(عامیانه) مخفف: temporary، مخفف:، گرما، دما، (مخفف لاتین: tempore) در دوران، در زمان (کسی یا چیزی)، (noun) (عامیانه) مخفف: temporary مخفف: گرما، دما مخفف: موقت (مخفف لاتین: tempore) در دوران، در زمان (کسی یا چیزی)
[ترجمه Angel] او با یک آژانس پاره وقت قراردادِ استخدام امضا کرده است
|
[ترجمه گوگل]او با یک آژانس موقت قرارداد امضا کرده است [ترجمه ترگمان]اون با یه آژانس موقت امضا شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The display shows now temp, and the controller starts to work after 3 seconds.
[ترجمه گوگل]نمایشگر اکنون دما را نشان می دهد و کنترلر پس از 3 ثانیه شروع به کار می کند [ترجمه ترگمان]نمایش اکنون موقتی است و کنترل کننده بعد از ۳ ثانیه شروع به کار می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I decided to temp for a while so that I could try different kinds of jobs.
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفتم مدتی دم بکشم تا بتوانم انواع مشاغل را امتحان کنم [ترجمه ترگمان]من تصمیم گرفتم که یه مدتی کار کنم تا بتونم انواع مختلف کار رو امتحان کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Max temp 17C 63F. 15: Any early rain dying out overnight. Sunny spells tomorrow.
[ترجمه گوگل]حداکثر دما 17 درجه سانتیگراد 63 درجه فارنهایت 15: هر بارندگی زودرس که در طول شب خاموش می شود طلسم های آفتابی فردا [ترجمه ترگمان]مکس موقت ۱۷ C اف ۱۵: هر گونه باران زودرس در عرض یک شب فردا طلسم های آفتابی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The temp agency was trying to place me with a law firm.
[ترجمه گوگل]آژانس موقت در تلاش بود من را در یک شرکت حقوقی قرار دهد [ترجمه ترگمان]کارمند موقت داشت سعی می کرد منو با یه شرکت حقوقی هدایت کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I am currently working as a temp, so any contributions to the fund will be minimal until I find full-time employment.
[ترجمه گوگل]من در حال حاضر به عنوان موقت کار می کنم، بنابراین تا زمانی که شغل تمام وقت پیدا کنم، هر گونه کمک به صندوق حداقل خواهد بود [ترجمه ترگمان]من در حال حاضر به عنوان یک کار موقت کار می کنم، بنابراین هر سهم از این صندوق تا زمانی که کار تمام وقت پیدا کنم حداقل خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tricia decided to temp when her youngest child started nursery full time.
[ترجمه گوگل]هنگامی که کوچکترین فرزندش مهد کودک را تمام وقت شروع کرد، تریسیا تصمیم گرفت آن را موقتا کند [ترجمه ترگمان]تریشا تصمیم گرفت وقتی که بچه کوچکش تمام وقت حال بچه را شروع کرده باشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Went swimming - temp 73 degrees!
[ترجمه گوگل]شنا کرد - دمای 73 درجه! [ترجمه ترگمان] رفته به دمای ۳۲ درجه بالا [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Error writing temporary file. Make sure your temp folder is valid.
[ترجمه گوگل]خطا در نوشتن فایل موقت مطمئن شوید که پوشه temp شما معتبر است [ترجمه ترگمان]خطا هنگام نوشتن پرونده موقت دقت کنید که پوشه موقت تان معتبر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. IS THE TRANS TEMP VOLTAGE CORRECT FOR THE CURRENT ACTUAL FLUID TEMP?
[ترجمه گوگل]آیا ولتاژ TRANS TEMP برای دمای واقعی سیال فعلی صحیح است؟ [ترجمه ترگمان]آیا ولتاژ trans TEMP برای THE fluid TEMP CORRECT است؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Super extra strength! Super anti-scrub wear! Super anti-high temp! Super heat abstraction! Super hard surface, super tough inside ! With 300000 km durability!
[ترجمه گوگل]قدرت فوق العاده اضافی! سایش فوق العاده ضد اسکراب! ضد حرارت فوق العاده بالا انتزاع حرارت فوق العاده! سطح فوق العاده سخت، داخل فوق العاده سخت! با ماندگاری 300000 کیلومتر! [ترجمه ترگمان]خیلی عالی است! - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - این کار موقت عالی است! انتزاع سوپر حرارت! یک سطح سخت، فوق العاده در داخل! با دوام ۳۰۰۰۰۰ کیلومتر! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Bob : Can't I temp you with a chocolate candy bar?
[ترجمه گوگل]باب: آیا نمی توانم شما را با یک آب نبات شکلاتی وسوسه کنم؟ [ترجمه ترگمان]نمیتونم تو رو با یه شکلات شکلاتی temp کنم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Auto - temp control and no - rate speed adjustment make even heating and adjustable speed.
[ترجمه گوگل]کنترل خودکار دما و تنظیم سرعت بدون سرعت باعث گرمایش یکنواخت و سرعت قابل تنظیم می شود [ترجمه ترگمان]کنترل موقت - موقت و تنظیم سرعت بدون نرخ، حتی سرعت گرمایشی و قابل تنظیم را ایجاد می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You have a temp that is assigned to once with a simple expression, and the temp is getting in the way of other refactorings.
[ترجمه گوگل]شما دمایی دارید که یک بار با یک عبارت ساده به آن اختصاص داده می شود و دما مانع از تغییر مجدد دیگر می شود [ترجمه ترگمان]شما یک کارمند موقت دارید که برای یک بار با یک اصطلاح ساده معین شده است و کارمند موقت به راه دیگری می رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• a temp is a secretary who is employed by an agency to work for short periods of time in different offices. moderateness, temperateness; abstinence from alcohol degree of hotness or coldness; abnormally high body temperature, fever nonpermanent worker (slang) impermanent, passing, provisional
پیشنهاد کاربران
a person employed to work for a short period, especially in an office while another person is absent or when there is extra work نیروی کار جایگزین یا علی البدل . I worked as a temp for a while before I got my first permanent job