1. tendon cell
یاخته ی تنودی
2. tendon reflex
بازتاب تنودی
3. She did all this tendon damage and it really disabled her.
 [ترجمه گوگل]او این همه آسیب تاندون را انجام داد و واقعاً او را ناتوان کرد 
[ترجمه ترگمان]اون همه آسیب tendon و از کار انداخته 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. He was running at full speed when a tendon snapped in his leg.
 [ترجمه گوگل]او با سرعت تمام در حال دویدن بود که یک تاندون در پایش شکست 
[ترجمه ترگمان]وقتی یکی از tendon به پای او افتاد با سرعت تمام می دوید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Whilst playing badminton, I ruptured my Achilles tendon.
 [ترجمه گوگل]در حین بازی بدمینتون، تاندون آشیلم پاره شد 
[ترجمه ترگمان]در حالی که بدمینتون بازی می کنم، tendon Achilles را پاره کردم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The treatment of tendon injuries in competition horses is much argued about amongst horse owners and equine veterinary surgeons.
 [ترجمه گوگل]درمان آسیب های تاندون در اسب های مسابقه در بین صاحبان اسب و جراحان دامپزشکی اسب مورد بحث است 
[ترجمه ترگمان]درمان آسیب های نخاعی در اسب ها در میان مالکان اسب و جراحان دامپزشکی بیشتر مورد بحث قرار گرفته است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. This particular operation involves lengthening the Achilles tendon.
 [ترجمه گوگل]این عمل خاص شامل افزایش طول تاندون آشیل است 
[ترجمه ترگمان]این عملیات ویژه شامل افزایش the آشیل است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. The group has a single tendon insertion below the elbow into the forearm.
 [ترجمه گوگل]این گروه دارای یک تاندون منفرد در زیر آرنج به داخل ساعد است 
[ترجمه ترگمان]این گروه یک insertion single را زیر آرنج روی ساعد قرار می دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Giles toiled away and was economical but his tendon trouble occasionally gave him the look of a wounded pony.
 [ترجمه گوگل]گیلز زحمت کشید و به صرفه بود، اما مشکل تاندونش گاهی به او ظاهر یک اسب زخمی میداد 
[ترجمه ترگمان]جیل با زحمت کنار رفت و صرفه جویی کرد اما مشکل his گاهی به او نگاه یک اسب زخمی را می داد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. When I was 14 I tore a tendon and was close to never playing again.
 [ترجمه گوگل]وقتی 14 ساله بودم یک تاندون پاره کردم و تقریباً دیگر هرگز بازی نخواهم کرد 
[ترجمه ترگمان]وقتی ۱۴ سالم بود، یه رگ رو پاره کردم و نزدیک بود که دیگه بازی نکنم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. The tendon typically tears or detaches at the point where it connects to the kneecap.
 [ترجمه گوگل]تاندون معمولاً در نقطه ای که به کاسه زانو متصل می شود پاره می شود یا جدا می شود 
[ترجمه ترگمان]The معمولا در نقطه ای که به کاسه زانو متصل می شود گریه می کند یا گریه می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. There is a single tendon insertion into the radius bone of the forearm.
 [ترجمه گوگل]یک تاندون منفرد وارد استخوان رادیوس ساعد می شود 
[ترجمه ترگمان]یک tendon single در استخوان شعاع ساعد وجود دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. It consisted of stretching the Achilles tendon.
 [ترجمه گوگل]این شامل کشش تاندون آشیل بود 
[ترجمه ترگمان] این شامل فشار tendon Achilles 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Rips of the quadriceps tendon are a fact of life among professional athletes who stress the tendon during jumping and running.
 [ترجمه گوگل]پارگی تاندون چهارسر ران یک واقعیت زندگی در میان ورزشکاران حرفه ای است که در هنگام پریدن و دویدن به تاندون فشار وارد می کنند 
[ترجمه ترگمان]Rips of quadriceps یک واقعیت زندگی در میان ورزش کاران حرفه ای است که در طول پرش و دویدن بر tendon فشار وارد می کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. They contain the same cell types - muscle, tendon, skin, bone, and so on - yet they are different.
 [ترجمه گوگل]آنها حاوی انواع سلولی یکسانی هستند - ماهیچه، تاندون، پوست، استخوان و غیره - با این حال آنها متفاوت هستند 
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل انواع مشابهی از ماهیچه ها، tendon، پوست، استخوان و غیره هستند - با این حال آن ها متفاوت هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
16. We should tend on customers warmly.
 [ترجمه گوگل]ما باید به گرمی به مشتریان توجه کنیم 
[ترجمه ترگمان]ما باید به گرمی از مشتریان مراقبت کنیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
17. More of the girls, who tended on average to be slightly younger than the boys, were still at school.
 [ترجمه گوگل]بیشتر دخترانی که به طور متوسط کمی کوچکتر از پسران بودند، هنوز در مدرسه بودند 
[ترجمه ترگمان]تعداد بیشتری از دختران که به طور متوسط از پسران کوچک تر بودند، هنوز در مدرسه بودند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
18. They also tend on average to be better off, better educated and, more importantly, employed.
 [ترجمه گوگل]آنها همچنین به طور متوسط تمایل دارند که وضعیت بهتر، تحصیلات بهتر و مهمتر از آن شاغل بودن داشته باشند 
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین به طور متوسط تمایل دارند که بهتر، تحصیلات بهتر و مهم تر از آن استخدام شوند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
19. Smart kids tend on balance to do well in school.
 [ترجمه گوگل]بچههای باهوش معمولاً در مدرسه تعادل دارند 
[ترجمه ترگمان]بچه های هوشمند در مدرسه به تعادل خود ادامه می دهند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
20. They commanded the guard to tend on you.
 [ترجمه گوگل]به نگهبان دستور دادند که مراقب شما باشد 
[ترجمه ترگمان] اونا به نگهبان دستور دادن که به تو رسیدگی کنن 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
21. House and land prices tend on the whole to go up rather than down.
 [ترجمه گوگل]قیمت خانه و زمین در مجموع به جای کاهش، افزایش می یابد 
[ترجمه ترگمان]قیمت زمین و زمین تمایل دارند که به جای پایین رفتن، بالا بروند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
22. Although Americans have different views on many issues, they tend on agree on one subject: taxes are too high.
 [ترجمه گوگل]اگرچه آمریکاییها در مورد بسیاری از مسائل دیدگاههای متفاوتی دارند، اما در یک موضوع اتفاق نظر دارند: مالیاتها بسیار بالا است 
[ترجمه ترگمان]اگرچه آمریکایی ها دیدگاه های متفاوتی در مورد بسیاری از مسائل دارند اما تمایل دارند بر روی یک موضوع توافق کنند: مالیات ها بیش از حد بالا هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
23. This paper focuses on a new design of the manipulator driving device based on the problem of the present tend on driven manipulator and solve the weight problem of motor.
 [ترجمه گوگل]این مقاله بر روی طراحی جدیدی از دستگاه محرک منیولاتور بر اساس مسئله گرایش کنونی دستکاری کننده محرک و حل مشکل وزن موتور تمرکز دارد 
[ترجمه ترگمان]این مقاله بر روی یک طرح جدید از ابزار رانندگی با مهارت محور تمرکز می کند که بر روی مساله present تمرکز می کند و مشکل وزن موتور را حل می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید