• : تعریف: the quality or condition of being tenacious. • مترادف: hardiness, strength, tenaciousness, toughness • مشابه: grit, nerve, persistence, power, resilience, vigor, zeal
- She never lost sight of her goal, and that tenacity is something I admire.
[ترجمه گوگل] او هرگز هدف خود را از دست نداد، و این سرسختی چیزی است که من آن را تحسین می کنم [ترجمه ترگمان] او هرگز هدف خود را از دست نداده و این سرسختی چیزی است که من تحسینش می کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Good luck is another name for tenacity of purpose.
[ترجمه گوگل]موفق باشید نام دیگری برای سرسختی در هدف است [ترجمه ترگمان]شانس خوب، نام دیگری برای سرسختی هدف است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Tenacity is the bridge to success.
[ترجمه الهه] قاطعیت پلی برای موفقیت است
|
[ترجمه گوگل]سرسختی پل موفقیت است [ترجمه ترگمان]tenacity پل موفقیت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They competed with skill and tenacity.
[ترجمه گوگل]آنها با مهارت و سرسختی به رقابت پرداختند [ترجمه ترگمان]آن ها با مهارت و سرسختی رقابت می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She succeeded by virtue of her tenacity rather than her talent.
[ترجمه گوگل]او به دلیل سرسختی و نه استعدادش موفق شد [ترجمه ترگمان]به جای استعدادش موفق شده بود، به خاطر tenacity او موفق شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Talent, hard work and sheer tenacity are all crucial to career success.
[ترجمه گوگل]استعداد، سخت کوشی و سرسختی محض برای موفقیت شغلی بسیار مهم هستند [ترجمه ترگمان]استعداد، کار سخت و سرسختی محض برای موفقیت شغلی بسیار مهم هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. And they have the tenacity so important in accomplishing anything of value.
[ترجمه گوگل]و آنها سرسختی بسیار مهم در انجام هر کاری ارزشمند دارند [ترجمه ترگمان]و آن ها سرسختی بسیار مهمی در دستیابی به هر چیزی دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Here are fine reminders of the tenacity of the Baroque style.
[ترجمه گوگل]در اینجا یادآوری خوبی از سرسختی سبک باروک است [ترجمه ترگمان]در اینجا یادآور خوبی از سرسختی سبک باروک است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What this illustrates is the tenacity of testators towards formulae which they believe increase the chances of their dispositions being observed.
[ترجمه گوگل]آنچه این نشان میدهد، سرسختی وصیتکنندگان نسبت به فرمولهایی است که به عقیده آنها، احتمال رعایت حالات آنها را افزایش میدهد [ترجمه ترگمان]آنچه که این تصویر نشان می دهد سرسختی of نسبت به فرمولی است که به باور آن ها شانس of را افزایش می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The next question is the tenacity of a trust in the event of insolvency.
[ترجمه گوگل]سؤال بعدی، استحکام تراست در صورت ورشکستگی است [ترجمه ترگمان]سوال بعدی، سرسختی یک اعتماد در رویداد ورشکستگی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He showed great fortitude and tenacity in carrying on his professional work in spite of adversity resulting from enemy action.
[ترجمه گوگل]او در ادامه کار حرفه ای خود با وجود ناملایمات ناشی از اقدام دشمن، استقامت و استقامت زیادی از خود نشان داد [ترجمه ترگمان]او با وجود بدبختی ناشی از اقدام دشمن، قدرت و پایداری زیادی را در حمل و کار حرفه ای خود نشان داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I always admired him for his tenacity of purpose and dedication - and envied his super brain-power.
[ترجمه گوگل]من همیشه او را به خاطر هدفمندی و فداکاری اش تحسین می کردم - و به قدرت فوق العاده مغزش حسادت می کردم [ترجمه ترگمان]من همیشه او را به خاطر سرسختی و فداکاری تحسین می کردم و به قدرت فوق العاده او رشک می بردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Lack of tenacity could be a more accurate diagnosis.
[ترجمه گوگل]عدم سرسختی می تواند تشخیص دقیق تری باشد [ترجمه ترگمان]فقدان سرسختی می تواند یک تشخیص دقیق تر باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Vigour and tenacity, however, were softened by a talent for propaganda and persuasion.
[ترجمه گوگل]با این حال، نشاط و سرسختی با استعداد تبلیغ و متقاعدسازی نرم شد [ترجمه ترگمان]با این حال، سرسختی و سرسختی با استعداد تبلیغاتی و متقاعد کردن نرم شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They have largely vindicated his belief in the tenacity of national identities and the superficiality of ideological systems.
[ترجمه گوگل]آنها تا حد زیادی اعتقاد او را به استحکام هویت های ملی و سطحی بودن نظام های ایدئولوژیک اثبات کرده اند [ترجمه ترگمان]آن ها تا حد زیادی اعتقاد خود را به سرسختی هویت های ملی و the سیستم های ایدئولوژیکی خنثی کرده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[نساجی] قوام - پایداری - استحکام الیاف - استحکام ویژه - قدرت مخصوص [پلیمر] استحکام کششی(نساجی)، قدرت الیاف بر واحد شماره نخ
انگلیسی به انگلیسی
• clutching, grasping; stubbornness
پیشنهاد کاربران
Tenacity refers to the quality of being persistent and determined in achieving a goal or maintaining a course of action. It is often associated with a strong will and unwavering resolve. کیفیت استمرار و مصمم بودن در دستیابی به یک هدف یا حفظ یک مسیر عمل. ... [مشاهده متن کامل]
اغلب با یک اراده قوی و عزم تزلزل ناپذیر همراه است، سر سختی، پشتکار مثال؛ Tenacity is what separates successful entrepreneurs from others. In a discussion about personal growth, someone might say, “Cultivating tenacity is crucial for overcoming challenges and reaching your full potential. ” A coach might praise a player’s tenacity, saying, “Their never - give - up attitude is inspiring to the whole team. ”