tensiometer

/ˌtensiˈɑːmətər//ˌtensiˈɑːmətə/

معنی: کشش سنج
معانی دیگر: (وسیله ی سنجش میزان کشیدگی سیم یا الیاف پارچه و غیره) کشش سنج، tensimeter کشش سنج، الت سنجش نیروی کشش وفشارگاز وبخار

جمله های نمونه

1. Soil Moisture Transducer Turn your tensiometer into a soil moisture data logger with this transducer unit.
[ترجمه گوگل]مبدل رطوبت خاک با این واحد مبدل تانسیومتر خود را به یک ثبت کننده اطلاعات رطوبت خاک تبدیل کنید
[ترجمه ترگمان]رطوبت خاک Transducer خود را به یک داده رطوبت خاک با این واحد مبدل تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Test and inspection showed that the tensiometer is accurate, reliable, repeatable, and easy to operate, simple to install and adjust. It can be used and promoted in the actual detection.
[ترجمه گوگل]آزمایش و بازرسی نشان داد که تانسیومتر دقیق، قابل اعتماد، قابل تکرار و کارکرد آسان، نصب و تنظیم آسان است می توان از آن در تشخیص واقعی استفاده و ترویج کرد
[ترجمه ترگمان]تست و بازرسی نشان داد که tensiometer دقیق، قابل اعتماد، قابل تکرار و آسان، ساده، نصب و تنظیم است این روش می تواند در تشخیص واقعی مورد استفاده قرار گرفته و تبلیغ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tensiometer can measure the suction of soil reliably, and its structure is simple. But it has certain difficulty in monitoring the sectional suction of the soil.
[ترجمه گوگل]تنسیومتر می تواند مکش خاک را به طور قابل اعتماد اندازه گیری کند و ساختار آن ساده است اما در نظارت بر مکش مقطعی خاک مشکل خاصی دارد
[ترجمه ترگمان]The می تواند مکش خاک را به طور قابل اطمینان اندازه گیری کند، و ساختار آن ساده است اما این کار به سختی در نظارت بر مکش مقطعی خاک مشکل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In this paper, a tensiometer developed for cigarette bobbin cutters is introduced.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک تانسیومتر توسعه یافته برای برش بوبین سیگار معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله یک tensiometer توسعه یافته برای cutters cigarette معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We have measured the oil-water interfacial tension of the complex drive in the different condition using interfacial tensiometer.
[ترجمه گوگل]ما کشش سطحی روغن-آب درایو پیچیده را در شرایط مختلف با استفاده از تانسیومتر سطحی اندازه‌گیری کرده‌ایم
[ترجمه ترگمان]ما کشش سطحی آب - آب را در شرایط مختلف با استفاده از tensiometer سطحی اندازه گیری کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The responses of tomato seedling to water stress using tensiometer were studied.
[ترجمه گوگل]پاسخ نهال گوجه فرنگی به تنش آبی با استفاده از تانسیومتر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]پاسخ نهال گوجه فرنگی به فشار آب با استفاده از tensiometer مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In addition, the calculating limit and the accuracy of the tensiometer are important factors that result in calculating errors.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، حد محاسبه و دقت تانسیومتر از عوامل مهمی هستند که منجر به خطاهای محاسباتی می شوند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، محدوده محاسبه و دقت of عوامل مهمی هستند که منجر به محاسبه خطاها می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And the slipping data and interweavingdrag are measured by using SY861 silk fabric slipping instrument and DCS-500 tensiometer. Therelation between them is analysed.
[ترجمه گوگل]و داده های لغزش و کشش در هم تنیده با استفاده از ابزار لغزش پارچه ابریشمی SY861 و تانسیومتر DCS-500 اندازه گیری می شود رابطه بین آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]داده های slipping و interweavingdrag با استفاده از پارچه ابریشمی SY۸۶۱ و DCS - ۵۰۰ tensiometer اندازه گیری می شوند ارتباط بین آن ها تحلیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In order to measure the low liquid liquid interfacial tension, a spinning drop interfacial tensiometer is presented in this paper.
[ترجمه گوگل]به منظور اندازه گیری کشش سطحی مایع مایع کم، یک تانسیومتر سطحی قطره چرخشی در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]به منظور اندازه گیری کشش سطحی مایع - مایع - کشش سطحی چرخان، در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Volume of microcirculation, viability and the tension relieved and length gained of the flaps were observed and measured by tensiometer, Doppler flowmeter and computer.
[ترجمه گوگل]حجم میکروسیرکولاسیون، زنده ماندن و تنش تسکین یافته و طول به دست آمده از فلپ ها توسط تانسیومتر، فلومتر داپلر و کامپیوتر مشاهده و اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]حجم of، بقا و کشش کشش و طول بدست آمده توسط flaps، جریان سنج داپلر و کامپیوتر اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The main objectives were to study the property of holding water of yellow white soil and the effects of applying organic matter on its holding and supplying water by tensiometer.
[ترجمه گوگل]هدف اصلی بررسی خواص نگهداری آب خاک سفید زرد و اثرات اعمال مواد آلی بر نگهداری و تامین آب آن توسط تانسیومتر بود
[ترجمه ترگمان]اهداف اصلی بررسی ویژگی آب نگهداری خاک سفید زرد و تاثیرات استفاده از مواد آلی بر روی نگهداری و تامین آب توسط tensiometer بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشش سنج (اسم)
tensiometer, tensometer

تخصصی

[عمران و معماری] تانسیومتر - کشش سنج - مکش سنج
[زمین شناسی] کشش سنج، مکش سنج
[نساجی] کشش سنج
[خاک شناسی] مکش سنج
[آب و خاک] مکش سنج، تنسیومتر

انگلیسی به انگلیسی

• instrument that measures tension

پیشنهاد کاربران

بپرس