1. Our sweetest songs are those that tell of saddest thought.
[ترجمه گوگل]شیرین ترین آهنگ های ما آنهایی هستند که حکایت از غم انگیزترین افکار دارند
[ترجمه ترگمان]زیباترین آهنگ ما کسانی هستند که از همه saddest می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زیباترین آهنگ ما کسانی هستند که از همه saddest می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Many graduates tell of months spent in search of gainful employment.
[ترجمه گوگل]بسیاری از فارغ التحصیلان از ماه هایی می گویند که در جستجوی شغلی سودمند گذرانده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از فارغ التحصیلان چند ماه است که در جستجوی کار پر منفعت به سر می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از فارغ التحصیلان چند ماه است که در جستجوی کار پر منفعت به سر می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The dame tell of her experience as a wife and mother.
[ترجمه گوگل]دختر از تجربه خود به عنوان همسر و مادر می گوید
[ترجمه ترگمان]خانم از تجربه خود به عنوان زن و مادر حکایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانم از تجربه خود به عنوان زن و مادر حکایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I've often heard tell of such things.
[ترجمه گوگل]من بارها از چنین چیزهایی شنیده ام
[ترجمه ترگمان]بارها راجع به این جور چیزها شنیده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بارها راجع به این جور چیزها شنیده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Abandoned mines perforate the hills and tell of short but acute prosperity.
[ترجمه گوگل]مین های متروکه تپه ها را سوراخ می کنند و از رونق کوتاه اما حاد خبر می دهند
[ترجمه ترگمان]مین ها را ترک می کنند و تپه ها را سوراخ می کنند و از یک موفقیت کوتاه و تیز چیزی می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مین ها را ترک می کنند و تپه ها را سوراخ می کنند و از یک موفقیت کوتاه و تیز چیزی می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. One side will tell of its heroism in battle, the other would prefer its defeat to lie undisturbed.
[ترجمه گوگل]یک طرف از قهرمانی خود در نبرد خواهد گفت، طرف دیگر ترجیح می دهد شکست خود را بدون مزاحمت دروغ بگوید
[ترجمه ترگمان]یک طرف از شجاعت خود در جنگ خبر خواهد داد، و دیگری شکست آن را ترجیح می دهد که بدون مزاحمت باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک طرف از شجاعت خود در جنگ خبر خواهد داد، و دیگری شکست آن را ترجیح می دهد که بدون مزاحمت باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They tell of phone numbers one can call for horoscopes, fortunes, curses, cures.
[ترجمه گوگل]آنها از شماره تلفن هایی می گویند که می توان برای طالع بینی، ثروت، نفرین، درمان تماس گرفت
[ترجمه ترگمان]ان ها به شماره های تلفن می گویند که برای فال بد، ثروت، نفرین یا درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ان ها به شماره های تلفن می گویند که برای فال بد، ثروت، نفرین یا درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. First reports of the air crash tell of more than 50 casualties.
[ترجمه گوگل]گزارش های اولیه از سقوط هواپیما از بیش از 50 قربانی حکایت دارد
[ترجمه ترگمان]اولین گزارش ها درباره سقوط هواپیما حاکی از بیش از ۵۰ تلفات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولین گزارش ها درباره سقوط هواپیما حاکی از بیش از ۵۰ تلفات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They tell of an army of warriors who fought a terrible war.
[ترجمه گوگل]آنها از ارتشی از جنگجویان می گویند که در یک جنگ وحشتناک شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به یک ارتش از جنگ جویان می گویند که با جنگ وحشتناکی جنگیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها به یک ارتش از جنگ جویان می گویند که با جنگ وحشتناکی جنگیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They'd tell of a tragedy on the cliffs, a death that wasn't what it had seemed to be.
[ترجمه گوگل]آنها از یک تراژدی روی صخره ها می گفتند، مرگی که آنطور که به نظر می رسید نبود
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک تراژدی در صخره ها تعریف کرده بودند، مرگی که به نظر نمی رسید آن چیزی باشد که به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک تراژدی در صخره ها تعریف کرده بودند، مرگی که به نظر نمی رسید آن چیزی باشد که به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She had tales to tell of him as a small boy, as a young man.
[ترجمه گوگل]او داستان هایی داشت که از او به عنوان یک پسر کوچک، به عنوان یک مرد جوان تعریف کند
[ترجمه ترگمان]او مانند یک پسر بچه از او تعریف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مانند یک پسر بچه از او تعریف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The chapters preceding this one tell of the Passover and the miracle at the Reed Sea.
[ترجمه گوگل]فصل های قبل از این فصل از عید فصح و معجزه در دریای نی خبر می دهد
[ترجمه ترگمان]قبل از این یکی از این عید و معجزه در دریا رید تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبل از این یکی از این عید و معجزه در دریا رید تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. My purpose is to tell of bodies that have been changed into shapes of different kinds. Ovid
[ترجمه گوگل]هدف من این است که از بدن هایی بگویم که به اشکال مختلف تغییر یافته اند اوید
[ترجمه ترگمان]هدف من گفتن چیزهایی است که به شکل های مختلف تغییر یافته اند اووید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف من گفتن چیزهایی است که به شکل های مختلف تغییر یافته اند اووید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Several tell of the adventures of Sir Tristram and Sir Gawin.
[ترجمه گوگل]چندین داستان از ماجراهای سر تریسترام و سر گاوین می گوید
[ترجمه ترگمان]چند نفر از ماجراهای سر چارلز Tristram و سر جیمز Gawin نقل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چند نفر از ماجراهای سر چارلز Tristram و سر جیمز Gawin نقل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I often hear tell of a so - called robot.
[ترجمه گوگل]من اغلب از یک به اصطلاح ربات می شنوم
[ترجمه ترگمان] من معمولا می شنوم که یه روبات بهش میگن روبات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من معمولا می شنوم که یه روبات بهش میگن روبات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید