tensive

/ˈtensɪv//ˈtensɪv/

معنی: سفت کننده، کشیدنی، سفت شونده، کشیده شدنی، وخیم شونده
معانی دیگر: وابسته به یا موجب تنش یا کشش، تنش انگیز، کششی، کشش آور

جمله های نمونه

1. Theory and research are followed by tensive discussion and application of the material studied.
[ترجمه گوگل]تئوری و تحقیق با بحث فشرده و کاربرد مطالب مورد مطالعه دنبال می شود
[ترجمه ترگمان]پس از آن بحث و بررسی tensive مورد بررسی قرار گرفت و کاربرد مطالب مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My hyper - tensive patient had stopped her diuretic on the advice of an Internet chat room.
[ترجمه گوگل]بیمار پرفشار من به توصیه اتاق گفتگوی اینترنتی دیورتیک خود را قطع کرده بود
[ترجمه ترگمان]بیمار فوق - من ادرار آور خود را بر روی توصیه یک اتاق گپ اینترنتی متوقف کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At precent, the tensive status of the relationship between hospital and patients has negative effects on medical quality and development.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، وضعیت پرتنش رابطه بین بیمارستان و بیماران اثرات منفی بر کیفیت و توسعه پزشکی دارد
[ترجمه ترگمان]در precent، وضعیت tensive رابطه بین بیمارستان و بیماران دارای اثرات منفی بر کیفیت و توسعه پزشکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gold metallization is very in. tensive in the east upwarpet district of mantle plate.
[ترجمه گوگل]متالیزاسیون طلا در ناحیه شرقی صفحه گوشته بسیار شدید است
[ترجمه ترگمان]فلز پوش فلز در درجه اول است tensive در قسمت شرقی upwarpet of mantle
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A high tensive abstract form comes into being through the links and the compages of the sticks with various lengthen.
[ترجمه گوگل]یک فرم انتزاعی با تنش بالا از طریق پیوندها و تراکم چوب ها با طول های مختلف به وجود می آید
[ترجمه ترگمان]شکل انتزاعی بسیار انتزاعی از طریق پیوندها و the چوب با اندازه های مختلف صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Emotional instability, introversion, less rest time and tensive interpersonal relation are main factors for negative living.
[ترجمه گوگل]بی ثباتی عاطفی، درونگرایی، زمان استراحت کمتر و روابط بین فردی پرتنش عوامل اصلی زندگی منفی هستند
[ترجمه ترگمان]ناپایداری عاطفی، درون گرایی، زمان استراحت کم تر و ارتباط بین فردی عوامل اصلی برای زندگی منفی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The local and general complications induced by long tensive packing are released.
[ترجمه گوگل]عوارض موضعی و عمومی ناشی از بسته بندی کششی طولانی آزاد می شود
[ترجمه ترگمان]عوارض عمومی و عمومی ناشی از بسته بندی tensive طولانی آزاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In recent years, the question of missile proliferation has aroused ex- tensive concern in the international community.
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر، مسئله اشاعه موشک ها نگرانی های گسترده ای را در جامعه بین المللی برانگیخته است
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، مساله گسترش موشک نگرانی ex را در جامعه بین المللی برانگیخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective:To observe the histological changes in the course of epithelialized regenerative repair of ex- tensive deep burn granulation wounds with auto micro epidermic grafting.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده تغییرات بافت شناسی در روند ترمیم ترمیم کننده اپیتلیالیزه زخم های گرانوله سوختگی عمیق گسترده با پیوند اتومیکرو اپیدرمیک
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده تغییرات بافت شناختی در روند ترمیم احیا کننده epithelialized عمیق با پیوند عمیق tensive با پیوند epidermic auto
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There are many various stress-strain curves for concrete materials subjected to monotonic tensive loading.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی منحنی تنش-کرنش برای مصالح بتن تحت بارگذاری کششی یکنواخت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مقادیر مختلفی از تنش - کرنش برای مصالح بتن در معرض بارگذاری یکنواخت tensive وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To compare the treatment effect between open reduction and close reduction under the arthroscopy using tensive band wire in the treatment of patella fracture.
[ترجمه گوگل]مقایسه اثر درمانی بین کاهش باز و کاهش بسته تحت آرتروسکوپی با استفاده از سیم باند کششی در درمان شکستگی کشکک
[ترجمه ترگمان]برای مقایسه اثر برخورد بین کاهش باز و کاهش نزدیک زیر arthroscopy با استفاده از سیم باند tensive در درمان شکستگی patella
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The fresh memory is in Xiamen. I am in depressive and tensive state.
[ترجمه گوگل]حافظه تازه در Xiamen است من در حالت افسردگی و تنش هستم
[ترجمه ترگمان]خاطره تازه در Xiamen من در ایالت depressive و tensive هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In recent years, protein and peptides have been ex tensive applied in various treatment of disease.
[ترجمه گوگل]در سال‌های اخیر، پروتئین و پپتیدها به طور گسترده در درمان بیماری‌ها به کار گرفته شده‌اند
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، پروتیین و پپتیدهای دخیل در درمان مختلف بیماری به کار گرفته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Like other large cities of the world, Taipei has heavy traffic and a bustling atmosphere in daytime hours. People lead busy and tensive lives.
[ترجمه گوگل]مانند دیگر شهرهای بزرگ جهان، تایپه دارای ترافیک سنگین و فضای شلوغ در ساعات روز است مردم زندگی پرمشغله و پرتنشی دارند
[ترجمه ترگمان]همانند دیگر شهرهای بزرگ دنیا، تایپه در ساعات روز ترافیک سنگین و فضای شلوغ دارد مردم زندگی پر مشغله و tensive را رهبری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سفت کننده (صفت)
tensive

کشیدنی (صفت)
tensive

سفت شونده (صفت)
tensive

کشیده شدنی (صفت)
tractile, tensive

وخیم شونده (صفت)
tensive

پیشنهاد کاربران

بپرس