template

/ˈtemplət//ˈtemplɪt/

معنی: قالب، الگو
معانی دیگر: شابلون، بالشتک، قواره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a pattern or mold used as a guide, especially a thin piece of metal or wood used in cutting or shaping other pieces, as in woodworking.

(2) تعریف: a horizontal piece of stone or timber that serves to distribute weight or pressure, as over a doorway.

(3) تعریف: a molecule that functions as a model for the synthesis of larger molecules, as DNA does for RNA.

جمله های نمونه

1. Trace around your template and transfer the design onto a sheet of card.
[ترجمه گوگل]اطراف قالب خود را ردیابی کنید و طرح را روی یک برگه کارت انتقال دهید
[ترجمه ترگمان]الگوی خود را ردیابی کرده و طرح را بر روی یک ورق ورق منتقل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In our DNA we all carry a genetic template for the next generation.
[ترجمه گوگل]همه ما در DNA خود یک الگوی ژنتیکی برای نسل بعدی داریم
[ترجمه ترگمان]در DNA ما همه ما یک الگوی ژنتیکی برای نسل بعدی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her childhood became a template for how she brought up her own children.
[ترجمه گوگل]دوران کودکی او الگویی برای نحوه تربیت فرزندانش شد
[ترجمه ترگمان]دوران کودکی او الگویی برای این بود که چگونه کودکان خود را پرورش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The deal is likely to provide a template for other agreements.
[ترجمه گوگل]این معامله احتمالاً الگویی برای سایر توافقات ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این معامله احتمالا الگویی برای توافق های دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Use a template or stencil or simply do it freehand.
[ترجمه گوگل]از یک الگو یا شابلون استفاده کنید یا به سادگی آن را با دست آزاد انجام دهید
[ترجمه ترگمان]از یک الگو یا stencil استفاده کنید یا به سادگی آن را انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pressing the template firmly down on the plastic, cut around it with a knife.
[ترجمه گوگل]قالب را محکم روی پلاستیک فشار دهید، اطراف آن را با چاقو برش دهید
[ترجمه ترگمان]با فشار دادن قالب ها به طور محکم روی پلاستیک، آن را با یک چاقو برش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It will pay to have a tough template for cutting by scalpel, hot iron or roller-cutter.
[ترجمه گوگل]داشتن یک الگوی سخت برای برش با چاقوی جراحی، آهن داغ یا غلتکی هزینه زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]این کار یک الگوی سخت برای برش با چاقوی جراحی، اهن داغ و یا roller خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Not so much an eye as a template.
[ترجمه گوگل]نه آنقدر چشم به عنوان یک الگو
[ترجمه ترگمان]نه به چشم یک الگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One example is the method of recognition using template matching which is applied in both speech recognition and optical character recognition.
[ترجمه گوگل]یک مثال روش تشخیص با استفاده از تطبیق الگو است که هم در تشخیص گفتار و هم در تشخیص کاراکتر نوری استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک مثال، روش بازشناسی با استفاده از تطابق الگو است که در هر دوی تشخیص گفتار و شناسایی شخصیت اپتیکی اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This way, the original template is available for producing more copies of the form letter to send to other clients.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، الگوی اصلی برای تولید نسخه‌های بیشتری از فرم نامه برای ارسال به سایر مشتریان در دسترس است
[ترجمه ترگمان]این روش، الگوی اصلی برای تولید نسخه های بیشتر از این فرم برای ارسال به مشتریان دیگر موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The program then pours these articles into a template designed by the user.
[ترجمه گوگل]سپس برنامه این مقالات را در قالبی که توسط کاربر طراحی شده است می‌ریزد
[ترجمه ترگمان]سپس برنامه این مقالات را در قالب یک قالب طراحی می کند که توسط کاربر طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A large stitch pattern template will automatically be correctly split over the appropriate number of Mylar sheets when necessary.
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم، یک الگوی دوخت بزرگ به طور خودکار روی تعداد مناسبی از ورق‌های Mylar تقسیم می‌شود
[ترجمه ترگمان]یک الگوی الگوی بخیه بزرگ به طور خودکار در هنگام نیاز به تعداد مناسب صفحات Mylar تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Move the template the distance indicated in the direction shown by the arrow.
[ترجمه گوگل]الگو را به فاصله مشخص شده در جهت نشان داده شده توسط فلش ​​حرکت دهید
[ترجمه ترگمان]الگوی فاصله ای را که در جهت نشان داده شده توسط فلش نشان داده می شود، حرکت دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Each then acts as a template to which other simpler molecules become attached until each has once more become a double helix.
[ترجمه گوگل]سپس هر یک به عنوان الگویی عمل می‌کند که مولکول‌های ساده‌تر دیگر به آن متصل می‌شوند تا زمانی که هر یک بار دیگر تبدیل به یک مارپیچ دوگانه شوند
[ترجمه ترگمان]سپس هر یک به عنوان یک الگو عمل می کند که مولکول های ساده تر دیگر به آن متصل می شوند تا زمانی که هر یک به یک مارپیچ دوگانه تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A template had been forged which was subject to only minor modifications over time.
[ترجمه گوگل]الگویی ساخته شده بود که در طول زمان فقط تغییرات جزئی داشت
[ترجمه ترگمان]یک الگو ساخته شده بود که در طول زمان تنها با تغییرات جزیی در معرض آن قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قالب (اسم)
format, case, size, ingot, pat, standard, cast, mandrel, cake, model, template, mold, mandril

الگو (اسم)
type, pattern, standard, sample, template, mold, schema, strickle

تخصصی

[سینما] مدل مسطح
[عمران و معماری] قالب چوبی - الگو - شابلون - قالب فلزی
[کامپیوتر] قالب، الگو . - الگو، قالب - الگویی برای آرایش دادن یا سازگر کردن چیزها . 1- کارتی پلاستیکی که علائم روندنما ( فروچارت) از آن برش داده می شود. برنامه نویسی که از الگو استفاده می کند، به آسانی می تواند فلوچارت برنامه ها را ترسیم می کند. 2- الگویی که می تواند توسط یک برنامه ی صفحه ی گسترده، برنامه ی پایگاه داده یا برنامه ی صفحه بند به کار رود . از این رو ذخیره ی الگو کمک می کند تا هر مرتبه مجبور به نوشتن خصوصیات نباشید . 3. عبارت منظم ( با الگوی دیگری که باید تطبیق داده شود . ) نگاه کیند به regular experssion .
[صنعت] الگو، نمونه، قالب، طرح
[ریاضیات] بالشتک، الگو، مدل دو بعدی، قالب، نمونه
[پلیمر] الگو

انگلیسی به انگلیسی

• (computers) document used as a foundation for new documents having a uniform style; cutting tool
a template is a thin piece of metal or plastic cut into a particular shape in order to help you cut wood, metal, etc accurately, or to reproduce the same shape many times.

پیشنهاد کاربران

ریخْتال: برامده از ریخت و ـال
منابع• https://fa.wiktionary.org/wiki/ریختال
چهار چوب ، الگو
الگوی از پیش تعیین شده
پیش زمینه
الگوی نگارش یک مقاله علمی
درارتباط باتغیر کار گزاری به کارگزاری دیگر نوشته شد تملت شد یعنی چه با سپاس
template ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: الگو
تعریف: مجموعه‏ای از داده‏ها که برای ایجاد سندهای جدید یا مقایسۀ مجموعه داده‏های مختلف به کار می‏رود
مدل، مبدل، الگو، قالب، شابلون، قواره، کالبد، تراش
Temple : معبد - پرستشگاه / شقیقه
A building for worship
Template : یعنی قالب و الگو که تعریف دقیقش میشه
یکی از مهم ترین بخش ها در طراحی سایت، قالب یا پوسته سایت می باشد. به طرح گرافیکی وب سایت که ساختار گرافیکی کلیه صفحات را تشکیل می دهد، قالب و یا پوسته سایت می گویند.
...
[مشاهده متن کامل]

یکی از ویژگی های قالب سایت این است که در کلیه صفحات سایت رنگ، شکل و افکت گرافیکی آن تغییر نمی کند.
به طور کلی، قالب، الگوی کلی سایت است که به طراحان اجازه می دهد محتوای سایت را در یک چارچوب مشخص که با زبان های برنامه نویسی مثل HTML و CSS ساخته شده است، قرار دهند.
قالب به افراد اجازه می دهد تا سایت خود را بدون نیاز به استخدام طراح حرفه ای سایت راه اندازی کنند.
بسیاری از توسعه دهندگان، از قالب های از پیش ساخته شده، جهت راه اندازی سایت برای مشتریان خود استفاده می کنند، که این امر موجب کم تر شدن هزینه طراحی سایت می شود.
قالب می تواند شامل محتوای سایت مثل تصاویر، متن، انیمیشن، فرم تماس با ما، گالری تصاویر، اسلایدشو، بنر، پادکست، پخش کننده ویدئو و غیره باشد.
هر چه استانداردها و اصول گرافیک و برنامه نویسی تحت وب در پوسته اختصاصی سایت بیش تر رعایت شده باشد، کاربر را بیش تر مجذوب صفحات و محتوای سایت یا پورتال می کند.
به عنوان مثال واکنش گرا ساختن قالب سایت، کمک می کند تا صفحات سایت با هر نوع صفحه نمایشی سازگار باشند و به درستی نمایش داده شوند.
بنابراین توجه به نوع طراحی قالب سایت و واکنش گرا کردن آن، می تواند به خصوص درکاهش نرخ پرش و افزایش نرخ تبدیل کاربران، نقش مهمی داشته باشد.

بپرس