tempura


(خوراک ژاپنی دارای ماهی و میگو و سبزیجات سرخ کرده) تمپورا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a Japanese dish consisting of vegetables or seafood such as shrimp dipped in batter and then deep-fried.

جمله های نمونه

1. A Thousand Cranes has its own tempura bar, and the lobster tempura needs no buildup.
[ترجمه گوگل]A Thousand Cranes نوار تمپورا مخصوص به خود را دارد و تمپورا خرچنگ نیازی به تجمع ندارد
[ترجمه ترگمان]یک هزار cranes یک میخانه قدیمی خودش را دارد و آن خرچنگ دریایی نیز نیازی به buildup ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dip sea bream fillets and other ingredients in tempura batter.
[ترجمه گوگل]فیله های ماهی و سایر مواد را در خمیر تمپورا فرو کنید
[ترجمه ترگمان]fillets bream دریایی و دیگر مواد لازم را در قالب tempura فرو ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dip peppermint in tempura batter, deep - fry until done . Serve with the dip.
[ترجمه گوگل]نعناع فلفلی را در خمیر تمپورا آغشته کنید، سرخ کنید تا پخته شود با دیپ سرو کنید
[ترجمه ترگمان]نعناع را در خمیر tempura فرو کنید، تا زمانی که این کار را انجام دهید این غذا را با آب سرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Most people have tried sushi, sashimi and tempura.
[ترجمه گوگل]اکثر مردم سوشی، ساشیمی و تمپورا را امتحان کرده اند
[ترجمه ترگمان]اغلب مردم سوشی، sashimi و tempura را امتحان کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tempura is a deep - fried fish and vegetable dish.
[ترجمه گوگل]تمپورا یک غذای ماهی سرخ شده و سبزیجات است
[ترجمه ترگمان]tempura ماهی سرخ شده و غذای گیاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yes. What kind of food is the tempura?
[ترجمه گوگل]آره تمپورا چه نوع غذایی است؟
[ترجمه ترگمان]آ ره غذا چه نوع غذایی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The non - toxic auto exhaust smells like tempura.
[ترجمه گوگل]اگزوز خودرو غیر سمی بوی تمپورا می دهد
[ترجمه ترگمان]بوی دود خام غیر سمی مثل tempura است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The tempura dinner comes with raw fish . Will that be fine?
[ترجمه گوگل]شام تمپورا همراه با ماهی خام است خوب میشه؟
[ترجمه ترگمان]غذای ژاپنی با ماهی خام می آید اشکالی نداره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Have you ever had tempura before?
[ترجمه گوگل]آیا قبلا تمپورا داشته اید؟
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال از این سوال پرسیده بودید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is the sauce for the tempura.
[ترجمه گوگل]این سس برای تمپورا است
[ترجمه ترگمان]این سس for
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. TEMPURA IN SOUP SPECIALS, selected items in a a hearty broth with udon or buckwheat noodles.
[ترجمه گوگل]تمپورا در سوپ های ویژه، موارد انتخاب شده در یک آبگوشت دلچسب با رشته فرنگی یا نودل گندم سیاه
[ترجمه ترگمان]tempura در soup specials، اقلام انتخابی خود را در یک آبگوشت صمیمانه با udon یا noodles گندم سیاه انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You may share one tempura.
[ترجمه گوگل]می توانید یک تمپورا را به اشتراک بگذارید
[ترجمه ترگمان]میتونی یه دونه tempura رو با هم تقسیم کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A faithful clientele returns for the lavish portions, the crispy tempura and the freshest sushi.
[ترجمه گوگل]مشتریان وفادار برای دریافت وعده های مجلل، تمپورا ترد و تازه ترین سوشی برمی گردند
[ترجمه ترگمان]مشتریان وفادار به بخش های پر زرق و برق، the ترد و سوشی freshest
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Foods that are most well received by foreigners are tempura, sukiyaki, sushi, sashimi, buckwheat noodles, and soybean curd.
[ترجمه گوگل]غذاهایی که بیشتر مورد استقبال خارجی ها قرار می گیرند عبارتند از تمپورا، سوکیاکی، سوشی، ساشیمی، نودل گندم سیاه و کشک سویا
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• japanese food made from deep-fried sea food or vegetables

پیشنهاد کاربران

بپرس