tenon

/ˈtenən//ˈtenən/

معنی: زبانه، زبانه دار کردن
معانی دیگر: (نجاری) زبانه (که در کام جا می گیرد)، زبانه ساختن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a protruding part shaped to fit into a mortise to make a joint. (See mortise.)
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: tenons, tenoning, tenoned
مشتقات: tenoner (n.)
(1) تعریف: to provide with a tenon.

(2) تعریف: to join with or as with a tenon.

جمله های نمونه

1. Cutting tenons on a table saw.
[ترجمه گوگل]برش دهنه روی اره رومیزی
[ترجمه ترگمان]چیدن tenons روی میز مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mitred housings with mortice and tenon joints were used.
[ترجمه گوگل]از محفظه های میترد با اتصالات مورتیسی و تنون استفاده شد
[ترجمه ترگمان]housings با housings با mortice و tenon از هم ون استفاده کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Another tip: cut the top-rail tenons just short of the rail depth.
[ترجمه گوگل]نکته دیگر: قسمت های بالای ریل را کمی از عمق ریل ببرید
[ترجمه ترگمان]نکته دیگر این است که خط لوله بالای ریل را فقط کمی از عمق راه آهن پایین ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He cuts the tenon shoulders one at a time, and then lines them up to make a final pass if necessary.
[ترجمه گوگل]او شانه‌های تنون را یکی یکی می‌برد و سپس آنها را ردیف می‌کند تا در صورت لزوم پاس نهایی را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]زبانه زبانه را یکی پس از دیگری قطع می کند و اگر لازم باشد خطوط زبانه را بالا می برد تا عبور نهایی را به پایان برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If you find pegged tenons, the next stage is to drill out the pegs without damaging the surrounding wood.
[ترجمه گوگل]اگر میخ های میخ دار پیدا کردید، مرحله بعدی این است که میخ ها را بدون آسیب رساندن به چوب اطراف سوراخ کنید
[ترجمه ترگمان]اگر tenons ثابت پیدا کنید، مرحله بعدی این است که میخ ها را بدون آسیب زدن به چوب اطراف سوراخ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tenon foundation is tenon type integer block foundation slab of retaining wallof foundation slab.
[ترجمه گوگل]فونداسیون تنون دال پایه بلوک عدد صحیح از دیوار حائل دال پی است
[ترجمه ترگمان]پایه tenon یک بلوک دیاگرام بلوک صحیح tenon با حفظ صفحه پایه wallof است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As the structure of circular-arc tenon tooth blade develops towards the tendency of wide-chord large twist angle, dissymmetric flowing phenomenon will occur in the molding period.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که ساختار تیغه دندانه قوسی دایره ای به سمت گرایش زاویه پیچش بزرگ وتر عریض توسعه می یابد، پدیده جریان نامتقارن در دوره قالب گیری رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]همانطور که ساختار تیغه تیر قوسی سطح قوسی به سمت تمایل زاویه چرخش بزرگ و chord گسترش می یابد، پدیده جاری در این دوره قالب گیری رخ خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mortise and tenon structure can withstand a nail than furniture made of greater tension.
[ترجمه گوگل]ساختار مورتیس و تنون نسبت به مبلمان ساخته شده از کشش بیشتر میخ را تحمل می کند
[ترجمه ترگمان]ساختار زبانه و زبانه می تواند یک میخ را تحمل کند تا مبل ایجاد شده از تنش بیشتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The tenon does not conform to the mortise, so it can not fit into the mortise.
[ترجمه گوگل]تنون با مورتیس مطابقت ندارد، بنابراین نمی تواند در خاردار قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]زبانه با the مطابقت ندارد به همین دلیل این زبانه نمی تواند با the مطابقت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Techniques such as dovetailing, mitre joints, tenon and mortice, wooden dowels were all known and extensively used.
[ترجمه گوگل]فنوني از قبيل دم كفتر كردن، اتصالات ميتر، تيغ و قلاب، رولپلاک هاي چوبي همگي شناخته شده بودند و به طور گسترده مورد استفاده قرار مي گرفتند
[ترجمه ترگمان]تکنیک هایی همچون dovetailing، joints تاج، زبانه و زبانه، dowels چوبی همگی شناخته شده و به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are two sorts of tenon sleeve : 925 silver or Ni alloy.
[ترجمه گوگل]دو نوع آستین تنون وجود دارد: نقره 925 یا آلیاژ نیکل
[ترجمه ترگمان]دو نوع از آستین زبانه وجود دارد: ۹۲۵ آلیاژ نقره یا Ni
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The artist magnifies a part of mortise and tenon joint, so that the nature outlook in Chinese ancient times could distantly correspond to urbanization process of armoured concrete.
[ترجمه گوگل]این هنرمند قسمتی از مفصل خرطومی و تنون را بزرگ‌نمایی می‌کند، به طوری که چشم‌انداز طبیعت در دوران باستان چین می‌تواند از فاصله دور با روند شهرنشینی بتن زرهی مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این هنرمند بخشی از مفصل mortise و زبانه را بزرگ نشان می دهد، به طوری که دیدگاه طبیعت در زمان باستان چین می تواند با فرآیند شهرنشینی در بتن مسلح همخوانی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Furniture's drawer, must use the tenon to use the structural approach manufacture which again alternately the caking agent agglutinates.
[ترجمه گوگل]کشو مبلمان، باید از تنون برای استفاده از روش ساخت ساختاری استفاده کند که دوباره به طور متناوب عامل کیک آگلوتینه می شود
[ترجمه ترگمان]در کشوی میز، باید از زبانه برای استفاده از روش ساختاری استفاده شود که به طور متناوب به صورت متناوب به عنوان نماینده به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The report, from accountancy firm RSM Tenon, predicts tomorrow's figures will show women make up a record 4 2 per cent of all insolvencies.
[ترجمه گوگل]این گزارش از شرکت حسابداری RSM Tenon، پیش‌بینی می‌کند که ارقام فردا نشان می‌دهد که زنان رکورددار 4 و 2 درصد از ورشکستگی‌ها هستند
[ترجمه ترگمان]گزارش، از شرکت حسابداری RSM tenon، پیش بینی می کند که آمار فردا نشان خواهد داد که زنان یک رکورد ۲ ۲ درصد از کل insolvencies را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زبانه (اسم)
tongue, catch, tang, tenon, prong, uvula

زبانه دار کردن (فعل)
tang, tenon, spline

تخصصی

[عمران و معماری] زبانه
[مهندسی گاز] زبانه، زبانه دارکردن
[ریاضیات] برجستگی، زبانه

انگلیسی به انگلیسی

• projecting end of a piece of wood that is cut to fit into a mortise

پیشنهاد کاربران

بپرس