temporary employee

جمله های نمونه

1. He had been termed a temporary employee.
[ترجمه گوگل]او را کارمند موقت لقب داده بودند
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک کارمند موقت شناخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The salaries of temporary employees ought to be brought into line with those of permanent staff.
[ترجمه گوگل]حقوق کارکنان موقت باید با حقوق کارکنان دائمی مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]حقوق کارمندان موقتی باید با کارکنان دائمی همراه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jostling among the crowd were temporary employees with hand-held adding machines, totaling sales while customers waited to be checked out.
[ترجمه گوگل]در میان جمعیت، کارمندان موقت با ماشین‌های اضافه‌کننده دستی در حال تکان خوردن بودند، در حالی که مشتریان منتظر بررسی بودند
[ترجمه ترگمان]Jostling در میان جمعیت، کارمندان موقتی با اضافه کردن ماشین ها بودند در حالی که مشتریان منتظر بودند تا مشتریان خود را کنترل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Even though she was just a temporary employee, she was still required to sign a work agreement.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه او فقط یک کارمند موقت بود، هنوز باید یک قرارداد کاری امضا می کرد
[ترجمه ترگمان]حتی با وجود اینکه او یک کارمند موقت بود، هنوز لازم بود که یک قرارداد کاری امضا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You'll be hired as a temporary employee first, In six months time we will put you on our regular staff.
[ترجمه گوگل]شما ابتدا به عنوان یک کارمند موقت استخدام خواهید شد، در مدت شش ماه شما را به عنوان کارمند عادی خود قرار خواهیم داد
[ترجمه ترگمان]شما برای اولین بار به عنوان یک کارمند موقت استخدام خواهید شد، در عرض شش ماه شما را به کارکنان خود معرفی خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The third element is the flexible labour force, part-time and temporary employees who provide expertise and skills in response to changing needs.
[ترجمه گوگل]عنصر سوم، نیروی کار انعطاف پذیر، کارکنان پاره وقت و موقت است که در پاسخ به نیازهای در حال تغییر، تخصص و مهارت را ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]عنصر سوم نیروی کار انعطاف پذیر، پاره وقت و کارمندان موقتی است که در واکنش به تغییر نیازها تخصص و مهارت ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The situation is growing precarious as more and more corporations are peopled by temporary employees.
[ترجمه گوگل]این وضعیت در حال افزایش است زیرا شرکت های بیشتری توسط کارکنان موقت پر می شوند
[ترجمه ترگمان]این وضعیت در حال افزایش است چون شرکت های بیشتری توسط کارمندان موقت تشکیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The legislation gave companies the right to lay off workers and hire temporary employees.
[ترجمه گوگل]این قانون به شرکت ها حق اخراج کارگران و استخدام کارمندان موقت را می داد
[ترجمه ترگمان]این قانون به شرکت ها حق داد کارگران را اخراج کرده و کارمندان موقت استخدام کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There were more than twenty piano companies in Beijing at that time, and she applied for a position as a temporary employee.
[ترجمه گوگل]در آن زمان بیش از بیست شرکت پیانو در پکن وجود داشت و او برای موقعیتی به عنوان کارمند موقت درخواست داد
[ترجمه ترگمان]در آن زمان بیش از بیست شرکت پیانو در پکن وجود داشت و او به عنوان یک کارمند موقت به کار خود ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If your position will be vacant or filled by a temporary employee, the company may need your help on specific problems.
[ترجمه گوگل]اگر موقعیت شما خالی باشد یا توسط یک کارمند موقت پر شود، ممکن است شرکت برای مشکلات خاص به کمک شما نیاز داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اگر موقعیت شما توسط یک کارمند موقت خالی یا پر شود، شرکت ممکن است به کمک شما در خصوص مشکلات خاص نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. B. by various subsidiary organizations of F. B. . . Note : Temporary employee, station guards and trainers are not included in the staff-part.
[ترجمه گوگل]ب توسط سازمان های مختلف تابعه ف ب تبصره : کارمند موقت، نگهبان ایستگاه و مربیان شامل قسمت کارکنان نمی باشند
[ترجمه ترگمان]B توسط سازمان های تابعه مختلف F توجه: کارمند موقت، نگهبانان ایستگاه و مربیان در بخش کارکنان گنجانده نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Educational object are new associates, including newly-assigned operator, managerial and technical personnel, temporary employee as well as trainee.
[ترجمه گوگل]هدف آموزشی، همکاران جدید شامل اپراتور جدید، پرسنل مدیریتی و فنی، کارمند موقت و همچنین کارآموز می باشد
[ترجمه ترگمان]هدف آموزشی مراکز جدیدی از جمله operator، پرسنل مدیریتی و فنی، کارمندان موقت و همچنین کارآموز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• worker which is not permanent, worker for a set period of time

پیشنهاد کاربران