temporariness


موقتی بودن، جنبه موقتی

جمله های نمونه

1. This changeless spell brought an acute sense of temporariness and the feeling of inevitability fading with the dusk.
[ترجمه گوگل]این طلسم تغییرناپذیر حس موقتی حاد را به ارمغان آورد و احساس اجتناب ناپذیری که با غروب محو می شود
[ترجمه ترگمان]این افسون تغییر ناپذیر حس acute و احساس جبر را در تاریکی محو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Life's beauty or temporariness and death's cruelty or numbness appear in the image of ice cream.
[ترجمه گوگل]زیبایی یا موقتی زندگی و بی رحمی یا بی حسی مرگ در تصویر بستنی ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]زیبایی و یا بی رحمی و سنگدلی مرگ و یا بی حسی در تصویر بستنی ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Task - oriented organization has a characteristic of temporariness, but it does not belong to the temporary organization.
[ترجمه گوگل]سازمان وظیفه گرا دارای ویژگی موقتی است، اما به سازمان موقت تعلق ندارد
[ترجمه ترگمان]سازمان کار گرا مشخصه of دارد، اما به سازمان موقتی تعلق ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Although it had a feature of temporariness, locality and imperfection of the form, it played a very important role at that time.
[ترجمه گوگل]با اینکه ویژگی موقتی، محلی بودن و ناقص بودن فرم داشت، در آن زمان نقش بسیار مهمی داشت
[ترجمه ترگمان]اگرچه این ویژگی دارای ویژگی temporariness، محله و نقص فرم بود، اما در آن زمان نقش بسیار مهمی ایفا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The temporariness of the body and the deathlessness of the soul are the two layers of the theme of life.
[ترجمه گوگل]موقتی بودن بدن و بی مرگی روح، دو لایه مضمون زندگی است
[ترجمه ترگمان]The جسم و روح روح دو لایه موضوع زندگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. While pointing out this temporariness, the present article undertakes to interpret European culture in terms of its historical tradition and arts.
[ترجمه گوگل]مقاله حاضر ضمن اشاره به این موقتی بودن، بر آن است تا فرهنگ اروپایی را بر حسب سنت و هنر تاریخی آن تفسیر کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که این مقاله به این temporariness اشاره می کند، این مقاله متعهد می شود تا فرهنگ اروپایی را از لحاظ سنت و هنر تاریخی خود تفسیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The characteristics of virtual enterprise, such as temporariness, dynamics, complex trust mechanism, etc., make knowledge management processes more complicated and difficult than general business.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های شرکت مجازی مانند موقتی بودن، پویایی، مکانیزم اعتماد پیچیده و غیره، فرآیندهای مدیریت دانش را پیچیده‌تر و دشوارتر از تجارت عمومی می‌کند
[ترجمه ترگمان]ویژگی های شرکت مجازی مانند temporariness، دینامیک، مکانیزم اعتماد پیچیده و غیره، فرآیندهای مدیریت دانش را پیچیده تر و سخت تر از کسب وکار کلی می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The principal human characteristic is the "temporariness" and nowadays we know that the true luxury is having time and space to dedicate to the others and ourselves. !
[ترجمه گوگل]ویژگی اصلی انسان «موقتی» است و امروزه می دانیم که تجمل واقعی داشتن زمان و مکان برای اختصاص دادن به دیگران و خودمان است !
[ترجمه ترگمان]مشخصه اصلی انسانی \"temporariness\" است و امروزه ما می دانیم که نعمت واقعی داشتن زمان و فضا برای اختصاص دادن به دیگران و خودمان است !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These lexical items act upon the grammar to constrain the temporariness sense since as lexical items they denote temporary activities.
[ترجمه گوگل]این آیتم‌های واژگانی بر دستور زبان عمل می‌کنند تا معنای موقتی را محدود کنند، زیرا به عنوان اقلام واژگانی فعالیت‌های موقتی را نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]این آیتم های واژگانی به دستور زبان عمل می کنند تا مفهوم temporariness را محدود کنند چون آیتم های واژگانی هستند که آن ها را به عنوان فعالیت های موقت توصیف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The current urban landscape characterized by this notion of temporariness is colonized by the signs and the instruments of transformation.
[ترجمه گوگل]منظر شهری کنونی که با این مفهوم موقتی مشخص می شود، توسط نشانه ها و ابزار دگرگونی مستعمره شده است
[ترجمه ترگمان]چشم انداز شهری فعلی که با این مفهوم of مشخص می شود توسط علایم و ابزار تغییر استعمار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. With a new definition and a static and dynamic analysis of its structure, this paper argues for such features as universality, complexity, variety and temporariness. Possible types.
[ترجمه گوگل]این مقاله با تعریفی جدید و تحلیل ایستا و پویا از ساختار آن، ویژگی هایی مانند جهانی بودن، پیچیدگی، تنوع و موقتی بودن را مطرح می کند انواع احتمالی
[ترجمه ترگمان]با تعریف جدید و تحلیل استاتیک و دینامیک ساختار آن، این مقاله برای ویژگی هایی همچون جهان شمولی، پیچیدگی، تنوع و temporariness بحث می کند انواع ممکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Under the system of institutional government, a political party's obtaining and holding the state power has the feature of legality, indirectness and temporariness .
[ترجمه گوگل]در نظام حکومت نهادی، کسب و تصدی قدرت دولتی توسط یک حزب سیاسی دارای ویژگی قانونی، غیرمستقیم و موقتی است
[ترجمه ترگمان]تحت سیستم دولت نهادی، یک حزب سیاسی به دست می آید و قدرت دولت دارای ویژگی قانونی بودن، indirectness و temporariness است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. T here are cases, however, where these two forms are not interchangeable in that the present perfective progressive has also the meanings of continuousness, temporariness and incompleteness .
[ترجمه گوگل]اما در اینجا مواردی وجود دارد که این دو صورت قابل تعویض نیستند، زیرا پیشروی کمال فعلی معانی پیوستگی، موقتی و ناتمامی را نیز دارد
[ترجمه ترگمان]بااینحال، در اینجا مواردی وجود دارد که در آن این دو شکل قابل تعویض نیستند در این حالت progressive فعلی نیز معانی of، temporariness و incompleteness را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• impermanence, transitoriness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : temp
✅️ اسم ( noun ) : temporariness / temp
✅️ صفت ( adjective ) : temporary
✅️ قید ( adverb ) : temporarily

بپرس