telophase


(زیست شناسی) پایانه چهر (آخرین مرحله ی رشتمان یا میتوز mitosis)، تلوفاز، اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی

جمله های نمونه

1. Telophase then brings meiosis I to a close: the nuclear envelope starts to form again.
[ترجمه گوگل]سپس تلوفاز میوز I را به پایان می رساند: پوشش هسته ای دوباره شروع به تشکیل می کند
[ترجمه ترگمان]سپس meiosis را به یک نقطه نزدیک می کند: پاکت هسته ای دوباره شروع به شکل گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. From the telophase of middle age to the Mingzhi period, erevy government worked with perseverance to amend the treaty system.
[ترجمه گوگل]از دوران میانسالی تا دوره مینگجی، دولت پیشین با پشتکار برای اصلاح نظام معاهده تلاش کرد
[ترجمه ترگمان]از the دوران متوسط تا دوره Mingzhi، دولت erevy با پشت کار برای اصلاح سیستم پیمان هم کاری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At anaphase I and telophase I, chromosome nondisjunction and degenerated spindle formation resulted in multiple uneven spore production.
[ترجمه گوگل]در آنافاز I و تلوفاز I، عدم تفکیک کروموزوم و تشکیل دوک دژنره شده منجر به تولید اسپور ناهموار چندگانه شد
[ترجمه ترگمان]در anaphase I و telophase I، تشکیل کروموزوم و تشکیل دوک تبدیل به تولید نامنظم spore شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In telophase a cell-plate appears in a phragmoplastand then a cell wall is formed to separate the generative and vegetative cells.
[ترجمه گوگل]در تلوفاز، یک صفحه سلولی در یک فراگموپلاستند ظاهر می شود و سپس یک دیواره سلولی برای جداسازی سلول های زاینده و رویشی تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]در telophase یک صفحه سلول در a ظاهر می شود، سپس یک دیواره سلولی برای جدا کردن سلول های سازنده و نباتی تشکیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Confucius: lived in the period of telophase Chunqiu, is the great thinker, educator and politician in our country.
[ترجمه گوگل]کنفوسیوس: زندگی در دوره تلوفاز چونکیو، متفکر، مربی و سیاستمدار بزرگ کشور ما است
[ترجمه ترگمان]کنفسیوس: در دوره of Chunqiu زندگی می کند، متفکر بزرگ، مربی و سیاست مدار در کشور ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In telophase the cell was divided into two secondary spermatocytes.
[ترجمه گوگل]در تلوفاز سلول به دو اسپرماتوسیت ثانویه تقسیم شد
[ترجمه ترگمان]در telophase سلول به دو بخش فرعی تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Telophase is roughly the reverse of prophase.
[ترجمه گوگل]تلوفاز تقریباً معکوس پروفاز است
[ترجمه ترگمان]Telophase تقریبا معکوس of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This image shows Telophase HeLa (cancer) cells expressing Aurora B-EGFP (green).
[ترجمه گوگل]این تصویر سلول های Telophase HeLa (سرطانی) را نشان می دهد که شفق B-EGFP (سبز) را بیان می کنند
[ترجمه ترگمان]این تصویر سلول های HeLa (سرطان)را نشان می دهد که اورورا B - EGFP (سبز)را بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Method:32 patients with telophase of uraemia were applied to HF, their electronencephalograth(EEG) were tested before HF and six months after HF.
[ترجمه گوگل]روش: 32 بیمار مبتلا به تلوفاز اورمی برای HF اعمال شدند، الکترونسفالوگرات (EEG) آنها قبل از HF و شش ماه بعد از HF مورد آزمایش قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش: ۳۲ بیمار با telophase از uraemia برای HF و electronencephalograth (EEG)قبل از HF و شش ماه بعد از HF مورد آزمایش قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In America, DN is the first cause in telophase renal failure.
[ترجمه گوگل]در آمریکا، DN اولین علت نارسایی کلیوی تلوفاز است
[ترجمه ترگمان]در آمریکا، دی ان اولین علت در نارسایی کلیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There were micronucleus at telophase in another pollen mother cells.
[ترجمه گوگل]میکرونوکلئوس در تلوفاز در یک سلول مادر گرده دیگر وجود داشت
[ترجمه ترگمان]There در telophase در سلول های مادر گرده دیگری وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Telophase IDuring telophase I, the chromosomes arrive at separate poles and decondense.
[ترجمه گوگل]تلوفاز در طول تلوفاز I، کروموزوم ها به قطب های جداگانه می رسند و متراکم می شوند
[ترجمه ترگمان]Telophase IDuring telophase I، کروموزوم ها به poles جداگانه و decondense می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. During telophase nuclear envelopes begin to form around each set of chromosomes, and division of the cytoplasm takes place.
[ترجمه گوگل]در طول تلوفاز، پوشش‌های هسته‌ای در اطراف هر مجموعه کروموزوم شروع به تشکیل می‌کنند و تقسیم سیتوپلاسم انجام می‌شود
[ترجمه ترگمان]در طول telophase envelopes هسته ای شروع به تشکیل در اطراف هر مجموعه از کروموزوم ها می شود و تقسیم سیتوپلاسم اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective:To observe the clinical curative effect of hemofiltration(HF) on patients with neuropsychic symptoms in telophase of uraemia.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر درمانی بالینی هموفیلتراسیون (HF) بر روی بیماران مبتلا به علائم عصب روانی در تلوفاز اورمی
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر درمان بالینی of (HF)روی بیماران مبتلا به علایم neuropsychic در telophase of uraemia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] تلوفاز ؛ چهارومین مرحله تقسیم میتوزی مه با طویل شدن کروموزومها، ناپدید شدن رشته های دوک و تغییر سازمان غشای هسته مشخص می شود .

انگلیسی به انگلیسی

• last stage in the process of meiosis, stage in which new nuclei are formed (biology)

پیشنهاد کاربران

telophase ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: واپسین‏چهر
تعریف: مرحله‏ای از تقسیم یاخته‏ای که در آن فام تن های جداشده از یکدیگر در دو قطب یاخته گِرد هم می‏آیند و دور هر گروه غشای هسته تشکیل می‏شود

بپرس