tenaciousness

جمله های نمونه

1. I hadn't noticed this tenaciousness before.
[ترجمه گوگل]قبلاً به این سرسختی توجه نکرده بودم
[ترجمه ترگمان]قبلا متوجه این tenaciousness نشده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All the qualities that defines him, his tenaciousness, his deep sense of loyalty, his courage to risk his life for what he knew was right, all those traits were with him on that last day.
[ترجمه گوگل]تمام ویژگی‌هایی که او را تعریف می‌کند، سرسختی‌اش، احساس عمیق وفاداری‌اش، شجاعتش برای به خطر انداختن زندگی‌اش برای چیزی که می‌دانست درست است، تمام آن ویژگی‌ها در آن روز آخر با او بود
[ترجمه ترگمان]تمام خصوصیاتی که او را تعریف می کند، tenaciousness، حس عمیق وفاداری، شجاعت او برای به خطر انداختن جان او برای چیزی که می دانست درست بود، همه این ویژگی ها در آن روز گذشته با او بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It can cultivate effectively many excellent moral characters and mental qualities such as assiduity, tenaciousness, steadiness, determination, bravery, deploitation and enterprising.
[ترجمه گوگل]می تواند به طور مؤثر بسیاری از شخصیت های اخلاقی عالی و ویژگی های ذهنی مانند پشتکار، سرسختی، استواری، عزم، شجاعت، بهره برداری و کارآفرینی را پرورش دهد
[ترجمه ترگمان]آن می تواند به طور موثر بسیاری از شخصیت های اخلاقی عالی و کیفیات ذهنی مانند پشت کار، ثبات، ثبات، عزم، شجاعت، شجاعت، شجاعت و enterprising را پرورش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That string footprint stays behind which by the Kong Fansen snowfield in, sings makes a sound your tenacity and the tenaciousness, sings makes a sound your soul and the spirit.
[ترجمه گوگل]آن ردپای تار باقی می ماند که در کنار میدان برفی کنگ فنسن، آواز می خواند سرسختی و سرسختی شما را صدا می کند، آواز می خواند روح و روح شما را صدا می کند
[ترجمه ترگمان]این جای جای پا باقی می ماند که در آن Fansen Fansen Kong در آن، sings را سر و صدا می دهد و آواز خواندن، روح و روح شما را به صدا در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Whether fortuitously or inevitably, I've come to meet them again and record their life experiences and their situations, perceiving through this the frailty and tenaciousness of life.
[ترجمه گوگل]خواه ناخواسته یا ناگزیر، دوباره آمده ام تا آنها را ملاقات کنم و تجربیات زندگی و موقعیت هایشان را ثبت کنم و از این طریق ضعف و سرسختی زندگی را درک کرده ام
[ترجمه ترگمان]خواه نا خواه نا خواه نا خواه نا خواه، من آمده ام بار دیگر با آن ها ملاقات کنم و تجارب زندگی و موقعیت های آن ها را ثبت کنم و از این ضعف و ضعف زندگی آگاه شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But we must dare " the bright sword absolutely ", even if loses the game, also cannot lose the human, certainly must let the Brazilian team experience our tenaciousness .
[ترجمه گوگل]اما ما باید جرات کنیم "شمشیر درخشان مطلقا"، حتی اگر بازی را ببازد، همچنین نمی توانیم انسان را از دست بدهیم، قطعا باید اجازه دهیم تیم برزیل سرسختی ما را تجربه کند
[ترجمه ترگمان]اما ما باید جرات کنیم که \"شمشیر روشن\"، حتی اگر بازی را از دست بدهد، قطعا نمی تواند انسان را از دست بدهد، قطعا باید اجازه دهد که تیم برزیلی tenaciousness را تجربه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the real environment and space, it narrates the preciousness and tenaciousness of life.
[ترجمه گوگل]در محیط و فضای واقعی، گرانبها و سرسختی زندگی را روایت می کند
[ترجمه ترگمان]در محیط و فضای واقعی، آن ارزش و ارزش زندگی را تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The innovatory spirit is composed of innovatory awareness, question, and criticism, exploration and practical mindedness, risk and sacrifice, tenaciousness and tolerance, etc.
[ترجمه گوگل]روح نوآورانه از آگاهی نوآورانه، پرسش و انتقاد، کاوش و تفکر عملی، ریسک و فداکاری، سرسختی و بردباری و غیره تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]روح innovatory متشکل از آگاهی آوایی، پرسش، و انتقاد، اکتشاف و mindedness کاربردی، ریسک و فداکاری، tenaciousness و تحمل و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stubbornness, persistence; stickiness; cohesiveness

پیشنهاد کاربران

بپرس