دیکشنری
مترجم
بپرس
temporization
معنی
: وقتگذرانی
معانی دیگر
: وقت گذرانی
دنبال کنید
مترادف ها
وقت گذرانی
(اسم)
truancy, temporization
انگلیسی به انگلیسی
• postponement, putting off; evasion, avoidance; act of compromising, coming to terms with
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها