tenderize


معنی: ترد کردن، حساس کردن
معانی دیگر: (گوشت را با خواباندن در آب لیمو و غیره) ترد کردن، لطیف و نرم کردن، نازک کردن، خواباندن گوشت درماست وغیره برای ترد ونازک کردن ان

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: tenderizes, tenderizing, tenderized
مشتقات: tenderization (n.), tenderizer (n.)
• : تعریف: to cause (meat) to be tender, as by pounding or marinating.
متضاد: toughen

جمله های نمونه

1. The meat should be marinated overnight to tenderize and flavour it.
[ترجمه گوگل]گوشت را باید یک شبه خوابانده تا نرم و طعم دار شود
[ترجمه ترگمان]گوشت باید یک شب به tenderize برسد و طعم آن را بچشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Do you know how to tenderize the meat?
[ترجمه گوگل]آیا می دانید چگونه گوشت را نرم کنید؟
[ترجمه ترگمان]بلدی گوشت درست کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The acid helps tenderize the meat.
[ترجمه گوگل]اسید به نرم شدن گوشت کمک می کند
[ترجمه ترگمان]اسید به tenderize گوشت کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One important way to tenderize meat is by aging. Carcasses are aged by holding them at refrigeration temperatures for extended periods of time after slaughter and initial chilling.
[ترجمه گوگل]یکی از راه های مهم برای نرم کردن گوشت، کهنه کردن است لاشه ها با نگهداری طولانی مدت در دمای یخچال پس از کشتار و سرد شدن اولیه پیر می شوند
[ترجمه ترگمان]یکی از راه های مهم برای tenderize خوردن گوشت از طریق پیری است carcasses ها با نگه داشتن آن ها در دمای سرد به مدت طولانی بعد از ذبح و سرمای اولیه، پیر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Did you know it will tenderize meats?
[ترجمه گوگل]آیا می دانستید که گوشت ها را نرم می کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا می دانستی که این گوشت خوک خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You can also use vinegar to tenderize seafood steaks.
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید از سرکه برای نرم کردن استیک های غذاهای دریایی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]هم چنین شما می توانید از سرکه برای steaks غذاهای دریایی tenderize استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Brushing such liquids on to the meat creates a crust that helps to tenderize it.
[ترجمه گوگل]برس زدن چنین مایعاتی روی گوشت، پوسته ای ایجاد می کند که به نرم شدن آن کمک می کند
[ترجمه ترگمان]مسواک زدن این مایعات بر روی گوشت، پوسته ایجاد می کند که به مهار کردن آن کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The key is in the cooking; no amount of marinating will tenderize a tough cut of meat.
[ترجمه گوگل]کلید در آشپزی است هیچ مقداری از مارینت کردن، برش سفت گوشت را نرم نمی کند
[ترجمه ترگمان]کلید در پخت است؛ هیچ مقدار of گوشت سفت و سخت نمی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Meat and poultry can be marinated for several hours or days to tenderize or add flavor.
[ترجمه گوگل]گوشت و مرغ را می توان برای چند ساعت یا چند روز مرینیت کرد تا لطیف شود یا طعم آن اضافه شود
[ترجمه ترگمان]گوشت و مرغ می تواند به مدت چند ساعت و یا چند روز برای اضافه کردن یا اضافه کردن طعم به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For example, lipids are softeners and lubricants that the baker a cake formula to tenderize cake.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، لیپیدها نرم کننده ها و روان کننده هایی هستند که نانوا یک فرمول کیک برای نرم کردن کیک است
[ترجمه ترگمان]برای مثال، لیپیدها softeners و lubricants هستند که یک فرمول کیکی برای کیک tenderize استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This review elucidated the progress on the application and mechanism of calcium chloride treatment to tenderize muscle.
[ترجمه گوگل]این بررسی پیشرفت در کاربرد و مکانیسم درمان کلرید کلسیم برای نرم کردن عضلات را روشن کرد
[ترجمه ترگمان]این بررسی پیشرفت در مورد کاربرد و مکانیسم واکنش کلرید کلسیم به ماهیچه tenderize را توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For example, lipids are softeners and lubricants that the baker blends into a cake formula to tenderize cake.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، لیپیدها نرم کننده ها و روان کننده هایی هستند که نانوا آنها را با فرمول کیک ترکیب می کند تا کیک را نرم کند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، چربی ها softeners و lubricants هستند که نانوا با فرمول کیکی برای کیک tenderize ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is a universal view that about electrical stimulation background and the current studying, and the principle of the tenderize meat and the electrical stimulation treatment improves meat tenderize.
[ترجمه گوگل]این یک دیدگاه جهانی است که در مورد پس زمینه تحریک الکتریکی و مطالعه فعلی و اصل نرم کردن گوشت و درمان تحریک الکتریکی باعث بهبود نرم شدن گوشت می شود
[ترجمه ترگمان]این یک نما جهانی است که در مورد سابقه تحریک الکتریکی و مطالعه حاضر و اصل گوشت tenderize و درمان تحریک الکتریکی گوشت را بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. AHA fruit acid essence mildly removes the aging surface cells, activate and tenderize it.
[ترجمه گوگل]اسانس اسید میوه AHA سلول های سطحی پیری را از بین می برد، آن را فعال و نرم می کند
[ترجمه ترگمان]ای اچ ای به طور ملایمی، سلول های سطح پیری را از بین می برد و آن را فعال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترد کردن (فعل)
tender, embrittle, tenderize

حساس کردن (فعل)
tenderize, intenerate, sensitize

انگلیسی به انگلیسی

• make meat tender by beating it or applying a special enzyme substance (also tenderise)
if you tenderize food, you make it more tender by preparing it in a particular way.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : tender / tenderize
✅️ اسم ( noun ) : tender / tenderness
✅️ صفت ( adjective ) : tender
✅️ قید ( adverb ) : tenderly
نرم و ترد کردن گوشت با کوبیدن ( نازک کردن ) ، خواباندن در مواد، به آرامی پختن و . . .
گوشت را در مواد خواباندن. ترد و نازک کردن گوشت

بپرس