tender hearted


نازک دل، دل نازک، رقیق القلب، مهربان، پرمهر، پر ملاطفت، رقیق القلب، رئوف، دل نازک، دل رحیم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: tender-heartedly (adv.), tender-heartedness (n.)
• : تعریف: inclined to feel love, pity, sorrow, or the like; soft-hearted; compassionate; sympathetic.
مترادف: sensitive, soft-hearted
متضاد: hardhearted, pitiless
مشابه: compassionate, gentle, humane, kindhearted, kindly, sympathetic, tender, warm-hearted

جمله های نمونه

1. You're right about her being tender-hearted, of course.
[ترجمه گوگل]البته حق با شماست که او مهربان است
[ترجمه ترگمان]حق با تویه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was rough as a bear in manner, but withal a noble, tender-hearted fellow and a splendid soldier.
[ترجمه گوگل]او مانند یک خرس خشن بود، اما یک همکار نجیب، مهربان و یک سرباز باشکوه
[ترجمه ترگمان]رفتار خشنی داشت، اما با این حال با آن مرد نجیب و مهربان و مهربان و با شکوهی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was such a loyal, staunch and tender-hearted friend of my family, and such an outgoing man.
[ترجمه گوگل]او یک دوست وفادار، ثابت قدم و مهربان برای خانواده من و چنین مردی بود
[ترجمه ترگمان]او یک دوست وفادار و وفادار بود و دوست صمیمی خانواده من و چنین مردی outgoing
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's tender-hearted, generous, vivacious but at the same time she likes to have her own way.
[ترجمه گوگل]او مهربان، سخاوتمند، سرزنده است اما در عین حال دوست دارد راه خودش را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]او مهربان، خوش قلب، با نشاط است، اما در عین حال دوست دارد به روش خودش رفتار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was a tenderhearted creature, who sympathized with everyone.
[ترجمه گوگل]او موجودی مهربان بود که با همه همدردی می کرد
[ترجمه ترگمان]او موجودی دلسوز و دلسوز بود که با همه همدردی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Be kind to one another, tenderhearted, forgiving one another, as God in Christ forgave you.
[ترجمه گوگل]نسبت به یکدیگر مهربان باشید و با دلهای مهربان یکدیگر را ببخشید، همانطور که خدا در مسیح شما را بخشید
[ترجمه ترگمان]با یکدیگر مهربان باشید، tenderhearted، و یکدیگر را عفو کنید، همان طور که خداوند در مسیح شما را بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As a boy, he had been truly tenderhearted.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک پسر، او واقعاً مهربان بود
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک پسر، واقعا خوش قلب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A noble tenderhearted creature who sympathizes with all the human race.
[ترجمه گوگل]موجودی نجیب و مهربان که با تمام نژاد بشر همدردی می کند
[ترجمه ترگمان]یک خانم جوان خوش قلب، که با همه نوع بشر آشنایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her name was Queen Tenderhearted.
[ترجمه گوگل]نام او ملکه دلپذیر بود
[ترجمه ترگمان] اسمش \"کوئین tenderhearted\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if you are tender-hearted, you have a gentle and caring nature.
compassionate, caring, emotional, easily moved

پیشنهاد کاربران

حلیم النفس ؛ نرم دل. ( ازناظم الاطباء ) .
In Islamic understanding, one of the characteristics of Jesus was that he was “the tender - hearted Prophet
در فهم اسلامی، یکی از ویزگیهای حضرت عیسی این بود که ایشان پیامبری رئوف بود.
tender hearted
دل نازک
اون خیلی دل نازکه
He is very tender hearted.
خوش قلب

بپرس