workers engaged in nonviolent activities fomented distrust.
[ترجمه گوگل]واکنش ملایم فدرال به حمله و قتل کارکنان حقوق مدنی که در فعالیت‌های غیرخشونت‌آمیز شرکت داشتند، بی‌اعتمادی را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]واکنش شدید دولت فدرال به این حمله و قتل فعالان حقوق مدنی که در فعالیت های غیرخشونت آمیز نقش دارند، عدم اعتماد را تحریک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On the tray were a jug of tepid water, a plate of raw bloody meat and two mouldy lemons.
[ترجمه گوگل]روی سینی یک کوزه آب ولرم، یک بشقاب گوشت خام خونی و دو لیمو کپک زده بود
[ترجمه ترگمان]روی سینی، یک پارچ آب ولرم، یک بشقاب گوشت خام و دو لیمو کپک زده قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He soaked a handkerchief in some tepid water and wiped her forehead.
[ترجمه گوگل]دستمالی را در مقداری آب ولرم خیس کرد و پیشانی او را پاک کرد
[ترجمه ترگمان]دستمالش را خیس کرد و پیشانی اش را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Leave for half an hour before rinsing with tepid water.
[ترجمه گوگل]بگذارید نیم ساعت بماند و سپس با آب ولرم بشویید
[ترجمه ترگمان]قبل از شستشو با آب ولرم، نیم ساعت وقت بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیم گرم (صفت)
hypothermal, lukewarm, tepid

ولرم (صفت)
lukewarm, tepid

انگلیسی به انگلیسی

• warm, lukewarm
a tepid liquid is slightly warm.
a tepid feeling or reaction lacks enthusiasm.

پیشنهاد کاربران

ولرم و نیم گرم، خیلی داغ نیست و از دهن افتاده
This tea is tepid
not very good or strong
صفت
نه خیلی خوب یا قوی، متوسط
The market's tepid finish was partly due to fourth - quarter earnings falling short of Wall Street's expectations
They are struggling to boost profits amid tepid sales
...
[مشاهده متن کامل]

His solo work has been met with a tepid response
But Wednesday's data painted a more tepid picture about the economy

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/tepid
( تخصصی حسابداری ) کم، ضعیف، اندک
بی رمق
۱ - ولرم
Lukewarm
Slightly/moderately warm
۲ - بی میل، بی علاقه، سست
Halfhearted
• Anything less than wild enthusiasm
. will be reviewed as tepid

بپرس