tenderloin

/ˈtendərˈlɔɪn//ˈtendəloɪn/

معنی: فیله، عشرتکده، گوشت پشت مازو
معانی دیگر: گوشت طرفین گرده ی گاو و خوک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a strip of esp. tender meat located beside the backbone in beef or pork.

(2) تعریف: (often cap.) a district known for vice or corruption in a large city.

جمله های نمونه

1. They share a room in the Tenderloin district.
[ترجمه گوگل]آنها در یک اتاق در منطقه Tenderloin مشترک هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در بخش Tenderloin یک اتاق مشترک دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The saddle and tenderloin can also sometimes be found, and they provide very succulent meat.
[ترجمه گوگل]زین و فیله را نیز می توان گاهی پیدا کرد و گوشت بسیار آبدار را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]همچنین می توان زین و زین را نیز یافت و آن ها گوشت بسیار آبدار فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His counterpart in Tenderloin has equally pressing concerns on his mind, but the kind that pop kids can relate to.
[ترجمه گوگل]همتای او در Tenderloin نگرانی‌هایی به همان اندازه در ذهن خود دارد، اما نگرانی‌هایی که بچه‌های پاپ می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند
[ترجمه ترگمان]همتای او در Tenderloin نگرانی های یکسانی را در ذهن خود دارد، اما نوعی که بچه های پاپ می توانند به آن ربط داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I know how you enjoy a tenderloin.
[ترجمه گوگل]من می دانم که شما چگونه از یک فیله گوشتی لذت می برید
[ترجمه ترگمان] میدونم چطور از یه \"tenderloin\" لذت می بری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tomato sauce, mozzarella, beef tenderloin, Italian sausage.
[ترجمه گوگل]سس گوجه فرنگی، موزارلا، فیله گوشت گاو، سوسیس ایتالیایی
[ترجمه ترگمان] سس گوجه فرنگی، پنیر گوشت گوساله، سوسیس ایتالیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "I'll have a roast pork tenderloin with apple sauce and mashed potatoes, " the first man said.
[ترجمه گوگل]مرد اول گفت: "من یک فیله گوشت خوک کبابی با سس سیب و پوره سیب زمینی می خورم "
[ترجمه ترگمان]مرد اول گفت: من گوشت خوک سرخ شده با سس سیب و پوره سیب زمینی می خورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Skinless chicken breast and turkey, pork loin, tenderloin, flank steak.
[ترجمه گوگل]سینه مرغ و بوقلمون بدون پوست، گوشت خوک، فیله، استیک پهلو
[ترجمه ترگمان]گوشت مرغ و بوقلمون، ران خوک، گوشت خوک، گوشت خوک، استیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I 'll have a roast pork tenderloin with apple sauce and mashed potatoes.
[ترجمه گوگل]من یک فیله گوشت خوک کبابی با سس سیب و پوره سیب زمینی می خورم
[ترجمه ترگمان]من گوشت خوک سرخ شده با سس سیب و پوره سیب زمینی می خورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. W : Tenderloin steak, sir. Would you like lemon butter?
[ترجمه گوگل]W: استیک فیله، قربان آیا کره لیمو میل دارید؟
[ترجمه ترگمان] استیک:، آقا از کره لیمویی خوشتون میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To prepare a beef tenderloin steak you should brush the meat with olive oil and then season it with Cavender's seasoning.
[ترجمه گوگل]برای تهیه استیک فیله گوشت گاو باید گوشت را با روغن زیتون بمالید و سپس آن را با چاشنی کاوندر مزه دار کنید
[ترجمه ترگمان]برای آماده کردن یک استیک گوشت گوساله، باید گوشت را با روغن زیتون پر کنید و سپس آن را با چاشنی Cavender فصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Beef Tenderloin Voronoff, Cognac Mustard sauce, served Medium, Zucchini Pie and Potatoes.
[ترجمه گوگل]فیله گوشت گاو Voronoff، سس کنیاک خردل، سرو شده متوسط، پای کدو سبز و سیب زمینی
[ترجمه ترگمان]گوشت گاو، گوشت گوساله، سس Mustard، Medium، zucchini و سیب زمینی سرو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Delicious combination of beef tenderloin strips, onions and colorful bell peppers accompanied by home-cooked whole pinto beans, flour tortilla, and hand- mortared salsa and freshly made guacamole.
[ترجمه گوگل]ترکیبی خوشمزه از نوارهای فیله گوشت گاو، پیاز و فلفل دلمه ای رنگارنگ همراه با لوبیا چیتی کامل پخته شده خانگی، تورتیلا آردی و سالسا با هاون دستی و گواکاموله تازه تهیه شده
[ترجمه ترگمان]یک ترکیب خوش مزه از گوشت گاو، پیاز و فلفل دلمه ای رنگی همراه با همه لوبیا چیتی، tortilla flour و and، و guacamole تازه ساخته شده از خانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Learn how to cook spicy boneless tenderloin steaks from a professional caterer in this free cooking video.
[ترجمه گوگل]در این ویدیوی آشپزی رایگان، نحوه پخت استیک های تند فیله گوشتی بدون استخوان را از یک غذاساز حرفه ای بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چگونه استیک tenderloin spicy را از یک caterer حرفه ای در این ویدیو آشپزی آزاد بپزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. THE TERRACE BEEF BURGERour hearty ground beef tenderloin burger with cheddar cheese, tomato chutney, lettuce, pickles, tomatoes and red onions on a freshly baked bun, seasoned french fries.
[ترجمه گوگل]برگر گوشت گاو تراسی با پنیر چدار، چاتنی گوجه فرنگی، کاهو، ترشی، گوجه فرنگی و پیاز قرمز روی یک نان تازه پخته شده، سیب زمینی سرخ کرده چاشنی شده
[ترجمه ترگمان]ساندویچ گوشت خوک با پنیر cheese، همبرگر پنیر، خیار ترشی، خیار ترشی، خیار ترشی، گوجه فرنگی، گوجه فرنگی و پیاز سرخ، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده، سیب زمینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فیله (اسم)
filet, tenderloin

عشرتکده (اسم)
tenderloin, hot spot

گوشت پشت مازو (اسم)
tenderloin

انگلیسی به انگلیسی

• prime cut of of meat taken from the loin muscle beside the backbone

پیشنهاد کاربران

tenderloin ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: فیله
تعریف: لطیف ترین بخش راسته که در بالای قلوه گاه قرار دارد

بپرس